باقر پرهام، نویسنده، مترجم و پژوهشگر فلسفه و جامعه‌شناسی درگذشت

شاهزاده رضا پهلوی: باقر پرهام در سال‌های تبعید، آرزویی جز آزادی و سربلندی ایران در سر نداشت

باقر پرهام مترجم شناخته‌شده درگذشت - Public Media

باقر پرهام، نویسنده، مترجم و پژوهشگر فلسفه و جامعه‌شناسی و «از اعضای تاثیرگذار کانون نویسندگان ایران»، یکشنبه، ۷ خرداد ۱۴۰۱ (۲۸ مه ۲۰۲۳)، در سن ۸۸ سالگی در کالیفرنیای آمریکا درگذشت.

خبر درگذشت این مترجم زبردست را رامین پرهام دوشنبه، ۸ خرداد، با انتشار توییتی اعلام کرد و نوشت: «بابا کتاب داد. بابا رفت.»

شاهزاده رضا پهلوی با انتشار توییتی، با اظهار تاثر از درگذشت باقر پرهام، نوشت: « شامگاه یکشنبه ۲۸ مه (۷ خرداد)، باقر پرهام در غربت چشم از این جهان فرو بست و از میان ما رفت. پرهام پژوهشگر علوم اجتماعی و فلسفه، و نویسنده و مترجمی مورد احترام همکارانش بود. او برای مدتی نیز از مشاوران من به شمار می‌رفت. باقر پرهام در سال‌های تبعید، آرزویی جز آزادی و سربلندی ایران در سر نداشت. از درگذشت او متاثرم و خود را در سوگ وی با خانواده و بازماندگانش، و نیز با جامعه فرهنگی و دانشگاهی ایران شریک می‌دانم. روحش شاد.»

باقر پرهام از نظر سیاسی، آرزوی برگزاری همه‌پرسی در ایران داشت و معتقد بود که «راه برون‌رفت از بحرانی که استبداد دینی ولایت فقیه در ایران پدید آورده است، این است که مردم ایران از هر فکر و عقیده، از لزوم یک رفراندوم ملی زیر نظارت سازمان‌های بین‌المللی برای الغای نظام دینی موجود و تاسیس مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدیدی بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و جدایی دین و دولت، دفاع کنند.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

باقر پرهام نهم تیرماه ۱۳۱۴ در رودبار به دنیا آمد. او در گفت‌وگو با مجله «ره‌آورد» درباره کودکی خود می‌گوید: «در دوران كودكی من، پدرم آتش‌نشان «شركت نفت انگليس و ايران» بود كه بعد به «شركت ملی نفت ايران» تبديل شد. او مرا تا ٨ سالگی به مدرسه نفرستاد. در عوض مدت دو، سه سال من را به مكتب ملا مختار مرحوم، در مسجد محله‌مان فرستاد.»

او در پاییز سال ۱۳۲۴ به مدرسه‌ای به نام «سیروس» در رودبار می‌رود. خانواده باقر پرهام سپس به رشت نقل مکان می‌کند و باقر در دبیرستان ملی تربیت ثبت‌نام می‌کند، ششم ادبی را در ۱۳۳۵ در آنجا به پایان می‌رساند و به تهران می‌رود.

باقر پرهام در تهران در آزمون ورودی دانشسرای عالی شرکت می‌کند و در دو رشته زبان فرانسه و رشته فلسفه و علوم‌تربیتی پذیرفته می‌شود که فلسفه را انتخاب می‌کند. او می‌نویسد که در دوران دبیرستان، فرانسه را هم خوب می‌نوشته و هم خوب صحبت می‌کرده است.

باقر پرهام پس از دریافت لیسانس در رشته فلسفه و علوم تربیتی، برای اجرای تعهد پنج ساله دبیری به کاشان می‌رود و در آنجا فلسفه، ادبیات فارسی و عربی تدریس می‌کند. او سپس همانجا با همسرش آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند.

باقر پرهام در ۱۳۴۳ پس از بازگشت از کاشان، به موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران می‌رود و در مسند دستیار تحقیق در موسسه‌ای که ریاستش با دکتر غلامحسین صدیقی و مدیریت آن با احسان نراقی بود، مشغول به کار می‌شود.

او سپس در ۱۳۴۶ بورس دولتی فرانسه را دریافت، و در دانشگاه نانتر در حومه شمال غربی پاریس، در دوره دکترای جامعه شناسی ثبت‌نام می‌کند.  مشکلات خانوادگی باعث می‌شود که او این دوره را رها کند و به ایران بازگردد، اما بار دیگر در ۱۳۵۰ با بورس تحصیلی سفارت فرانسه به دانشگاه رنه‌دکارت در سوربن می‌رود و پس از دریافت دکترای خود در زمستان ۱۳۵۲ به ایران برمی‌گردد. با این حال، به‌ دلیل سابقه سیاسی، از استخدام او در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ممانعت به‌عمل می‌آید. باقر پرهام پس از آن دو سال در سازمان برنامه کار می‌کند و سرانجام در ۱۳۵۶ بازنشسته می‌شود.

باقر پرهام در پاسخ به این پرسش که چرا بیشتر کار‌های خود را به ترجمه اختصاص دادید، می‌گوید: «به چند دلیل. نخست به دلیل کمبود کتاب‌های مرجع برای مطالعه به‌ویژه دانشجویان در رشته‌های فلسفه و علوم انسانی و اجتماعی. دلیل دوم، ضرورت شناساندن روش علمی و فلسفی جهان پیشرفته غرب در کار تالیف و گزارش مطلب در قالب کتاب و نوشته به  فارسی‌زبانان، و کوشش در جهت تغییر ماهوی نثر فارسی، و سرانجام، اهمیت آثار فلسفی وعلمی غربیان در زمینه علوم انسانی و اجتماعی است که به اعتلای فرهنگی جامعه ما کمک خواهد کرد.»

باقر پرهام برای دانشجویان علوم اجتماعی و فلسفه، با ترجمه‌هایش از کتاب‌های مرجع فلسفه و جامعه‌شناسی شناخته می‌شود. او آثاری را از کارل مارکس، امیل دورکیم، کانت و هگل به فارسی برگردانده است. یکی از آخرین ترجمه‌های او، کتاب «پدیدارشناسی جان» (یا «فنومنولوژی روح») هگل است که در ۱۳٩۳ منتشر شد. او همچنین کتاب مرجع «مراحل اساسی اندیشه در جامعه‌شناسی» اثر ریمون آرون را ترجمه کرد که کتابی مرجع برای دانشجویان علوم‌اجتماعی در دانشگاه‌های ایران به شمار می‌رود.

ترجمه «مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل» نوشته ژان هیپولیت، «تاریخ فلسفه در قرن بیستم» اثر کریستیان دولاکامپانی، «گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی» و سه‌گانه‌ «هجدهم برومر لوئی بناپارت»، «جنگ داخلی فرانسه ۱۸۷۱» و «نبردهای طبقاتی در فرانسه» اثر کارل مارکس، «پدیدارشناسی جان» و «استقرار شریعت در مذهب مسیح» اثر هگل، «صور بنیانی حیات دینی» اثر دورکیم، و «مطالعاتی درباره طبقات اجتماعی» از ژرژ گورویچ، از جمله ترجمه‌های او است.

دو کتاب «جامعه و دولت» و مجموعه مقالات «باهم‌نگری و یکتانگری»، آثار تالیفی باقر پرهام است که در ایران منتشر شده است.

کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای در خصوص درگذشت باقر پرهام نوشت: «باقر پرهام در دو برهه‌ تاریخی حیات پنجاه‌وچندساله‌ کانون نویسندگان ایران سهمی مهم و انکارناپذیر داشت: شب‌های شعر و سخنرانی انستیتو گوته، که او از سازمان‌دهندگان اصلی آن بود، و حضور موثرش در کوران کشاکش‌های فرساینده‌ای که در سال ۱۳۵۸ کانون نویسندگان ایران را دستخوش وخیم‌ترین بحران‌ها کرد و سرانجام به همت و پیگیری آزادی‌خواهان ناوابسته‌ای چون او، از آن ورطه‌ هولناک به سلامت جان به در برد. کشمکش‌های قلمی او را در این زمینه هرگز از یاد نمی‌بریم.»

بیشتر از فرهنگ و هنر