در اتوبوس به سمت آشویتز، مدیر سابق تیم چلسی آورام گرانت چیزی را به من میگوید که تقریباً میشود نامش را یک جوک هولوکاستی گذاشت. خواهرش و پدر مرحومش میر، که از نازیها ترس و وحشت غیرقابل تصوری را متحمل شده بودند، برای تماشای بازی فینال لیگ قهرمانان سال ۲۰۰۸ به مسکو رفته بودند تا شاهد بازی تیم آورام، یعنی تیم چلسی در مقابل منچستر یونایتد باشند. بازی به پنالتی کشیده شد و یک پنالتی ناموفق توسط جان تری موجب شد تا چلسی بزرگترین مسابقه در تاریخ باشگاه چلسی را از دست بدهد.
در پایان مسابقه، میر که پدر و مادر و پنج تن از خواهر و برادرهایش در هولوکاست کشته شده بودند (او زمانی که 13 ساله بود پدر و مادر و خواهرش را در یک جنگل دفن کرد) تنها شانههایش را بالا انداخت و گفت: "اوه، خوب. توی زندگی گاهی پیش میآید که چیزهایی بدتر از یک فینال را از دست میدهیم." خواهر آورام که به طور غریزی میدانست منظور پدرش چیست، اما به هر حال به صورت مودبانه این سوال را پرسید: "بدتر از باختن فینال چه چیزی است؟"
میر با لبخند جواب داد "باختن نیمه نهایی".
آورام در حالی که گروه نماینده چلسی در صبح آفتابی ماه مه برای پیوستن به مراسم سالانه راهپیمایی جاودانان به آشویتز میرسد تا یاد شش میلیون یهودی را که توسط نازیها قتل عام شدند، گرامی بدارند، پدرش را همچنان به خاطر میآورد.
"پدرم به رغم تمام اتفاقاتی که برایش افتاده بود، ذاتا آدمی خوشبین بود. وقتی در مورد جنگ صحبت میشد همیشه میگفت گذشتهها گذشته، اکنون را زندگی کنید و نگاهتان به آینده باشد. برای او زندگی یعنی دیدن نیمه روشن هر چیز."
و دیدن نیمه روشن همان هدفی است که مراسم راهپیمایی جاودانان دنبال میکند. جشن گرفتن بیشتر از عزاداری، این روزی از سال است که قبرستان مرده 1.1 میلیون انسان با جان تازه و خوشبینی تازه به جنبش در میآید تا شاید درسهای این مکان توسط نسلهای آینده آموخته و بازآموخته شود.
با هدفی مشترک و افتخارآفرین، ۱۰ هزار نفر که از سئول گرفته تا سان فرانسیسکو به اینجا آمدهاند، در پشت نماد آهنی Arbeit Macht Frei(کار آزاد میکند) به صف میایستند تا پیادهروی دو مایلی تا اردوگاه مرگ بیرکناو را برای برگزاری مراسم یادبود آغاز کنند.
این راهپیمایی پر است از پرچمها، بنر، آواز، همخوانی و لذت از زندگی. انتخاب عنوان این مراسم به راهپیمایی جاودانان یک دلیل داشته است. پدر آورام اگر بود این را دوست میداشت.
این دومین سالی است که تیم چلسی یک نماینده را به عنوان بخشی از کمپین این تیم با عنوان "نه به یهودستیزی" که توسط مالک یهودی باشگاه رومان ابرامویچ راهاندازی شده، به مراسم اعزام کرده است.
همراه با آورام، بازیکنان سابق تیم جان هارلی و اندی مایرز، مدیر عامل باشگاه گای لارنس، مدیر یوجین تنبائوم، سفیر باشگاه سر استیو ردگریو و شش عضو زیر 18 سال تیم حضور دارند که علی رغم درخواستهای مکرر مردم برای سلفی گرفتن با آنها، با تأمل و آرام در حال ییادهروی هستند.
بازیکن دفاع تیم داینل سیمو میگوید او بسیار مفتخر است که برای این سفر انتخاب شده و این پیام را به خانه میبرد که هر کسی وظیفه دارد تا با جهل و عدم تابآوری مبارزه کند. دروازهبان جیک اسکو اضافه میکند: "من در مدرسه چیزهایی در مورد جنگ جهانی دوم آموختهام، اما وقتی که آدم اینجاست همه چیز را جلوی چشمش میبیند. من چیزهایی را که اینجا دیدهام برای خانواده و دوستانم تعریف خواهم کرد."
سر استیو رد گریو برنده پنج مدال طلای المپیک و سفیر باشگاه چلسی از پکن با پرواز به اینجا آمده است. او در چین مربی تیم قایقرانی است و خودش را به این مراسم رساند تا برای دومین بار عضو این گروه باشد. او به این مراسم برگشت چون یک بار برایش کافی نبود. خودش میگوید "من سال قبل تمام تلاشم را کردم تا درکش کنم. ظاهراً کاربرد چنین واژهای اشتباه است، اما من از این که به چنین جایی آمدم و شاهد گرامیداشت جان آدمها بودم، "لذت بردم". من به همه توصیه میکنم به این مکان بیایند تا ببینند که انسانها قادر به انجام چه چیزهایی هستند و در مورد کارهای مثبتی که میتوانند انجام دهند، تأمل کنند."
همچنین بازیکنان و کادر باشگاه آمریکایی و خواهرخوانده چلسی، یعنی نیو انگلند روولوشن نیز در این مراسم هستند. فوتبالیست پرآوازه پیشین چارلی دیویس وقتی که به او گفتم تا دههها فوتبال بریتانیا آلوده به نژادپرستی بود و برخی طرفداران چلسی، یعنی شکارچیان سر حتی نشان سردیس مرگ نازیها را بر لباس خود داشتند، بسیار شوکه شده بود.
به چارلی در مورد نخستین تجربه خودم از یهودستیزی در استنفورد بریج میگویم وقتی که در سال ۱۹۸۵، تیم چلسی با تاتنهام بازی داشت و صدای به اصطلاح تماشاچیان را میشنیدم که صدای اتاقهای اعدام توسط گاز را با "سسسسسسسس" در میآوردند و فریاد میزدند "بازیکنان تاتنهام در راه آشویتز هستند".
چارلی، یکی از بزرگترین ستارههای سیاهپوست آمریکایی که در شش تیم باشگاهی و تیم ملی آمریکا بازی کرده است، میگوید: "این میزان از نفرت در ورزش آمریکا دیده نمیشود. ما رقابتهای شدیدی با هم داریم اما اینها بیشتر به صورت افتخار به تیم خودتان نشان داده میشود، نه به صورت نفرت از حریف."
پایان دادن به این مشکل یک وظیفه تاریخی خواهد بود، اما این شایسته است که این باشگاه فوتبال با داشتن شاید بدنامترین وجهه تبدیل شده است به یکی از نخستین فعالان در زمینه از بین بردن نژادپرستی در ورزش.
تیم چلسی از زمان راهاندازی کمپین خود با عنوان "نه به یهودستیزی" در سال گذشته، برنامههای آموزشی را در مدارس ابتدایی اجرا کرده است و برای حامیانی که به خاطر رفتارهای ضدیهودی ممنوع شده بودند یک ویدئو و منبع آموزشی به کمک دیدبان برابری یعنی کیک ایت اوت (Kick It Out) تولید کرد و از بازماندگان دعوت کرد تا با نخستین تیمهای زنان و مردان صحبت کنند و طرحهایی را نیز جهت میزبانی یک نشست بینالمللی ضد نژادپرستی در پاریس در امسال، اعلام کرد.
ابرامویچ همچنین شخصاً به تأمین بودجه جهت گالریهای جدید هولوکاست در موزه سلطنتی جنگ کمک کرده و یک پروژه را جهت ثبت شواهد و روایات مردم غیر یهودی لیتوانی که یهودیها را از دست نازیها نجات دادند، اجرا کرده است.
با این که خاطرات حملات مرگبار به کنیسههای آمریکا همچنان در خاطرمان تازه است و باز نژادپرستی و بیگانههراسی در حال افزایش است، آموزش همدردی، احترام و درک کردن همانقدر در قرن حاضر لازم و ضروری است که در گذشته چنین بود.
به قول آورام: "ما میدانیم که پیروز شدن در فوتبال چه شکلی است. اما وقتی که با این جوانان به آشویتز آمدم و در مورد پیامدهای عدم تابآوری مطلع شدم، فهمیدم که پیروزی در زندگی چه شکلی است."