آیت‌الله می‌خواست خودش را از ماشین پرت کند

وزیر صنایع و تجارت عازم درس طهارت

صحنه‌ای از تأکید آیت‌الله به استفاده از خودروی داخلی

مگان خورده منع مگان چون کند

اقدام علیه تمامیت ارضی روحانیت مبارز خنثی شد. این بار دشمن یکی از خبرگان و عضو برجسته مجمع تشخیص مصلحت نظام را نشان گرفته بود که با جاخالی دادن نامبرده، بار دیگر مشخص شد که شتر همچنان، در خواب بیند پنبه دانه.

آن‌ها سعی کردند نامبرده را متهم به سوار شدن ماشین خارجی بکنند: «درحالی‌که او استفاده مردم از ماشین‌های خارجی را دون شأن جمهوری اسلامی دانسته، عکس‌هایی از او سوار بر خودروی مگان منتشر شده است.»

نامبرده نیازی به دفاع من ندارد با این حال مجبورم یادآور شوم که مقام و مرتبه سرنشین است که ارزش خودرو را تعیین می‌کند: «شرف المگانَ بالمکین». به من چه که عرب گاف ندارد.

حضرت آیت‌الله محسن مجتهد شبستری (خوب شد اسم نامبرده یادم آمد.) از آن آیت‌الله‌هایی نیست که اجازه بدهد شتر حتی در خواب هم ببیند پنبه‌دانه. دفترش بیانیه می‌دهد:

‌«با سلام، خبری از سوی آن جریده در روزهای گذشته منتشر گردید که کسی که با واردات خودروی خارجی مخالف است، خودش سوار مگان می‌شود، همراه با عکس از حضرت آیت‌الله محسن مجتهدشبستری، جای تأسف است که آن روزنامه مطلبی را بدون بررسی و اطلاع کافی منتشر کرده است. لذا جهت تنویر افکار عمومی (آخ آخ، افکار عمومی نورباران شد) در پاسخ به آن نکاتی ذکر می‌شود که مستدعی است طبق قانون مطبوعات در همان صفحه منتشر شود. »

بیچاره قانون. بدبخت مطبوعات:

«۱- مگان مونتاژ داخل تا سال ۹۲ در شرکت پارس‌خودرو تولید می‌شد لذا خودروی داخلی محسوب می‌شود.» و با این کلاه شرعی که سر قضیه گذاشتند و موتور شرعی که روی خودرو مونتاژ کردند و زمان شرعی که برای خط تولید کارخانه تعیین کردند، رفتند سراغ بند دوم بیانیه:

«۲- اتومبیل مگان که مدت کوتاهی ایشان از آن استفاده می‌کرده شخصی نبوده و فرد خیری آن را به مصلای تبریز هدیه کرده بود و اینک نیز در اختیار همان مصلا است و آیت‌الله مجتهدشبستری بیش از چهار سال است که برای ایاب و ذهاب از پژوپارس استفاده می‌کند.»

اگر بند اول بیانیه کارش درست باشد، بند دوم زائد و شک‌برانگیز است، یا اینکه این تبصره تکمیلی را می‌طلبد:

تبصره الحاقی – تازه همان مدت کوتاه هم، زیاد جا نمی‌گرفتند و خیلی جمع‌وجور یک گوشه کز می‌کردند. یک‌بار هم که در طی مسیر توهم زده بودند که خودرو مربوطه خارجی است می‌خواستند خود را از ماشین در حال حرکت به بیرون بیندازند که بادیگاردها مانع شده‌اند و سرانجام یکی از محافظان خودش را به جای ایشان به بیرون پرت کرد.

حالا کاش برای اینکه افکار عمومی تنویرتر شود حضرت توضیح می‌فرمودند که آن شخص خیّر منظورش از هدیه خودرو به مصلای تبریز چه بوده؟ در مقابلش چه امکانات و اقدامات و ترخیصاتی احتمالاً خواسته؟ چرا که آدم‌های خیّر در سابق به  بینوایان و گرسنگان و دانش‌آموزان بی کیف و کتاب می‌رسیدند نه به مصلاهای بی مگان.

در خاتمه بیانیه، حضرت آیت‌الله کنایه می‌زنند که «امید است خدای متعال همه ما را در مسیر صدق و تقوا هدایت فرماید.» قضیه در همین‌جا تمام می‌شود و به خیر می‌گذرد. در موارد مشابه، اول عکاس را می‌گیرند و با او به‌شدت برخورد می‌کنند. بعد خبرنگار را می‌اندازند زندان و ممنوع القلم می‌کنند. سردبیر هم یا پنهان می‌شود یا می‌گیرندش و با قرار وثیقه آزادش می‌کنند تا از کشور فرار کند و به ایران اینترنشنال بپیوندد و وجه وثیقه به فهرست درآمدزایی حکومت اضافه شود. خوشبختانه این بار با همین کنایه «صدق و تقوا» ماجرا درز گرفته می‌شود.

حالا جا دارد در این «مسیر صدق و تقوا» شد، حضرت آیت‌الله برای تنویر مجدد افکار عمومی توضیح می‌دادند که اصلاً حضرتشان چکار به این کارها دارند؟ چقدر با صنایع اتومبیل آشنا هستند و چه روابطی با تولیدکنندگان داخلی و خارجی دارند که می‌فرمایند: «باید تولید داخلی انبوه شوند و کیفیت خودروها مرغوب، بی‌نقص و قیمت‌ها متناسب شود. مردم حتی‌الامکان از خودروهای داخلی استفاده کنند. حتی در کشور چین اکثر مردم سوار دوچرخه می‌شوند و این فرهنگ باید در کشور ایران هم رایج شود.»

یعنی وزیر صنایع و تجارت و کارشناسان وزارتخانه‌اش بروند در حوزه علمیه درس طهارت و بول و غایط بدهند؟

در صدر اسلام هم هرگز حضرت پیامبر کاری نداشتند که مردم در مکه شترهای تولید نجف سوار شوند یا بالعکس. همچنین مشخص نفرموده بودند که اگر دو شتر از مدینه بیایند در مکه جفت‌گیری کنند، بچه‌شان مونتاژ مکه حساب می‌شود یا همچنان تولید خارج است. حضرت پیغمبر بدون اینکه بخواهد وارد بازار شتر بشود و با فروشنده و واردکننده و کمل-پارس و پارس-کمل روابطی برقرار کند یا چشمک به بازار دوچرخه بزند، به امور پیامبرانه می‌رسید.

حضرت امیرالمؤمنین هم آن‌طور که از عدالت‌خواهی ایشان  شنیده‌ایم اگر می‌شنید کسی را بی‌گناه حبس کرده‌اند، یا شرطه در محبس طرف را شکنجه داده یا کسی را به خاطر شهادت شکنجه، کشته‌اند، وجدانش راضی نمی‌شد که سکوت کند یا حرف‌های انحرافی بزند و درباره نعل‌بندی اسب و پرورش شتر نظر بدهد. امام علی نه به مال دنیا اعتنا داشت نه می‌ترسید اگر حرفی بزند آقای خامنه‌ای دعواش کند.

***

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه