جنگ طلای سیاه و روزگار سیاه حکومتی رو به فروپاشی

‌شاید آمریکا بار دیگر بدون شلیک گلوله در اجرای سیاست‌های خود پیروز شود

بیرژن زنگنه، وزیر نفت (راست) و کاظم غریب‌آبادی نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در اجلاس اوپک، وین، ۵ دسامبر ۲۰۱۹/JOE KLAMAR / AFP

اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری ایران، در نشست سالروز ملی صادرات می‌گوید، با این که صادرات نفت ایران صفر نشده است، اما حتی کشورهای دوست جمهوری اسلامی هم دیگر جرات نمی‌کنند از ایران نفت بخرند.

حسن روحانی در مناظره‌های انتخاباتی سال ۹۶ (۱۵ اردیبهشت) به صراحت گفته بود، «اگر برجام نبود ما به جای ۲ میلیون بشکه‌ای که در روز صادر می‌کنیم امروز ۲۰۰ هزار بشکه می‌بود.» شاید این دقیق‌ترین تحلیلی بود که از شرایط اقتصادی در مناظره‌های انتخاباتی مطرح شد، و امروز مشخص شده است که در واقع آن ۲۰۰ هزار بشکه هم شاید بدون برجام محقق نمی‌شد. اما سوی دیگر، جهانگیری هم در همان مناظره انتخاباتی گفته بود، «برجام توفیق بسیار بزرگی بوده است و به بدعهدی آمریكایی‌ها هم باور داریم و با اقتدار جلو بدعهدی آنها را هم می‌گیریم.»

در واقع، جمهوری اسلامی نتوانست مقابل آمریکا بایستد و دونالد ترامپ، با سیاست فشار حداکثری توانست یک جانبه، شدیدترین تحریم‌های ممکن را بر اقتصاد ایران تحمیل کند. این در حالیست که مایک پمپئو نزدیک به ۲ سال پس از مناظره‌های انتخاباتی سال ۹۶  در ایران، گفت که به همین میزان کاهش صادرات نفت ایران هم راضی نیست، و تاکید کرد که «خرید نفت از ایران به طور کامل باید به صفر برسد.»

حالا موسسه کپلر که اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکتش‌ها را بررسی می‌کند، می‌گوید که فروش نفت ایران به حدود ۲۱۳ هزار بشکه در روز رسیده است. به این نکته مهم باید توجه داشت که دولت روحانی در سال جاری، صادرات روزانه یک میلیون و ۵۴۰ هزار بشکه در روز را در نظر داشت که در پی تشدید تحریم‌ها، با اصلاح بودجه، رقمی واقعی‌تر در نظر گرفت. با تمام این شرایط، اسحاق جهانگیری بازهم البته تاکید دارد که با وجود فشارهای روانی و اقتصادی دولت آمریکا، آنها هنوز هم نتوانسته‌اند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند. البته برای درک اهمیت همین میزان فروش نفت، باید به همان زمان انتخابات باز گردیم. سال ۹۶، محمدجواد ظریف با اشاره به شرایط پیش از برجام، گفته بود: «اگر صادرات نفت به کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه می‌رسید، کدام برنامه عادی کشور قابل اجرا بود؟». (ایسنا ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶)

حال آنچه جهانگیری می‌گوید، شاید به معنی تعبیر حرف‌های ظریف باشد، و این یعنی دیگر هیچ برنامه عادی در کشور قابل اجرا نیست. البته باید گفت که برخی از هواداران دولت بر این باورند که این رقم ۲۰۰ هزار بشکه، همان طور که بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت ایران، گفته بود، بخشی از اطلاعات قابل انتشار است. زنگنه پیش‌تر گفته بود که اطلاعات مربوط به صادرات نفت، «اطلاعات جنگی» است و برای انتشار آن باید هماهنگی شود. (ایسنا ۱۹ تیر ۱۳۹۸) دولتی‌ها و هواداران آن می‌خواهند نشان دهند که از آنجا که چرخ دولت همچنان می‌چرخد، پس این رقم ۲۰۰ هزار بشکه درست نیست و منابع مالی دیگری وجود دارد که به دلیل تحریم‌ها، نمی‌توان علنی‌شان کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما روزهای سیاه‌تری می‌تواند در انتظار اقتصاد ایران باشد. بنا به گفته‌های محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، درآمد سالانه بودجه ایران از محل فروش نفت در بودجه سال جاری و آینده حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار پیش‌بینی شده است (دنیای اقتصاد ۹ آذر ۹۸)؛ اما این رقم‌ها را با قیمت روز باید تطابق داد. اگر قیمت کنونی نفت (بر اساس ۶۳ دلار در روز نگارش این متن) را در نظر داشته باشیم، دولت جمهوری اسلامی ایران برای تامین این میزان درآمد، باید حدود روزانه ۵۰۰ هزار بشکه صادرات داشته باشد.

این در حالیست که تحلیل‌ها حاکی از احتمال روند نزولی قیمت جهانی نفت در سال آینده است، و به نظر می‌رسد که دولت جمهوری اسلامی ایران نیز به همین دلیل، رقمی نزدیک به ۵۰ دلار را برای قیمت جهانی نفت در نظر گرفته است؛ رقمی که تامین بودجه مورد نظر سازمان برنامه و بودجه بر اساس آن، به معنای نیاز به صادرات ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه نفت در روز است.

اکنون دولت روحانی برای آخرین سال کاملی که می‌تواند در قدرت باشد، از چند راه می‌تواند این کسری بودجه را تامین کند؛ راه‌هایی که هر یک می‌تواند با اثرات جانبی مخربی همراه باشد. چاپ اسکناس بدون پشتوانه و اوراق قرضه، یکی از این راه‌هاست که می‌تواند به تشدید فزاینده تورم در ایران منجر شود، و خود سپس به مشکلات بیشتری برای دولت بینجامد. اقدام دیگری که به نظر می‌رسد ذهن دولتی‌ها بیشتر به آن معطوف باشد، افزایش مالیات‌ها و گمرک است. این نیز هم‌زمان به معنی کمتر شدن میزان درآمد خالص خانوارها و افزایش قیمت‌ها ناشی از بالا رفتن هزینه ترخیص کالاست که باز هم می‌تواند به افزایش بیش از پیش تورم بینجامد. با آن که کلیت بودجه هنوز آماده نشده است، اما به نظر می‌رسد که دولت، با توجه به محدودیت‌های شدید در تامین درآمدهای حاصل از فروش نفت، هیچ سهمی برای صندوق توسعه ملی در نظر نگرفته است. با این حال، یکی از راه‌های تامین بودجه، دست بردن به جیب این صندوق است. بر این مبنا، برآورد می‌شود که برای تامین ردیف‌های گوناگون بودجه، نزدیک به ۴۵ هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی برداشت شود. 

این شرایط را شاید خود حسن روحانی هم به خوبی بداند و واقف باشد  که اقتصاد ایران به کدام سو در حال حرکت است. او در همایش بیمه و توسعه گفته است که «ترامپ می‌خواست ادایی شبیه ریگان راجع به شوروی سابق دربیاورد»، و البته بعد از آن افزود که «ملت و دولت تا پای جان برای استقلال کشور» می‌ایستند. البته شاید یادآوری توصیف تاریخی مارگارت تاچر،‌نخست وزیر پیشین بریتانیا از رونالد ریگان در مراسم تدفین او، گویای این تشبیه باشد. تاچر با تمجید از نقش ریگان در برخورد با نظام حاکم بر اتحاد جماهیر شوروی و «سوسیالیسم واقعا موجود» در بلوک شرق، گفت: «ریگان بدون شلیک حتی یک گلوله در جنگ سرد پیروز شد.»

با آن که شرایط سیاسی و اقتصادی در زمان جنگ سرد با امروز غیرقابل مقایسه است، اما باید توجه داشت امروز رئیس جمهوری‌ای در کاخ سفید اقامت دارد که علاقه زیادی به ریگان و مدل سیاست‌ورزی او از خود نشان داده است. برای جمهوری اسلامی ایران نیز ورود به مسابقه تسلیحاتی و افزایش مداوم بودجه‌های نظامی به بهانه مقابله با آنچه دیروز «امپریالیسم» نامیده می‌شد و امروز «دشمن» خوانده می‌شود، در برابر کاهش بودجه‌های عمرانی، تنها یکی از نمونه‌های آن تشبیه و تشابه است. در واقع، «اتحاد جماهیر شوروی» نیز در سال‌های پایانی، ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی خود را ظرف هزینه‌های نظامی می‌کرد؛ هزینه‌ای که با کاهش ناگهانی قیمت بنزین، با چالش‌های متعددی روبه‌رو شد. دولت ترامپ شاید امروز نتواند قیمت نفت را همچون آن سال‌ها در دست بگیرد، اما با اعمال تحریم‌های یک‌جانبه می‌تواند کاری کند که اقتصاد امروز ایران را به فلج مطلق نزدیک کند. هزینه مقابله‌های نیابتی، یکی دیگر از این شباهت‌ها می‌تواند باشد، و البته چندین و چند تشابه دیگر که بر آن مبنا، شاید بتوان گفت جنگ طلای سیاه، روزگار سیاهی بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است که بار دیگر، بدون شلیک یک گلوله، به پیروزی ایالات متحده در اجرای سیاست‌های مورد نظر خود منجر شود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه