بازجویی «نرم» جلوی دوربین صداوسیما

تلویزیون به سراغ خانواده یکی از جان‌باختگان اعتراضات اخیر رفت

سالیان سال است که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران حساب خود را به کلی از جامعه ایرانی جدا کرده است. گویی مسئولین صدا و سیمای کشور در سرزمینی دیگر زندگی می‌کنند و مجریان و برنامه‌سازان این سازمان عریض و طویل هم مخاطبینی جز شهروندان ایران دارند. 

کم‌تر می‌توان نشانی در برنامه‌های این سازمان پیدا کرد که در آن گوشه‌ای از واقعیت جامعه منعکس شود. از سوی دیگر مدیران صداوسیمای جمهوری اسلامی مدت‌هاست که با همه توان از این رسانه «ملی» در جهت پیش‌برد منویات رهبر نظام و بال و پر دادن به سناریو‌های امنیتی مقامات استفاده می‌کنند. 

بی‌شک آشناترین این موارد برای مخاطب ایرانی پخش «اعترافات اجباری» از متهمین پرونده‌های امنیتی و قضایی‌ست. این‌بارهم با شروع اعتراضات گسترده مردمی و سرکوب شدید و دستگیری شهروندان، مدیران تلویزیون جمهوری اسلامی همین روش غیر انسانی را در دستور کار قرار دادند. چند روزی از شروع اعتراضات نگذشته بود که با سناریوسازی علیه معترضان چند نفر از آنان را به اجبار روبه‌روی دوربین‌های تلویزیون نشاندند تا اعتراف کنند که اعتراضات مردمی با حمایت «گروه‌های ضدانقلاب» و «سرویس‌های جاسوسی» دشمنان طرح‌ریزی شده و این دستگیرشدگان هم فریب بازی دشمن را خورده‌اند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از آن‌که جریان اینترنت به تدریج در شهرهای ایران برقرار شد، اخبار و تصاویر بیشتری از اعتراضات مردمی در ایران منتشر شد. تصاویری سخت تلخ و غیرقابل باور از شهرهای مختلف کشور که در همه آن‌ها شدت خشونت به وضوح دیده می‌شد. 

سرکوب شدید معترضان از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی آشکارا حکایت از زخمی شدن بسیاری از شهروندان دارد و اخبار کشته‌شدگان نیز مدام در حال انتشار است و متاسفانه بر تعداد آن‌ها نیز اضافه می‌شود. در همین چند روز گذشته عکس بسیاری از جان‌باختگان در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که بیشترشان جوانانی کم سن‌وسال بودند که اندوه از دست رفتن‌شان را بیشتر و تلخ‌تر می‌کند. 

مدیران و مقامات صداوسیما اما گویی چندان در قید احساسات انسانی و تلاش برای درک و هم‌دردی با خانواده‌هایی که جوان‌شان را از دست دادند، نیستند. روز گذشته و در یکی از بخش‌های خبری تلویزیون ایران، گزارشگران به خانه «نیکتا اسفندانی» یکی از کشته شدگان روزهای اخیر در خیابان «ستارخان»  تهران رفتند و پدر و مادر «نیکتا» ۱۴ ساله را رو به دوربین نشاندند تا با آن‌ها نه اینکه «هم‌دردی» بلکه «بازجویی» کنند. 

در حالی که این پدر و مادر سخت اندوهگین از غم از دست رفتن فرزند نوجوان خود هستند، گزارشگر مدام اصرار می‌کند که چندین‌بار از زبان پدر نیکتا بشنود که مرگ او هیچ ارتباطی با اعتراضات مردمی نداشته است. این در حالی است که در خبرها آمده بود که «نیکتا اسفندانی» به ضرب گلوله ماموران در خیابان ستارخان جان باخته است. 

پوشش یک‌سویه و گاه مثل این گزارش «بی‌رحمانه» صداوسیما از حوادث اخیر در ایران بیشتر از پیش مشخص می‌کند که این رسانه به اصطلاح «ملی» تنها در صدد ساختن آن روایتی‌ست که گویی برای بخشی از حاکمیت کارایی دارد که می‌خواهد بر روایت خود از واقعیت جامعه صحه بگذارد. 

قطعی گسترده اینترنت در ایران و سانسور شدید رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی  اعتراضات و مخابره تعداد کشته‌شدگان و یا آمار دقیق مجروحین باعث شده است که مقامات جمهوری اسلامی این‌بار تنها در صدد آن نیستند که روایتی کامل از وضع موجود بیان کنند بلکه به هیچ‌وجه حاضر نیستند که روایتی جز آن‌چه آن‌ها می‌خواهند اساسا ساخته شود. 

هرآن‌قدر که رسانه به اصطلاح «ملی» در ساختن اندکی «هم‌دردی» با مردم کشور هیچ استعدادی ندارد و حتی اندکی هم نمی‌تواند در کنار صدای مردم باشد پخش شدن تصاویر زیادی از یکی دیگر از کشته‌شدگان به نام «پویا بختیاری» که در پیش از کشته شدن این جوان گرفته شده و صدای «پویا بختیاری»، بر آن نشسته است موجی از هم‌دردی در دل ایرانیان به وجود آورد. اندوهی که با گفتن جمله «به امید طلوعی پیروزی» از زبان او صد چندان می‌شد.

مقامات جمهوری اسلامی هنوز هراس دارند تا آمار دقیقی از تعداد کشته‌شدگان و مجروحین اعتراضات ارائه کنند. از سوی واکنش‌های مقامات امنیتی و هم‌چنین اذعان نماینده مجلس به «هفت هزار» نفر بازداشت شده در روزهای اخیر نشان می‌دهد که شدت سرکوب‌ها بسیار بیشتر از تعداد ۱۴۳ نفری‌ست که سازمان «عفو بین‌الملل» اعلام کرده بود. از سوی دیگر برخی گزارش‌ها حکایت از آن دارد که بیش از ۳۰۰ نفر در این اعتراضات کشته شده‌اند.

بیشتر از