جهان‌خواری و استکبار اسلامی با وعده‌های دولت رفاه سازگاری ندارد

درآمدهای کشور یکسره صرف فساد و امتیازات قشر حاکم و پروژه گسترش طلبی می‌شود

با آمدن رئیسی دیگر نه مردم امیدی به کارکردهای رفاهی دولت دارند و نه عملا اثر چندانی از آن باقی است - ATTA KENARE / AFP

اسلامگرایان در دهه‌های پنجاه و شصت خورشیدی، برای رقابت با مارکسیست‌ها در کسب قدرت مطلقه و چپاول منابع عمومی، شترگاوپلنگی به اسم سوسیالیسم دینی خلق کردند. برخی از آن‌ها مثل مجاهدین خلق یا جنبش مسلمانان مبارز، شجاعت ذکر این تعبیر را داشتند، و برخی مثل مطهری، بدون ذکر اسم از مبانی آن دفاع می‌کردند و مثل غربیان اسم آن را می‌گذاشتند «عدالت اجتماعی»، در حالی که در هیچ متنی از متون دینی اسلام سخنی از «عدالت اجتماعی» نیامده است. 

برای همه ابعاد این سیاست نیز توجیهات دینی آورده می‌شد، مثل تعلق زمین موات به دولت یا ملک مشاع بودن خدمات عمومی و تملک ناپذیر بودن ماشین در بخش خصوصی (در فقه سوسیالیستی مرتضی مطهری). اسلامگرایان انقلابی از هر سنخ و گروه، با یکدیگر و با کمونیست‌ها در دادن امور مجانی و وعده ساختن بهشت روی زمین توسط دولت مسابقه می‌دادند، و در عین حال اثاثیه‌شان را به خانه‌های مصادره‌ای در شمیران منتقل می‌کردند و اتومبیل‌ها و ویلاهای ثروتمندان دوران پهلوی را از بنیاد مستضعفان به ثمن بخس می‌خریدند. 

جنگ ایران و عراق این فرصت را به حکومت داد که با بهانه هزینه‌های دفاعی، از زیر بار بسیاری از این امور مجانی شانه خالی کند تا در طی یک دهه، همه آن‌ها را فراموش کنند. البته در بلبشو و به‌هم‌ریختگی گذار از یک رژیم به رژیم دیگر، گروهی خود دست به کار شدند و زمین‌هایی را اشغال کردند که بعدا از آن‌ها پس گرفته شد، یا اگر صاحبی در ایران داشتند، به قیمت اندک از صاحبانشان خریداری شد. برخی نیز زمین‌های زیر خطوط ارسال برق را اشغال کرده بودند که از آن مناطق رانده شدند.

  تبخیر وعده‌ها

نه تنها وعده‌های امور مجانی محقق نشد، بلکه از دهه شصت، به تدریج این امور مجانی از زبان رسمی حکومتی تبخیر شدند. نخست، دولت دادن این همه امور مجانی را غیرممکن دید و از آن‌ها دست کشید. بعد، در دادن زمین مجانی به شهرنشینان و کشاورزان با مشکل مواجه شد، چون زمین کافی برای این کار نبود، و آن میزانی هم که بود و مصادره شده بود، یا در اختیار منابع طبیعی بود (هنوز تجاوز به منابع طبیعی توسط سپاه آغاز نشده بود) یا خود مقامات برای چند نسل بعد خود می‌خواستند، و بخشی از آن‌ها هم مدعیانی داشتند نزدیک به حکومت. 

پول پاشی اندک عامه‌گرایانه

بعد در دهه هفتاد حکومت نخست با توجیه سازندگی و سپس با توجیه سیاست تعدیل و مشارکت بخش خصوصی (خودی) وعده‌های مجانی را یک به یک به فراموشی سپرد. احمدی‌نژاد با درک فاصله گرفتن مقامات از شعارهای عامه‌پسند گذشته، با وعده پول مجانی آمد و پیش از او کروبی نیز همین وعده‌ها را داد، اما به روایت وی شبی موقع خواب رای‌ها را به نفع رقیبش احمدی نژاد ریختند. دولت احمدی‌نژاد در کنار چپاول کردن حدود ۷۰۰ میلیارد دلار (البته با دادن سهم سپاه و بیت) و ریختن چند ده میلیارد دلار به جیب حزب‌الله لبنان (پس از جنگ سال ۲۰۰۶)، چند صد هزار یا چند میلیونی تومانی هم به جیب خلایق ریخت تا صدایشان بلند نشود. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دولت روحانی پول‌پاشی‌ها را کنار گذاشت، چون نسبتی با پروژه اصلی حکومت، یعنی بسط حیطه نفوذ در منطقه، نداشت. مافیای امنیتی و سپاهی دریافته بودند که همین یارانه‌ها را نیز می‌توانند ندهند و کسی صدایش درنمی‌آید، و اصولا نقشی در زندگی مردم ندارند. از ابتدای دولت روحانی تحریم‌های آمریکا تشدید شده بود و کم کم بعد از تقسیم غنائم و تخصیص منابع به برنامه‌های متعدد گسترش‌طلبی، پولی برای پاشیدن نمی‌ماند. در دوره دوم روحانی، ترامپ بسیاری از شیرهای نفت را بست و یارانه به حدود دو دلار در ماه سقوط کرد.

پایان رسمی ادعای دولت رفاه

با آمدن رئیسی، دیگر نه مردم امیدی به کارکردهای رفاهی دولت داشتند (بر اساس اطلاع از فساد و ورشکستگی حکومت) و نه عملا اثر چندانی از آن باقی بود و تنها روی چند قلم کالای خوراکی و دارو سوبسید داده می‌شد که برای آن‌ها هم برنامه دولت حذف بود، اما نتوانست با مجلس به توافق برسد. دیر یا زود، دلار ۴۲۰۰ تومانی به تاریخ خواهد پیوست و حکومت رسما چتر حمایتی خود را از روی شهروندان برخواهد داشت و صرفا ماهانه پول نانی به مستمری‌بگیران کمیته امداد داده خواهد شد تا خیابان‌های سراسر کشور به صحنه برخورد گرسنگان و بسیجیان تبدیل نشود. چیزی به تبدیل شدن یارانه‌ها به ماهی یک دلار هم نمانده است. در این وضعیت، درآمدهای کشور یکسره صرف فساد و امتیازات قشر حاکم و پروژه گسترش‌طلبی شده و خواهد شد.

استکبار با شعار استکبارستیزی

سوسیالیست‌ها همیشه نظام سرمایه‌داری را امپریالیستی یا دارای ظرفیت امپریالیستی شدن خوانده و خواستار مبارزه با آن بوده‌اند، اما تجربه صدساله حکومت‌های  کمونیستی یا فاشیستی، نشان می‌دهد که اشتهای امپریالیستی در این رژیم‌ها بسیار قوی‌تر و شدیدتر از دموکراسی‌های سرمایه‌داری بوده است. جهان‌خواری با رویکرد تمامیت‌خواهانه بخشی جدایی‌ناپذیر از  حکومت‌های کمونیستی و فاشیستی بوده‌ است. تاریخ حضور نیروهای نظامی شوروی و کوبا و ادبیات سران این کشورها را در کشورهای مختلف مرور کنید. جمهوری اسلامی ایران در این میدان بسیار دیرتر از دولت‌های کمونیستی وارد شده است. جنگ‌های قرن بیستمی با ده‌ها میلیون کشته، نتیجه این جهان‌خواری و تمامیت‌خواهی حکومت‌های فاشیستی و کمونیستی بوده‌اند. میزان خشونت این جهان‌خواری اصولا قابل مقایسه با استعمار اروپایی نبوده است. چپ اروپایی و امریکایی امروز از استعمار چنان شیطانی می‌سازد تا اشتهای جهان‌خواری حکومت‌های کمونیستی و اسلامی به فراموشی سپرده شود.  

تسخیر و تحت‌الحمایگی تحت عنوان آزادی‌بخشی

جمهوری اسلامی ایران که همه عناصر و مولفه‌های حکومت‌های فاشیستی و استالینیستی، از جمله کیش شخصیت، وعده آخر‌الزمان، امتیازات قشر حاکم، له کردن فردیت افراد، اعتراف‌گیری از منتقدان و مخالفان، شکنجه، نفی آزادی مذهب، و مانند آن‌ها را با بسته‌بندی اسلامی عرضه می‌کند، در بازار امپریالیسم تازه‌وارد است، ولی حرارت زیادی در این حوزه از آغاز نشان داده است. در ابتدا اسلامگرایان شیعه می‌خواستند با رهبری نهضت‌های براندازانه و قدرت محور (تحت عنوان شیک نهضت‌های آزادی‌بخش) در تمام دنیا «استکبار» (تعبیر فارسی شده امپریالیسم در ادبیات اسلامگرایان) خود را گسترش دهند. وقتی در این زمینه موفقیت چندانی کسب نکردند، خود را به خاورمیانه و عمدتا گروه‌های شیعه محدود کردند. حماس و جهاد اسلامی، به‌رغم سنی بودن، به دلیل تنفر از اسرائیل و امریکا با جمهوری اسلامی ایران مشترکات راهبردی دارند؛ گرچه در مورد رژیم صدام و جنگ داخلی در سوریه از هم فاصله گرفتند. آن فاصله هم با دلارهای جمهوری اسلامی ایران  به تدریج پر شد.

مکیده شدن هزینه‌های دولت رفاه توسط پروژه امپراتوری 

هزینه‌های گسترش‌طلبی جمهوری اسلامی ایران چنان افزایش یافته است و منابع ارزی ایران را می‌مکد که دیگر جایی برای برنامه‌های رفاهی داخلی نمی‌گذارد. کمک‌های اندک کمیته امداد البته ربطی به دولت رفاه ندارد. در دوران رئیسی تمرکز بر پروژه امپراتوری افزایش یافته و از این رو باید منتظر حذف بیشتر یارانه‌ها بود. وعده‌هایی که برای سه و چهار برابر کردن یارانه‌ها برای هفت دهک درآمدی (رئیسی) تا ده برابر کردن یارانه از سوی همکاران آن (از محسن رضایی) داده شد، به سرعت به فراموشی سپرده شدند. برای کشوری با منابع محدود به دلیل سیاست‌های تروریستی و گسترش‌طلبانه، وابستگی به واردات، حتی در کالاهای اساسی و ادوات نظامی، و ۸۵ میلیون جمعیت، رفاه مردم قربانی بسط امپریالیسم شیعی می‌شود.    

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه