بازتاب درگذشت ملکه الیزابت دوم در رسانه‌های ایران؛ شادی، مباهات و مقایسه‌ها

رسانه‌های ایران با شور و شوق از فرصتی که مرگ ملکه بریتانیا فراهم آورده بود، سود بردند تا در گذشته غوطه‌ور شوند و به بحث درباره تاریخ استعماری بریتانیا و نقش آن در ایران بپردازند

کاخ باکینگهام، اقامتگاه و مقر اداری خاندان سلطنتی بریتانیا، روز پنجشنبه ۸ سپتامبر ۲۰۲۲، مرگ ملکه الیزابت دوم را اعلام کرد. مرگ ملکه غیرمنتظره نبود، زیرا او ۹۶ سال داشت و اخیرا از ضعف جسمانی رنج می‌برد.

به دلایل متعدد، طبیعی است که هم در سطح رسمی و هم در سطح مردمی شاهد توجه ویژه به این رویداد نه تنها در بریتانیا، بلکه در سراسر جهان باشیم. اکثر رهبران جهان، ازجمله ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه که در ماه‌های اخیر کشورش درگیر یک جنگ تمام‌عیار با کشورهای غربی ازجمله بریتانیا شده است، مرگ ملکه را تسلیت گفته‌اند. ایران مانند همیشه خلاف کشورهای جهان رفتار کرد و پروتکل‌ها و موازین سیاسی را زیر پا گذاشت. رهبری رسمی کشور ترجیح داد تا در مورد این موضوع سکوت کند و از صدور هرگونه بیانیه، پیام تسلیت یا اظهارنظر خودداری کرد. اما در سطح نیمه‌رسمی، موضوع اصلی پوشش این خبر در رسانه‌های خبری طرفدار رژیم، جشن و سرور توام با مباهات و خوشحال شدن از فوت ملکه و انجام مقایسه‌های عجیب‌وغریب بود.

بررسی مختصر اخباری که در مورد این حادثه در رسانه‌های نزدیک به رژیم ایران و سپاه پاسداران منتشر شد تا حدی روایت کلی رژیم ایران در خصوص این موضوع را نشان می‌دهد. در میان تیترهای مورد استفاده در خبرگزاری‌های ایران آمده بود؛ «میراث خونین ملکه انگلیس برای بشریت» (خبرگزاری فارس)، «پایان ملکه کودتا»، «عقرب در آتش جهنم... ملکه مرد»، «انگلیس در مهلکه، هفت دهه قدرت و رسوایی‌ها» (روزنامه جام جم)، «مرگ ملکه مکاران، آخرین نماد استعمار پیر» (وطن امروز)، «پایان ملکه آتش» (روزنامه فرهیختگان) و «پایان یک قرن تباهی» (روزنامه جوان).

رسانه‌های ایران با شور و شوق از فرصتی که مرگ ملکه بریتانیا فراهم آورده بود، سود بردند تا در گذشته غوطه‌ور شوند و به بحث درباره تاریخ استعماری بریتانیا و نقش آن در ایران بپردازند. به گفته خبرگزاری ایرنا، تصویر منفی بریتانیا در ایران ریشه در حوادث تاریخی دردناکی دارد. این خبرگزاری با توضیح برخی از این حوادث، ثابت کرد که به قول معروف «کار، کار انگلیسی‌هاست». این جنایت‌های تاریخی شامل این موارد بود؛ اشغال ایران و ایجاد قحطی، تحریک دولت‌های خارجی و جدایی‌طلب‌ها علیه ایران، سلطه بر نفت ایران، کودتا علیه محمد مصدق نخست‌وزیر پیشین، ایجاد موانع بر سر راه انقلاب، اعمال فشار بر ایران پس از پیروزی انقلاب، جانبداری از صدام حسین در جنگ ایران و عراق، همکاری با ایالات متحده در اعمال تحریم‌ها علیه ایران و موارد دیگر. همه موارد ذکر‌شده مطابق با تئوری‌های توطئه و مقصر‌دانستن دیگران در شکست‌ها و ناکارآمدی‌های حکومت کشور است. به گفته خبرگزاری فارس، بریتانیا و ملکه در بخش بزرگی از مشکلاتی‌ که اکنون ایرانیان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند مقصرند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مقام پادشاه و ملکه در بریتانیای امروزی، عمدتا عنوانی تشریفاتی و قدرت سیاسی آن نمادین است. نقش خانواده سلطنتی در قرن گذشته محدود شده است و اکنون قدرت سیاسی واقعی در این کشور در اختیار مجلس و دولت است که مردم انتخاب می‌کنند. اما به گفته روزنامه کیهان، ملکه الیزابت دوم نقش محوری در شکل‌ دادن به سیاست‌های داخلی و خارجی این کشور بازی می‌کرد و همه سرنخ‌ها در بریتانیا در دست او بود و دستانش به خون هزاران نفر مردم بی‌گناه جهان سوم آلوده بود. این روزنامه حتی فراتر رفت و ادعا کرد که در واقع این مقام نخست‌وزیر است که امری تشریفاتی به شمار می‌رود و او صرفا مجری فرمان‌های سلطنتی است. درعین‌حال، روزنامه جام جم به‌طور مفصل به طرح این مدعا پرداخت که چگونه خانواده سلطنتی در سیاست بریتانیا مداخله می‌کند و ادعا کرد که ملکه همواره جرمی کوربین، رهبر پیشین حزب کارگر در بریتانیا را خطری برای خانواده سلطنتی می‌دانست. به ادعای این خبرگزاری، ملکه در خفا از روند برکناری کوربین از رهبری حزب کارگر حمایت کرده بود.

درعین‌حال، رژیم ایران همچنان منابع عظیمی را در خارج از کشور روی پروژه‌های ایدئولوژیک بیهوده و مخرب هدر می‌دهد. آخرین مورد آن در هفته‌های اخیر بود که با برگزاری راهپیمایی اربعین به یاد شهادت امام حسین در عراق قدرت‌نمایی کرد، اما آشفتگی و سوءمدیریت به‌شدت به این مراسم صدمه زد. در حالی که محسن حاجی بابایی، رئیس کمیته برنامه‌وبودجه مجلس ایران، اظهار داشت که حداقل ۴۰ میلیون ایرانی در سال گذشته نیاز به کمک فوری داشتند.

بااین‌همه، رسانه‌ها در ایران مراسم وداع با ملکه را بی‌وقفه مورد انتقاد قرار دادند، زیرا هزینه سنگینی بر دوش مالیات‌دهندگان بریتانیایی می‌گذارد. به گفته روزنامه کیهان، هزینه این مراسم شش میلیون پوند است و این روزنامه درعین‌حال اشاره کرد که این مراسم با وجود بحران اقتصادی و هزینه بالای انرژی و سوخت که در حال حاضر در بریتانیا وجود دارد برگزار می‌شود. همچنین روزنامه جوان نوشت که‌۲۰ درصد از خانواده‌های بریتانیایی در فقر به‌سر می‌برند.

درحالی‌که رسانه‌های ایران سلطنت موروثی در بریتانیا را مورد انتقاد قرار می‌دهند، اخیرا در ایران شاهد اقدام‌هایی بوده‌ایم که به نظر می‌رسد بخشی از روند آماده کردن مجتبی خامنه‌ای، پسر دوم آیت‌الله خامنه‌ای، برای جانشینی پدرش و رهبری است، آن هم در حکومتی که خود را جمهوری می‌خواند. وب‌سایت حوزه علمیه در قم با ارتقا مجتبی خامنه‌ای به مقام آیت‌الله، اعلام کرده است که او درس خارج فقه و اصول (مباحث حوزوی پیشرفته) را ارائه خواهد داد و امام‌جمعه بهارستان در استان اصفهان از جانشینی مجتبی دفاع کرد. با توجه به این موضوع، جای تعجب دارد که رسانه‌های ایران از نظام سلطنتی و حاکمیت موروثی در بریتانیا انتقاد می‌کنند.

روزنامه کیهان از کسانی انتقاد کرد که در‌خصوص سلطنت موروثی در بریتانیا سکوت کرده‌اند و در مورد امکان انتقال مقام رهبری به پسرش ابراز نگرانی می‌کنند و آن را قیاس مع‌الفارق خواند. افزون بر این، روزنامه رسالت نظام رهبری در بریتانیا را مسخره کرد و در مقایسه با نظام «سرکوبگر» بریتانیا، به ستایش از دموکراسی که ادعا می‌شود در ایران برقرار است پرداخت. همچنین روزنامه وطن امروز عنوان کرد که بنا بر نظرسنجی‌ها، در حال حاضر فقط ۶۳ درصد از جمعیت بریتانیا از نظام سلطنتی حمایت می‌کنند و این نشانه تضعیف این نظام است. جام جم نیز در‌خصوص «سرکوبی» نوشت که مقام‌های بریتانیایی علیه حامیان نظام جمهوری اقدام و از کسانی که خواستار برگزاری همه‌پرسی درباره نظامی که بر کشور حاکم است حمایت می‌کنند‌. جالب اینکه این موضوع در زمانی مطرح می‌شود که رژیم ایران به‌شدت از برگزاری هرگونه همه‌پرسی خودداری می‌کند، زیرا به‌خوبی آگاه است که دیگر مقبولیتی بین اکثریت مردم ایران ندارد. این امر مورد تایید نظرسنجی‌های بسیار معتبر است. بر اساس نظرسنجی موسسه گمان، در بهترین حالت فقط ۲۵ درصد از ایرانیان مایل‌اند که نظام حکومت دینی کنونی بر سر کار باقی بماند.

به منظور توجیه سکوت رسمی حکومت ایران در‌خصوص مرگ ملکه الیزابت، روزنامه آرمان ملی تصمیم رهبری ایران مبنی بر خودداری از اظهارنظر در این مورد را «متناسب و رفتار متقابل» دانست. در یک مقایسه عجیب، این روزنامه می‌پرسد که مگر پس از مرگ قاسم سلیمانی – که از جنایتکاران و قاتلان به‌شمار می‌رود – دولت بریتانیا پیام تسلیت فرستاد؟ این روزنامه در خاتمه رفتار حکومت ایران (سکوت کردن در خصوص مرگ ملکه) را درست خوانده است.

درحالی‌که برخی از مقام‌های ارشد ایران دشمنی شدیدی با بریتانیا داشته‌اند، اما هیچ‌یک از مقام‌های ارشد در خصوص مرگ ملکه ابراز خوشحالی نکردند – هرچند که چنین رفتاری به‌شدت ازنظر ما محکوم است. اما پیش‌تر احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام‌جمعه تهران، هنگام مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز فقید در سال ۲۰۱۵، نتوانست از ابراز شادی خودداری کند. او رسما و به‌طور علنی در نماز جمعه مرگ این پادشاه فقید را به مسلمانان و مومنان تبریک گفت. مقام‌های ایرانی همچنین پس از مرگ ملکه بریتانیا مقابل سفارت آن کشور شیرینی توزیع نکردند، اما هنگام فوت نایف بن عبدالعزیز، ولیعهد فقید عربستان سعودی در سال ۲۰۱۲، دست به چنین اقدامی زدند. این امر ثابت می‌کند که خصومت رژیم ایران با پادشاهی عربستان سعودی، به مراتب بیشتر از خصومتش با بریتانیا است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه