معاون وزارت دفاع دولت پیشین افغانستان: جنون قدرت حمد‌الله محب، سبب سرنگونی دولت شد

منیره یوسف‌زاده: سران امنیتی به جای جنگ با طالبان، درگیر جنگ قدرت با یکدیگر بودند

منیره یوسف‌زاده، معاون وزارت دفاع دولت پیشین افغانستان، در گفت‌وگوی اختصاصی با ایندیپندنت فارسی، گفت که در ماه‌های پایانی عمر دولت جمهوریت در افغانستان، به جای دو وزارت‌ دفاع و داخله، شورای امنیت ملی به رهبری حمدالله‌ محب فرماندهی اصلی جنگ را به دست گرفته بود. به گفته او، در بحبوحه حمله شدید طالبان به سراسر افغانستان، وزرای دفاع، داخله  و مشاور امنیت ملی افغانستان در حال جنگ قدرت میان خود بودند و برای جنگ، هیچ فرماندهی منظمی وجود نداشت.

منیره یوسف‌زاده نخستین زن در تاریخ افغانستان بود که بر مسند معاونت وزارت دفاع تکیه زد. انتصاب او در زمان حکومت اشرف غنی بر اساس شعار جوان‌گرایی اشرف غنی و با حمایت اسدالله خالد، وزیر دفاع وقت، صورت گرفت. معاونتی که یوسف‌زاده مسئول آن شد، یک بخش غیرنظامی وزارت دفاع بود که مسئولیت آموزش و ظرفیت‌سازی نیروهای ارتش را به عهده داشت. یوسف‌زاده شش ماه پیش از سقوط افغانستان به دست طالبان، به دلیل آنچه خود فشارهای شورای امنیت ملی عنوان می‌کند، استعفا داد.

یوسف‌زاده در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی، در مورد عوامل سقوط دولت افغانستان و فروپاشی ارتش این کشور گفت که دفتر حمدالله محب به عنوان شورای امنیت ملی که در واقع بازوی راست اشرف غنی و به‌شدت مورداعتماد او بود، با تمام توان در کارهای وزارتخانه‌های امنیتی و دفاعی افغانستان دخالت می‌کرد.

به گفته او، حمدالله محب برای خود تیمی در شورای امنیت تشکیل داده بود که حتی پایین‌رتبه‌ترین افراد آن‌ هم تلاش می‌کردند بر مقام‌های تصمیم‌گیرنده در وزارت‌ دفاع و امنیت، مسلط باشند و فرمان دهند. او گفت: «شورای امنیت از فرماندهی جنگ تا تصمیم در مورد بورسیه تحصیلی افسران ارتش، در همه موارد، دخالت داشت.»

به گفته منیره یوسف‌زاده، اینکه سربازان و افسران ارتش در ماه‌های پایانی، حتی اجازه نداشتند در برابر طالبان از خود و پست‌هایشان دفاع کنند، ناشی از دستور مشاور امنیت ملی بود. او دلیل این کار حمدالله محب را جنون پایان‌ناپذیر او برای رسیدن به قدرت، عنوان کرد و گفت: «محب رویا یا در واقع «جنون» رئیس‌جمهوری شدن داشت و این اندیشه چنان او را به تکاپو انداخته بود که حاضر بود به هر نوع بازی وارد شود.»

او افزود: «برای محب مهم نبود که رئیس‌جمهوری طالبان باشد یا رئیس‌جمهوری مردم افغانستان؛ فقط کافی بود که به قدرت برسد.» به گفته منیره یوسف‌زاده، حمدالله محب به‌قدری مورداعتماد اشرف غنی بود که همه انتصاب‌ها به‌ویژه در صفوف امنیتی با تایید او انجام می‌شد: «به همین دلیل او خودش را فی‌نفسه رئیس‌جمهوری می‌دانست و اشرف غنی هم او را تداوم قدرت خود حساب می‌کرد.»

یوسف‌زاده در مورد روزهای پایانی جنگ گفت که هرچند دیگر در آن سمت نبوده، با افسران و فرماندهان جنگ تماس داشته است. او اذعان داشت که در آن روزها، افسران و سربازان، از بی‌نظمی و لجام‌گسیختگی شدید در وزارت دفاع ملی شاکی بودند و هیچ گونه تجهیزات، غذا، و امکانات حفاظتی به خطوط جنگ نمی‌رسید.

معاون وزارت دفاع دولت پیشین افغانستان دلیل این لجام‌گسیختگی را جنگ قدرت میان سران نیروهای امنیتی دانست و گفت: «سران وزارت‌ دفاع و داخله (کشور) و حمدالله محب، مشاور امنیت ملی، آن روزها در دفترهایشان در حال جنگ با هم بر سر قدرت بودند، به همین دلیل برای مدیریت جنگ واقعی با طالبان فرصتی نداشتند.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

منیره یوسف‌زاده در پاسخ به این پرسش که آیا با شرایط کنونی هنوز هم امکان رسیدن حمدالله محب یا امثال او به رویای دیرینه‌شان وجود دارد یا خیر، گفت: «شعار جوان‌گرایی رئیس‌جمهوری غنی یک غرور کاذب و یک رویای وهم‌انگیز برای برخی از جوانان افغانستان ایجاد کرد. آن‌ها با این غرور نه تنها به آرزوی خود نرسیدند که یک ملت را نیز به کام نابودی فرو بردند.»

 او به فروپاشی ارتش افغانستان به عنوان یکی از نشانه‌های نابودی افغانستان اشاره کرد و گفت: «بزرگ‌ترین دستاورد ۲۰ ساله افغانستان که ارتش این کشور بود، با خواب و خیال‌های سیاستمداران جوان و نوپا که سمت‌های تصمیم‌گیرنده را اشغال کرده‌ بودند، فروپاشید. این افراد هرگز نخواستند از تجارب نخبگان سیاسی استفاده کنند.»

منیره یوسف‌زاده که خود یکی از زنان جوانی بود که در دولت اشرف غنی به بالاترین سمت در وزارت دفاع افغانستان که پیش از این برای یک زن متصور نبود، رسید، کار خود را یک کار غیرنظامی می‌داند و می‌گوید که در رده تصمیم گیری برای جنگ حضور نداشته، بلکه در زمینه‌ سوادآموزی سربازان، تسهیل امور اداری آنان و رسیدگی به خانواده‌ شهدا، معلولان و بازنشستگان ارتش افغانستان کار کرده است.

منیره از خود و حسنا جلیل، معاون سیاسی وزارت داخله (کشور) دولت پیشین افغانستان، که اولین زنان افغان در این مناصب بالا در وزارت‌های امنیتی بودند، به عنوان «مین‌روب‌» یاد می‌کند. او مدعی است که حضورش در معاونت وزارت دفاع تابو حضور زن در خطوط امنیتی و دفاعی را شکست. پیش از منیره هم زنان در وزارت دفاع افغانستان حضور داشتند اما در مناصب بالا کار نمی کردند.

او می‌گوید که امیدوار بود که پس از او، یک زن نظامی به معاونت ریاست ستاد ارتش برسد.هرچند اذعان داشت که ماموریتش در سمت معاونت وزارت دفاع خالی از فشار و ترورهای شخصیتی نبود. منیره تصریح کرد: «از مردم، سیاست‌مداران و حتی رسانه‌ها گرفته تا سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای همسایه از ترس اینکه حضور ما به انگیزه‌بخشی در نظامیان زن کشور آنان منجر نشود، به ترور شخصیتی ما روی آوردند.»

به گفته منیره یوسف‌زاده، در فضای زن‌ستیز افغانستان، از زنان ارتش افغانستان که علی‌رغم میل جامعه مردسالار ایستادگی کردند و قربانی دادند، همواره با ادبیاتی ناخوشایند یاد می‌شد و اکنون نیز پس از تسلط طالبان، سربازان و افسران زن که در افغانستان باقی مانده‌اند، پنهانی و در شرایطی رقت‌بار زندگی می‌کنند.

با تمام روایت‌های تلخ و شیرین از دستاوردهای زنان و مردان ارتش افغانستان تا فروپاشی نظام و عواقب وحشتناک آن، سرانجام این کشور به دست طالبان سقوط کرد اما در گوشه‌ای از افغانستان، مردم زیر پرچم مقاومت در برابر طالبان آرام آرام جمع شدند و اکنون جبهه‌های مقاومت علیه طالبان را شکل داده‌اند. در بسیاری از این جبهه‌ها، شمار زیادی از سربازان، افسران و برخی از نخبگان ارتش پیشین افغانستان حضور دارند.

منیره یوسف‌زاده در مورد آینده جبهه‌های مقاومت علیه طالبان گفت که هر اقدامی علیه طالبان را تمجید می‌کند و باور دارد که جبهه مقاومت هم‌اکنون خار چشم طالبان است. او تصریح کرد: «مقاومت مردم افغانستان در برابر ظلم طالبان سرانجام یا سبب سرنگونی این گروه می شود یا دست‌کم این گروه را به تمکین در برابر خواسته‌های مردم افغانستان وا می‌دارد.»

جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود و جبهه آزادی افغانستان متشکل از نظامیان پیشین، هر دو در حال حاضر از جبهه‌های حاضر در میدان نبرد در برابر طالبان‌اند و اخیرا حملات خود به مواضع طالبان را تشدید کرده‌اند. طالبان تاکنون در برابر این گروه‌ها از مانورهای متفاوت نظامی استفاده کرده است.