لزوم اقدام‌های جدی برای برخورد با بلایای طبیعی

صدایی‌ را که من و دیگران در آغاز زمین‌لرزه شنیدیم، چنان هولناک بود که قابل توصیف نیست، امیدواریم این صدا وجدان‌های مسئولان را بیدار کند

زمین‌لرزه‌ای که اخیرا شمال سوریه را تکان داد، شاید یکی از ویرانگرترین بلایای طبیعی در تاریخ این کشور باشد. در اثر این زمین‌لرزه نیرومند، ده‌ها منطقه ظرف چند ساعت، به‌طور کامل ویران و هزاران نفر کشته و زخمی شدند. این درحالی است که پس‌لرزه‌های آن تا به حال ادامه دارد و روزانه به فرو ریختن ده‌ها ساختمان آسیب‌‌دیده منجر می‌شود. افزون بر آن، درجه دما در این مناطق، شب‌هنگام به زیر صفر می‌رسد و در نتیجه، کسانی‌که در زیر آوارها زنده مانده‌اند، ممکن است پیش از رسیدن کمک گروه‌های نجات، از شدت سرما جان بسپارند.

این فاجعه با همه ابعاد ناگوارش تا به حال، پا برجا بوده است. اگر اقدام‌های لازم با کمک کامل جامعه بین‌المللی صورت نگیرد، تبعات آن ممکن است بسی خطرناک‌تر باشد. یکی از مشکلات بزرگ در حال حاضر، این است که هزاران نفر هم خانه‌های خود و هم کار و کاسبی‌شان را از دست داده‌اند و اکنون بدون سرپناه‌اند و سرنوشتشان نیز نامشخص است؛ چون خانه‌های مسکونی یا به‌طور کامل ویران شده‌اند یا چنان آسیب دیده‌اند که دیگر قابل سکونت نیستند.

برخی از مناطق شمال سوریه که به‌دلیل جنگ از مدت‌ها پیش با دشواری‌های زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کردند، پس از وقوع زمین‌لرزه مشکلاتشان چند برابر شده است. به‌طور مثال، شهر حلب که من و خانواده‌ام در آن‌جا شاهد وقوع زمین‌لرزه و ابعاد فاجعه‌آمیز آن بودیم و به لطف پروردگار نجات یافتیم، از ۱۲ سال پیش به این سو، مشکلات و دشواری‌های تلخ ناشی از جنگ را تجربه می‌کند. شهر حلب از سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۱۶، میان دو طرف جنگ تقسیم شده بود؛ حلب غربی‌ که ۴۰ درصد شهر را تشکیل می‌داد، به دست دولت مرکزی بود و حلب شرقی‌ که ۶۰ درصد شهر را تشکیل می‌داد، تحت سلطه گروه‌های مسلح مختلف مانند ارتش آزاد سوریه، جبهه شام و جبهه النصره (از گروه‌های سلفی و جهادی) قرار داشت.

در طول این سال‌ها، شهر حلب که یکی از کهن‌ترین شهرهای تاریخی جهان به شمار رفته، همواره در معرض تباهی و ویرانی بوده است. از یک سو، گروه‌های مسلح مخالف با مین‌گذاری و به کار گذاشتن مواد انفجاری مناطق مختلف شهر را منفجر می‌کردند و از سوی دیگر، نیروهای رژیم مواضع مخالفان در مناطق مسکونی از جمله ساختمان‌های مدارس و بیمارستان‌ها را با هواپیماهای جنگی بمباران می‌کردند یا با توپخانه‌ها درهم می‌کوبیدند که در نتیجه، قسمت زیادی از آبادی‌های این شهر باستانی از جمله میراث‌های فرهنگی و تاریخی آن یا از بین رفتند یا به‌شدت آسیب دیدند.

زمانی‌که زمین‌لرزه اتفاق افتاد، به‌دلیل آنکه ساختمان‌های شهر حلب علاوه بر آسیب‌هایی‌ ناشی از جنگ، به‌شکل بی‌رویه و غیراستانداردی احداث شده‌اند، ده‌ها ساختمان بر سر ساکنان فرو ریختند و ده‌ها ساختمان دیگر چنان آسیب دیدند که دیگر قابل سکونت نیستند. از این رو، اکنون خانواده‌های بسیاری در مدارس، مساجد و کلسیاها به‌طور موقت، اسکان داده شده‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از وقوع فاجعه، بسیاری از جوانان داوطلب پسر و دختر شهر حلب، فورا به کمک و یاری آسیب‌دیدگان شتافتند و در حد توان مقادیری از پوشاک، خوراک، آب و پتو برای آن‌ها فراهم کردند تا اندکی از رنج و درد آن‌ها در این هوای سرد زمستانی بکاهند. داوطلبان از جمله پسر و دختر خودم، صحنه‌هایی را به چشم دیده‌اند و روایت می‌کنند که دل انسان را به درد می‌آورد. آن‌ها می‌گویند ساختمان‌های پنج‌طبقه و شش‌طبقه زیادی را دیده‌اند که روی هم فرو ریخته‌اند و به تلی از خاک و آوار تبدیل شده‌اند و اجساد برخی از جان‌باختگان در گوشه و کنار آن‌ها به چشم می‌خورند و صدای انسان‌های زنده از زیر آوار به گوش می‌رسد که می‌گریند، ضجه می‌کشند و طلب کمک می‌کنند. گروه‌های نجات هم با همه وجود تلاش می‌‌کردند با امکانات و ابزارهای ساده‌ای‌ که در اختیار دارند، شمار بیشتری را پیش از آنکه فرصت از دست برود، نجات دهند.

این زمین‌لرزه چنان مخوف و دهشتناک بود که هرکس شاهد آن بوده است، آن را به روز قیامت تشبیه می‌کند. البته مسئول این همه زیان‌ها و تلفات، در واقع همان پیمانکارانی‌اند که این ساختمان‌های کارتنی را احداث کردند و برای به دست آوردن هرچه بیشتر پول، باعث مرگ این همه انسان‌های بی‌گناه شدند. این پیمانکاران و تمام افرادی‌ که با آن‌ها به نحوی همکار بوده‌اند و در این فساد دست داشته‌اند، باید محاکمه و به سخت‌ترین شکل مجازات شوند. زیرا آن‌ها در واقع دست به قتل عمد زده‌اند و باید بهای جرم خود را بپردازند. محاکمه و مجازات این فاسدان می‌تواند بازدارندگی ایجاد کند و درس عبرتی شود در آینده، برای کسانی‌ که از تنگدستی فقرا سوءاستفاده می‌کنند و برای به دست آوردن سود بیشتر، زندگی مردم را این چنین به خطر می‌اندازند.

از سوی دیگر، دولت‌ باید در ارتباط با حوادث و بلایای طبیعی قوانین ویژه‌ای وضع کند و از قبل، آمادگی‌ داشته باشد تا بتواند هنگام وقوع این حوادث، سریع اقدام کند و وارد عمل شود. به‌طور مثال لازم است تا یک صندوق اضطراری برای مواجهه با حوادث ناگوار طبیعی ایجاد شود تا از آن برای کمک‌های فوری و ابتدایی به آسیب‌دیدگان و بازگرداندن هرچه زودتر آن‌ها به زندگی طبیعی استفاده شود.

همچنین برای کاستن از خطرات و پی‌آمدهای رویدادهای طبیعی، لازم است دولت‌ برای صدور مجوز ساخت‌وساز، قوانین سخت‌گیرانه‌ای را به تصویب برساند که در آن، معیارهای ایمنی و توان و مقاومت ساختمان‌ها در برابر زمین‌لرزه‌ها، در نظر گرفته شود.

زمین‌لرزه‌ای‌ که جنوب ترکیه و شمال سوریه را تکان داد، نمی‌توان به بیان آورد و حتی نیرومندترین و وحشتناک‌ترین فیلم‌های هالیوود هم از به تصویر کشیدن آن‌ عاجزند. صدایی‌ را که من و دیگران در آغاز زمین‌لرزه از اعماق شنیدیم، چنان هولناک، وحشت‌آور و ترسناک بود که قابل توصیف نیست. آرزو داریم که این صدا وجدان‌های مسئولان را بیدار کند تا مسئولانه با این گونه حوادث برخورد کنند و برای جلوگیری از تلفات و زیان‌های بیشتر در آینده، تا حد امکان تلاش کنند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه