گزینه‌های پیش ‌روی ترکیه برای ایجاد منطقه امن در شمال سوریه

ترکیه در سایه توافق‌ها و حمله‌ها در شمال سوریه توانست تشکیلات کردها را در مرزهای جنوبی خود به سمت نابودی سوق دهد

آنکارا به حوزه نفوذ در سوریه با مساحتی حدود ۱۰ درصد از خاک سوریه دست یافته است که وسعت آن دو برابر خاک لبنان است - Bakr ALKASEM / AFP

رجب طیب اردوغان، رئیس ‌جمهوری ترکیه، خواسته همیشگی‌ خود را برای ایجاد منطقه امن عاری از یگان‌های مدافع خلق کرد و حزب کارگران کردستان در عمق ۳۰ کیلومتری شمال سوریه، بار دیگر روی میز مذاکرات بین‌المللی قرار داد.

این طرح قدیمی، نخست در سال ۲۰۱۳ از سوی اردوغان پیشنهاد شد، سپس در سال ۲۰۱۹، ترکیه نقشه دقیق آن را به سازمان ملل ارائه داد. طرح مزبور در آن زمان با مخالفت آمریکا، اروپا، و روسیه مواجه شد، اما آنکارا با برخی داد‌وستدها و تهاجم‌های نظامی توانست در قلمرو سوریه پیشرفت کند و بخش‌هایی از شمال سوریه را به آنچه از آن با عنوان «منطقه امن» یاد می‌شود، تبدیل کند.

تحقق این هدف، مستلزم اجرای چهار عملیات نظامی بود که عبارتند از: «سپر فرات» در جرابلس، شمال حلب در سال ۲۰۱۶، «شاخه زیتون» در عفرین در حومه حلب در سال ۲۰۱۸، «چشمه صلح» بین تل ابیض و راس‌العین در شرق فرات در پایان سال ۲۰۱۹، و «سپر صلح» در استان ادلب در بهار سال ۲۰۲۰. علاوه برآن، دستیابی به این هدف، مستلزم انعقاد مجموعه‌ای از توافق‌نامه‌هایی در پیوند با استان ادلب سوریه بود که آنکارا در اوایل سال ۲۰۱۷ توانست در تفاهم با مسکو و تهران، آن‌ها را نهایی کند. در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰، آنکارا تفاهم‌نامه‌های مفصلی را با مسکو امضا کرد، و در اکتبر ۲۰۱۹ نیز توافق‌نامه‌ای را درباره منطقه «نبع‌السلام» با واشنگتن امضا کرد. البته پیش از امضای توافق اخیر، دو طرف نقشه راه منبج را در سال ۲۰۱۸ امضا کرده بودند.

به همین ترتیب، آنکارا به حوزه نفوذش در سوریه با مساحتی حدود ۱۰ درصد از خاک سوریه (مساحت کل ۱۸۵ هزار کیلومتر مربع) دست یافت که وسعت آن دو برابر خاک لبنان است و جمعیت آن به ۴.۴ میلیون نفر می‌رسد. این در حالی است که حدود ۳.۷ میلیون شهروند سوری نیز در ترکیه زندگی می‌کنند، و همین امر باعث شد که ترکیه به یک بازیگر اصلی در تحولات سوریه تبدیل شود. علاوه بر روسیه و ایران که رژیم بشار اسد را در کنترل ۶۳ درصد از مساحت سوریه حمایت می‌کنند، آمریکا و متحدانش نیز به حمایت خود از نیروهای دموکراتیک سوریه که ۲۳ درصد از مساحت کشور را در شمال آن در کنترل خود دارند، ادامه می‌دهند.

ترکیه در سایه توافق‌ها و حمله‌هایی که در شمال سوریه انجام داد، توانست تشکیلات کردها را در مرزهای جنوبی خود به سمت فروپاشی و نابودی سوق دهد و با دور راندن برخی از جنگجویان وابسته به یگان‌های مدافع خلق و حزب کارگران کردستان از مرزهای ترکیه و ایجاد تغییرات جمعیتی در شمال سوریه، از ایجاد منطقه‌‌ای مشابه اقلیم کردستان عراق، جلوگیری کند. این در حالی است که آنکارا، تهران و دمشق، در مخالفت با ایجاد منطقه‌ خاصی برای کردها در شمال سوریه همسویی ضمنی دارند و این موضوع در دیدارهای محرمانه و علنی سرلشکر علی مملوک، رئیس دفتر امنیت ملی سوریه، و فیدان حقان، رئیس سازمان امنیت ملی ترکیه، و دستیاران آن‌ها بارها در مسکو، تهران، و حومه لاذقیه بحث و بررسی شده است. همچنین، شایان یادآوری است که ایران، ترکیه، و سوریه، در دهه ۹۰ قرن گذشته محور سه‌جانبه‌ای در برابر کردهای عراق تشکیل دادند.

اکنون چه چیز تازه‌ای مرتبط با این موضوع رخ داده است؟

اردوغان معتقد است که جنگ اوکراین به ترکیه امتیاز ویژه‌ای داده است تا در سایه آن با روسیه، آمریکا، و اروپا وارد گفت‌وگو شود. واشنگتن از عضویت سوئد و فنلاند در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) حمایت می‌کند و برای تحقق این امر، رضایت همه اعضا، از جمله آنکارا، ضروری است. از سوی دیگر، مسکو با این امر مخالف است و انتظار دارد که ترکیه در جایگاه یکی از مهم‌ترین اعضای ناتو، با درخواست سوئد و فنلاند برای کسب عضویت در آن نهاد مخالفت کند؛ به‌ویژه که ولادیمیر پوتین، رئیس ‌جمهوری روسیه، توانست از طریق روابط خاص خود با اردوغان، رسیدن به برخی تفاهم‌ها در سوریه، و نیز با استفاده از روابط دوجانبه نظامی، اقتصادی، و سیاسی با آنکارا، در جبهه جنوبی ناتو و در پایگاه اینجرلیک که با پایگاه حمیمیم روسیه در غرب سوریه فاصله چندانی ندارد، به موفقیت‌های سیاسی مهمی دست یابد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به همین دلیل، اردوغان در چند روز گذشته و با نزدیک شدن به زمان برگزاری اجلاس سران ناتو در اسپانیا در پایان ماه جاری میلادی، لحن خود را تندتر کرده است و هشدار می‌دهد که برای ایجاد «منطقه امن» و دور راندن «یگان‌های مدافع خلق کرد» تا فاصله ۳۰ کیلومتری از مرز، به شمال سوریه حمله خواهد کرد. سازمان اطلاعات ترکیه به منظور آماده شدن برای نبرد و هدف قرار دادن مخالفان در خطوط تماس، گفت‌وگوهای خود را با گروه‌های سوری وفادار به آنکارا آغاز کرده است. گفت‌وگوها بر سه محور عمده جنگ متمرکز است: خطوط تماس نزدیک به «نبع‌السلام» بین تل‌ابیض و راس‌العین در شرق فرات، خطوط تماس نزدیک منبج در حومه حلب، و نقاط درگیری در تل‌ رفعت.

البته باید در نظر داشت که میزان مخاطره و اولویت در هر منطقه، با مناطق دیگر متفاوت است:

یکم، «منطقه قرمز»: در این منطقه نیروهای آمریکایی حضور دارند و ارتش آمریکا به منظور محافظت از گروه‌های متحد و اطمینان از بازدارندگی ارتش ترکیه، گشت‌زنی‌های زمینی و هوایی خود را در شرق فرات افزایش داده است. علاوه برآن، واشنگتن از طریق لیندا گریفیلد، نماینده خود در سازمان ملل، اعلام کرد که با هرگونه حمله ترکیه به شمال سوریه مخالف است. روسیه نیز به نوبه خود تهدیدهای ترکیه را توجیهی برای تقویت حضور راهبردی آنکارا در نزدیکی نیروهای آمریکایی در شرق فرات تلقی کرد. همین امر، ترکیه را به بازنگری موضع خود وداشت و اردوغان با صراحت اعلام کرد که عملیات نظامی ترکیه، شامل شرق فرات نیست و تنها به غرب رودخانه فرات، به‌ویژه در منبج و تل رفعت، محدود می‌شود.

دوم، «منطقه خاکستری»: در این منطقه که در غرب فرات و در منبج واقع است، قراردادی قدیمی بین آمریکا و ترکیه وجود دارد که شامل اخراج افراد وابسته به یگان‌های مدافع خلق کرد و حزب کارگران کردستان است. افزون برآن، بر اساس این قرارداد، دوجانب به گشت‌زنی‌های مشترک و ایجاد شورای محلی جدیدی در منطقه اقدام خواهند کرد. البته تضمین‌های آمریکا به «یگان‌های مدافع خلق کرد»، منبج را نیز در بر می‌گیرد، زیرا واشنگتن معتقد است که هرگونه تهدید علیه یگان‌های مدافع خلق، جنگ علیه داعش و ثبات خطوط تماس را تضعیف می‌کند. بنابراین، هرگونه حمله ترکیه به منبج یا شرق فرات می‌تواند منجر به تشدید فشارهای داخلی آمریکا شود و کنگره آمریکا خواستار فعال‌سازی دوباره تحریم‌هایی شود که به دنبال حمله ترکیه به شمال سوریه در سال ۲۰۱۹، بر آن کشور اعمال شد. هرچند اردوغان نمی‌خواهد قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌ جمهوری سال آینده با فشارهای بیشتری روبه‌رو شود، ممکن است با هدف اجرای «نقشه راه» و دستیابی به توافق جدیدی علیه «یگان‌های مدافع خلق کرد»، فشارها را در منبج تشدید کند.

سوم، «منطقه سبز»: این منطقه، تل رفعت در غرب فرات را نیز در بر دارد و تحت نفوذ روسیه، ایران، و سوریه است. در وجه نظری، با دریافت «چراغ سبز» از مسکو و در قیاس با دو منطقه قبلی، عملیات ترکیه در این ناحیه آسان‌تر به نظر می‌رسد؛ درست همان‌گونه که در عملیات‌های‌ نظامی «سپر فرات»، «شاخه زیتون»، و «سپر صلح» در سال‌های گذشته رخ داد. در آن زمان روسیه، چه در سوریه و چه در پرونده‌های دیگر، به امتیازات مورد نظر از سوی ترکیه دست یافت. اکنون به احتمال زیاد، بهایی که مسکو از واگذاری تل رفعت به آنکارا می‌خواهد، رد درخواست اوکراین، سوئد، و فنلاند برای پیوستن به ناتو، یا اعمال فشار بر آنکارا برای عادی‌سازی روابط با دمشق و پذیرش استقرار مرزبانان سوری در مرز خواهد بود.

البته ماهیت تصمیم ترکیه و تنش‌های لفظی و عملیاتی آن در آینده نزدیک روشن خواهد شد که آیا ترکیه قبل از نشست سران ناتو در مادرید در پایان ماه جاری (که سرنوشت درخواست‌های سوئد و فنلاند و درگیری روسیه با غرب را تعیین می‌کند) دست به حمله می‌زند، یا با بهره‌برداری از وخامت اوضاع کنونی در دنیا و قبل از سفر به اسپانیا، در یک اقدام پیش‌گیرانه، شمال سوریه را هدف حمله قرار می‌دهد تا جامعه جهانی را در برابر یک واقعیت انجام شده قرار دهد. از سوی دیگر، با توجه به نزدیک شدن زمان برگزاری اجلاس شورای امنیت در دهم ژوئیه آینده و درگیری غرب و روسیه بر سر تمدید مکانیسم انتقال کمک‌های بین‌المللی از مرز ترکیه، تصمیم آنکارا برای حمله به شمال سوریه روشن‌تر خواهد شد.

Asharq Al-Awsat ©

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه