وحدت‌‌نمایی و تولید مصنوعی موفقیت برای جبران شکست‌های تحقیرآمیز اطلاعاتی و امنیتی

دلایل «نمایش» همکاری وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه

وزارت اطلاعات دولت جمهوری اسلامی ایران و سازمان اطلاعات سپاه،  در متن مشترکی که در خبرگزاری ایسنا و روزنامه همشهری منتشر شده است، از هم‌افزایی با یکدیگر پس از برکناری‌ها و تغییرات در راس اطلاعات سپاه خبر داده‌اند. انتشار این متن دستوری در دو رسانه تحت امر جریان حاکم، تلاشی برای احیای وجهه تحقیرشده سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی نظام است.

شکست‌های اطلاعاتی متعدد جمهوری اسلامی ایران در برابر سرویس‌های اطلاعاتی رقیب، از جمله موساد و سیا، باعث خدشه‌دار شدن وجهه این نهادها در بین طرفداران و پیروان جمهوری اسلامی شده است. دو انفجار متوالی در تاسیسات هسته‌ای نظنز در جایگاه نماد اصلی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، کشته شدن هفت تن از دانشمندان و مسئولان برنامه هسته‌ای در نتیجه ترور سرویس‌های اطلاعاتی رقیب، کشته شدن محسن فخری‌زاده، مهم‌ترین چهره برنامه هسته‌ای ایران، و سرقت اسرار هسته‌ای کشور که در ۳۲ گاوصندوق در تورقوز‌آباد نگهداری می‌شد، از جمله این شکست‌ها بوده است. دامنه این شکست‌های اطلاعاتی، در ماه‌های گذشته با ترور سرهنگ صیادخدایی، از فرماندهان واحد ۸۴۰ نیروی قدس سپاه در تهران، مرگ مشکوک یک سرهنگ دیگر سپاه که با صیادخدایی مرتبط بوده است، و شکست طرح اطلاعات سپاه برای ربودن و ترور برخی گردشگران یا دیپلمات‌های اسرائیلی در ترکیه، گسترده‌تر شد، به نحوی که منجر به بازداشت شماری از ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران و صدور قرار بازداشت برای آن‌ها و حتی لغو سفر حسین امیرعبداللهیان به آنکارا شد.

مجموعه این شکست‌ها باعث مسئله‌دار شدن بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی ایران، از جمله در شبکه‌های اجتماعی شد. این شکست‌ها نشان می‌داد که سرویس‌های اطلاعاتی رقیب نفوذ گسترده‌ای در سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به دست آورده‌اند. نگرانی از دامنه این نفوذ و دست‌کم پذیرش ناکارآمدی مدیریت سازمان اطلاعات سپاه، باعث برکناری‌ها و تغییرات مهمی در راس ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی و حفاظتی نظام شد. در این چارچوب، حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه، پس از ۱۲ سال ریاست بر این سازمان، برکنار شد. برکناری او یک زلزله در ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، چون طائب از مورد اعتماد‌ترین چهره‌های امنیتی و اطلاعاتی حکومت و تقریبا قدرتمند‌ترین و با‌نفوذترین آن‌ها بود. او نه تنها رئیس بانفوترین سازمان اطلاعاتی نظام، بلکه در حوزه انتخابات مهندسی‌شده نیز از بازیگران اصلی نظام بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

طائب از نزدیک‌ترین افراد به «بیت رهبری» و شخص مجتبی خامنه‌ای بوده است. برکناری او، دست‌کم به معنای پذیرش ناکارآمدی شخص او و مجموعه تحت مدیریتش در مقابل  سرویس‌های اطلاعاتی رقیب بود؛ هرچند، می‌توان این برداشت را نیز داشت که حتی شخصی مانند او نیز مورد سوءظن بوده است. این نظر هنگامی تقویت می‌شود که هم‌زمان، سرتیپ ابراهیم جباری، فرمانده سپاه ولی امر، نیز از مسئولیت خود برکنار شد. جباری نیز مانند طائب، ۱۲ سال در مسند فرماندهی سپاه ولی امر بود. برکناری این دو، آن‌هم هم‌زمان، یکی از سخت‌ترین تصمیم‌ها برای علی خامنه‌ای، مجتبی خامنه‌ای، و اصغر میرحجازی، مشاور سیاسی- امنیتی رهبر، یعنی سه فرد اصلی قدرتمند و تصمیم‌گیر در نظام جمهوری اسلامی ایران است. با این حال، شکست‌های اطلاعاتی متعدد و نگرانی از میزان عمق نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی رقیب باعث شد که این برکناری‌ها، به‌رغم تاثیرات منفی رسانه‌ای آن برای نظام، صورت گیرد. حسین طائب و ابراهیم جباری، هر دو از مسئولان اطلاعاتی و امنیتی مورد توجه علی و مجتبی خامنه‌ای بودند، ولی رهبری نظام نگران بود که ادامه شکست‌های اطلاعاتی، باعث وارد شدن ضربات جبران‌ناپذیر به چهار بازوی عملیاتی نظام جمهوری اسلامی ایران در جدال راهبردی آن با آمریکا و اسرائیل و بقیه قدرت‌های رقیب نظام، به‌ویژه در خاورمیانه شود. این چهار بازو عبارتند از برنامه هسته‌ای، نفوذ منطقه‌ای از طریق نیروی قدس و گروه‌های نیابتی، برنامه موشکی بالستیک، و برنامه پهپادی.

برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در نتیجه ترورها و انفجارها و نشت اطلاعاتی گسترده در سال‌های اخیر به شدت آسیب دیده است که مهم‌ترین آن، کشته شدن محسن فخری‌زاده در جایگاه مدیر این برنامه بوده است. نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران هم به دلیل کشته شدن قاسم سلیمانی که ناشی از رد‌یابی او از سوی سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بود، باعث حذف مهم‌ترین بازیگر تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه شد. قاسم سلیمانی در حالی به دلیل غلبه سرویس‌های اطلاعاتی رقیب جمهوری اسلامی ایران کشته شد که مهم‌ترین فرمانده سپاه و فرمانده کل نیروهای جمهوری اسلامی در خاورمیانه، و فرمانده ارشد تمامی نیروهای نیابتی آن در منطقه و حتی فراتر ازآن بود. برنامه موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران نیز با مرگ مشکوک برخی افسران هوافضای سپاه و نیز حمله پهپادی به مرکز نگهداری پهپادهای سپاه در ماهیدشت کرمانشاه، در ماه‌های اخیر مورد هدف قرار گرفته و تمامی این موارد، به شکل زنجیره‌ای به شکست‌ها و تحقیرهای اطلاعاتی منجر شده است. به نظر می‌رسد که راس نظام (مثلث علی خامنه‌ای، مجتبی خامنه‌ای و اصغر میرحجازی) به این جمع‌بندی رسیده‌اند که اگر جلوی این سطح از نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی رقیب گرفته نشود، ممکن است به وارد شدن ضربات راهبردی و حیاتی به چهار برنامه هسته‌ای، موشکی، پهپادی، و نیروی قدس و گروه‌های نیابتی بینجامد و این چهار حوزه در جایگاه ابزارهای اصلی و کلیدی بازی جمهوری اسلامی ایران در جهان و منطقه، حذف شوند. به عبارت دیگر، ادامه وارد شدن این ضربات متوالی به این چهار حوزه می‌تواند عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کند و با تضعیف این چهار حوزه، جمهوری اسلامی ایران در برابر قدرت‌های رقیب بی‌سلاح و خلع‌ سلاح شود. علاوه بر نگرانی‌های مذکور، راس نظام همچنین نگران بوده است که میزان و عمق نفوذ قدرت‌های رقیب، حتی باعث به خطر افتادن جان شخص رهبر و اطرافیان کلیدی او شود. این نگرانی را می‌توان و باید در برکناری ابراهیم جباری، به‌رغم وفاداری مطلق او به حاکمیت، دید.

تصمیم راس نظام برای جلوگیری از ادامه رخنه و نفوذ خارجی، برکناری طائب و جباری بود. با این حال، متر و معیاری وجود ندارد که این نفوذ و رخنه با این برکناری‌ها و تغییر نفرات متوقف شود، زیرا فردی مانند محمد کاظمی که به جای طائب به ریاست اطلاعات سپاه گمارده شده است، در مسئولیت پیشین خود، یعنی حفاظت اطلاعات سپاه، موفق نبوده است و این میزان رخنه و نفوذ در سپاه، نشانگر ناتوانی او است. جمهوری اسلامی پس از این جابه‌جا‌یی‌ها کوشید تا با انتشار خبر بازداشت دیپلمات‌های خارجی به اتهام جاسوسی و ادعای کشف شبکه جاسوسی موساد، به نوعی قدرت‌نمایی کند. از سوی دیگر، نظام به بازداشت گسترده برخی از فعالان سیاسی و مدنی داخل کشور و بعضی از کارگردانان منتقد سینما و مادران دادخواه اقدام کرد. روشن است که شکست‌های نظام در برابر سرویس‌های اطلاعاتی خارجی بوده است، و بازداشت فعالان مدنی وسیاسی داخل کشور و مادران دادخواه نمی‌تواند نشانه قدرت و جبران‌کننده شکست‌ها در برابر سرویس‌های اطلاعاتی رقیب باشد.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد که نظام اینک به این نتیجه رسیده است که علاوه بر محدود‌تر کردن حقوق شهروندان، از جمله در مورد دسترسی به اینترنت، و سخت‌گیری‌های مذهبی-حکومتی بیشتر در مورد حجاب در ادارات و جامعه، باید نمایشی از موفقیت و وحدت سرویس‌های اطلاعاتی خود به نمایش بگذارد تا وجهه تحقیرشده نظام و این نهادها را در برابر طرفداران جمهوری اسلامی بهبود ببخشد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه