سفر پرحاشیه زاکانی به بلژیک؛ سرکوبگری که خامنه‌ای مانند فرزندانش دوستش دارد

او در سه دهه اخیر در سرکوب اعتراض‌های دانشجویی، اشغال سفارت‌ها، ضرب‌وشتم و کشتار معترضان نقش پررنگی داشته است

علیرضا زاکانی، شهردار تهران‌ــ تسنیم

در پی افزایش انتقادها از پاسکال اسمت، وزیر شهرسازی و تجارت خارجی دولت منطقه بروکسل در بلژیک، به دلیل دعوت از علیرضا زاکانی، شهردار تهران، به این کشور، او روز ۲۸ خرداد مجبور شد از سمت خود استعفا کند.

علیرضا زاکانی، شهردار پایتخت ایران، روز ۲۱ خرداد به دعوت شهرداری بروکسل برای شرکت در مجمع عمومی شهرداران کلانشهرهای مهم جهان به بروکسل در بلژیک سفر کرد اما این سفر با اعتراض گسترده شماری از مقام‌ها، نمایندگان مجلس و رسانه‌های این کشور مواجه شد؛ به طوری که حاجا لحبیب، وزیر خارجه بلژیک، در جلسه‌ای در پارلمان این کشور و در همراهی با اعتراض برخی نمایندگان به دعوت از زاکانی، اسمت را به «کثیف کردن چهره بروکسل» متهم کرد.

شماری از ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی هم در روزهای ۲۳ و ۲۵ خرداد در بروکسل با پرچم‌های شیروخورشیدنشان، در اعتراض به حضور علیرضا زاکانی، تجمع اعتراضی برپا کردند.

اما چرا سفر علیرضا زاکانی به اروپا این‌ چنین جنجال به‌ پا کرد و به استعفای یک مقام ارشد بلژیکی از سمت خود منجر شد؟

پسر سرکوبگر خامنه‌ای

در محافل سیاسی ایران، درباره علیرضا زاکانی جمله‌ای معروف وجود دارد که می‌گویند «او پسر رهبر است»؛ به این معنا که رابطه‌ او با علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، شبیه رابطه پدر و فرزندی است. در جریان خیزش سراسری اخیر در ایران نیز گفته شد به دستور مستقیم خامنه‌ای بود که علیرضا زاکانی با استفاده از هزاران نیروی امنیتی و خدماتی شهرداری تهران، گروهان‌های لباس‌شخصی و مسلح را برای کشتار، ضرب‌وشتم و بازداشت معترضان در تهران بسیج کرد.

علیرضا زاکانی طی چهار دهه اخیر همواره عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است؛ نهادی نظامی و سرکوبگر که به دلیل کشتار وسیع مردم ایران و دست داشتن در فعالیت‌های نظامی در کشورهای دیگر، از نظر ایالات متحده آمریکا در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دارد.

زاکانی چهار سال هم مسئولیت بسیج دانشجویی استان تهران و بعد مسئول بسیج دانشجویی کل کشور بود و با تشکیل گروه‌های سرکوبگر و لباس‌شخصی در دانشگاه‌های ایران، بارها میدان‌دار اصلی حملات خشن به تجمع‌های اعتراضی و اعتصابی دانشجویان بود. از جمله مهم‌ترین این حملات وقایع ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ و کوی دانشگاه تهران بود که علیرضا زاکانی و یارانش، قتل هفت دانشجوی دانشگاه تهران را رقم زدند و تعدادی از معترضان را نیز با شلیک گلوله نابینا کردند.

مدرک جعلی

درباره مدرک تحصیلی علیرضا زاکانی که حالا عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است هم ابهامات زیادی وجود دارد و چند و‌ب‌سایت خبری در ایران از جمله بامداد، نزدیک به محمود احمدی‌نژاد، پیش از این با انتشار تصاویری فاش کردند که زاکانی در دوره تحصیلات دانشگاهی خود سه ترم مشروط شده و باید اخراج می‌شده، اما با استفاده از «رانت حکومتی و لطف و عنایت رئیس دانشگاه»، توانسته است مدرک کارشناسی دریافت کند و در ادامه هم «با دور زدن قانون» توانسته است از کارشناسی دستیاری کودکان به دکترای حرفه‌ای پزشکی هسته‌ای برسد.

علیرضا زاکانی که با استفاده از رانت ردصلاحیت‌های گسترده و نیز تحریم انتخابات از سوی مردم، فرصت عضویت در دوره‌های هفتم، هشتم، نهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی را یافت، در حمله به ساختمان‌ سفارت و کنسولگری بریتانیا در ایران در آذرماه ۱۳۹۰ نیز نقش پررنگی داشت.

حمله به سفارت بریتانیا

مهدی تهرانی، فرمانده بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در زمان این حادثه، می‌گوید: «در این حمله نیروهای بسیج دانشجویی تنها نبودند و بسیاری از نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و دولتی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم نقش داشتند. مرتضی طلایی، عضو وقت شورای شهر تهران، در زمان حمله همراه بولدوزر شهرداری مقابل باغ قلهک حضور داشت و علیرضا زاکانی، اسماعیل کوثری و حمید رسایی هم از جمله نمایندگان حامیان ماجرا بودند.»

زاکانی یک روز پس از آن حمله مدعی شد: «اقدام خودجوش دانشجویان در اعتراض به سفارت انگلستان برآمده از یک خشم مقدس بود.»

خدمات بی‌دریغ علیرضا زاکانی در سرکوب اعتراض‌های مردمی و همچنین کمک به بخش تندرو نظام جمهوری اسلامی، باعث شد که او پس از شکست در انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی، فورا به عنوان دبیر مجمع عالی بسیج منصوب شود تا در این جایگاه هم به پرونده‌سازی امنیتی برای روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی مستقل در ایران ادامه دهد.

سایت اصولگرای مشرق در سال ۱۳۹۰ تصویر تفاهم‌نامه‌ای را منتشر کرد که بر اساس بند ۴ آن، سازمان تبلیغات اسلامی متعهد شد بابت «بصیرت‌زایی» ۵۰۰ میلیون تومان به نشریه «پنجره» با مدیریت علیرضا زاکانی بپردازد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تغییر قانون برای رسیدن به شهرداری

در ادامه تحریم‌ گسترده انتخابات مجلس از سوی مردم ایران، علیرضا زاکانی از شهر قم به عضویت مجلس یازدهم درآمد، اما حضور او در این دوره چندان طولانی‌ نشد، زیرا دوستانش در شورای شهر تهران مرداد ۱۴۰۰ او را به عنوان شهردار پایتخت ایران انتخاب کردند؛ انتخابی که با توجه به مدرک تحصیلی زاکانی که با حوزه مدیریت شهری بی‌ربط بود و همچنین نداشتن سابقه مدیریت دولتی و شهری، با قوانین وزارت کشور ایران مغایر بود و حتی به اعتراض بسیج دانشجویی کشور منجر شد اما حمایت گسترده محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، و همچنین چند فرمانده ارشد سپاه پاسداران، به تغییر قانون رسمی وزارت کشور و کنار گذاشتن مصوبه قبلی شورای شهر، به نشستن زاکانی روی صندلی مدیریت شهرداری تهران منتهی شد.

پرویز سروری، نایب‌رئیس شورای شهر فعلی تهران که همچون زاکانی عضو حزب جمعیت رهپویان انقلاب است، در این‌ باره گفت: «برای حل شرط ۹ سال سابقه اجرایی، از معادل‌سازی ۱۲ سال نمایندگی مجلس زاکانی استفاده شد و در مذاکرات مجلس و دولت هم مدرک پزشکی را جزو رشته‌های مرتبط با مدیریت شهری قرار دادند تا مشکل قانونی شهردار شدن زاکانی حل شود.»

نقش مهم شهرداری در سرکوب اعتراض‌های پایتخت

علیرضا زاکانی و یاران نزدیک به او در جریان خیزش سراسری اخیر، با استفاده تمامی امکانات شهرداری تهران و همچنین با تکیه بر سابقه امنیتی و نظامی خود، به یکی از اصلی‌ترین نهادهای سرکوبگر و کشتار مردم معترض تبدیل شدند. بسیاری از مردم و فعالان سیاسی در این مورد در رسانه‌های اجتماعی نوشتند که در جریان اعتراض‌ها، ده‌ها ساختمان شهرداری تهران به محل بازداشت موقت مردم تبدیل شده بود و بسیاری از نیروهای حراست یا حتی بخش خدمات شهرداری تهران از داخل خودروهای سازمانی شهرداری تهران به سمت مردم معترض تیراندازی می‌کردند.

وب‌سایت رویداد ۲۴ در ایران نیز آبان‌ ۱۴۰۱ و در بحبوحه اعتراض‌های سراسری در گزارشی نوشت: «در جریان اعتراض‌ها، تقریبا عمده نهادهای کشور از هر طریقی تلاش کردند نقشی ایفا کنند و به عبارتی یک بخش کار را بگیرند؛ حتی نهادهایی که اساسا چنین وظیفه‌ای برای آن‌ها تعریف نشده بود؛ از جمله شهرداری تهران. البته این موضوع عجیبی نبود، زیرا تیم مدیریتی کنونی شهرداری تهران بیش از آنکه تیم اجرایی و متخصص شهری باشد، سابقه نظامی و امنیتی دارد و نمود این مسئله در بزنگاه‌هایی همچون اعتصاب‌ها و اعتراض‌های مردمی خود را نشان می‌دهد.»

در ماجرای اعتصاب راننده‌اتوبوس‌ها ‌در تهران، شهرداری تهران به‌ جای حل مشکل معیشتی رانندگان، مینی‌بوس‌ها و ماشین‌های سپاه و رانندگان آن‌ها را جایگزین معترضان کرد تا به زعم خود اعتصابات را بشکند.

در ادامه گزارش رویداد ۲۴ آمده است: «آتش اعتراض‌ها در شهرهای مختلف همچنان ملتهب است اما احتمالا شهرداری تهران تنها نهادی باشد که از این وضعیت ناراضی نیست و اتفاقا سودش در آن است که همه‌چیز در آشوب باشد؛ چنانکه در گزارش رسمی از هزینه‌کرد شهرداری تهران می‌خوانیم، در حالی که مدیریت شهری در فاصله فروردین تا شهریور ۱۸ هزار و ۷۴۵ میلیارد تومان درآمد کسب کرده، در این مدت طبق گزارش رسمی ارائه‌شده در صحن شورا، فقط حدود شش هزار میلیارد تومان هزینه شده است. به عبارت دیگر معلوم نیست ۱۲ هزار و ۷۴۵ میلیارد تومان کجا هزینه شده است.»

رسانه‌های داخل ایران در اردیبهشت ۱۴۰۲ خبر دادند یکی از اعضای دفتر علیرضا زاکانی در شهرداری تهران به جرم حمل غیرقانونی سلاح گرم بازداشت شده است. اما زاکانی مقابل خبرنگاران، با «شخص خوب» خواندن فرد بازداشت‌شده، اعلام کرد دستگاه‌های امنیتی پس از «پیگیری‌های ما» و بررسی‌های اولیه او را آزاد کردند؛ که نشان‌دهنده مسلح بودن بسیاری از کارکنان شهرداری تهران و همچنین نفوذ بالای زاکانی در ارگان‌های امنیتی ایران است.

تبدیل همشهری به ارگان امنیتی

از دیگر اقدام‌های علیرضا زاکانی برای خدمت به نظام جمهوری اسلامی در جهت سرکوب بیشتر اعتراض‌های مردمی تبدیل روزنامه باسابقه مشهری به رسانه‌ای پرونده‌ساز و امنیتی است. این روزنامه که حالا به پاتوق کارمندان نهادهای نظامی و سرکوبگر نظام تبدیل شده است، بارها با انتشار مقالاتی که شبیه بیانیه‌های امنیتی است، زمینه‌ساز بازداشت زنان معترض به حجاب اجباری و همچنین صدها روزنامه‌نگار و فعال مدنی و سیاسی شده است.

در یک نمونه، محسن مهدیان، مدیرعامل روزنامه همشهری، در دفاع از کشته شدن مهسا امینی به دست نیروهای گشت ارشاد جمهوری اسلامی، نوشت: «از اوباش‌جماعت که انتظار نیست و اراذلی که زنجیر پاره کردند، کارانه سختی کار می‌گیرند. از اصلاح‌طلب‌جماعت هم همچنین. این‌ها نسل اکبرپونزند و حالا نرخ تغییر کرده و رنگ روز گرفتند، اما ماندم از جماعت انقلابی همیشه‌درصحنه که فکر می‌کنند اگر به ناجا و نظام لگد نزنند، از بقیه جا می‌مانند. الان مقصر این ماجرا کیست؟ اسلام که گفت حجاب؟ یا نظام که حکم اسلام را قانون کرد؟ یا ناجا که قانون را اجرا می‌کند؟ یا چی؟ با کدام حجت رسیدید که طرف زیر ضرب‌وشتم بوده است؟»

در نتیجه، علیرضا زاکانی را می‌توان به عنوان یکی از اصلی‌ترین نیروهای میدانی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی برای کشتار وسیع شهروندان بی‌دفاع و سرکوب اعتراض‌های مردمی معرفی کرد و همین شناخت درک اعتراض گسترده نمایندگان و رسانه‌های بلژیکی به سفر زاکانی به این کشور را آسان‌تر می‌کند.