قربانیان رقابت اطلاعاتی بین سپاه و وزارت اطلاعات

مقوله اعترافات زیر شکنجه، امر تازه‌ای نیست

عکس از وبسایت خاطره‌نگاری

به گزارش خبرگزاری ایرنا، علی ربیعی، سخنگوی دولت، روز دوشنبه ۲۸ مرداد، در پاسخ به سوال خبرنگاران پیرامون افشاگری‌های مازیار ابراهیمی گفت: «این اتفاق در دولت ما رخ نداده است. من نیز اطلاعی از این پرونده ندارم اما در گفت‌وگوهایی که در این باره داشته‌ام، اعترافاتی از سوی افرادی انجام شده که درست هم بوده است، ولی اعترافاتی هم انجام شده که کار کارشناسی درباره آنها انجام نشده است». او در توجیه آن اعترافات گفت: «کارشناس این پرونده‌ها، کارشناس ضدجاسوسی نبوده است و کارشناسان حوزه دیگری بوده‌اند که در این پرونده کار کرده‌اند». ربیعی همچنین با توضیح در مورد دلجویی و عذرخواهی از مازیار ابراهیمی، ابراز امیدواری کرد تا دیگر افراد غیرکارشناس وارد این حوزه‌ها نشوند. 

مازیار ابراهیمی نخستین بار در مصاحبه‌ای با تلویزیون بی بی سی فارسی پرده از اعترافات دروغین پخش شده در برنامه تلویزیونی «کلوپ ترور» برداشت. این برنامه در سال ۹۱ در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، و در آن افرادی به ترور دانشمندان هسته‌ای، احمدی روشن و دکتر فریدون عباسی، اعتراف کردند. ابراهیمی در این مصاحبه، آن اعترافات را ناشی از شکنجه‌های شدید عنوان کرد و با تشریح جزئیات، فجایع بزرگی را که در پس دیوارهای زندان‌ها در جریان است، رسوا کرد. ابراهیمی در بخشی از سخنان خود می‌گوید، در هنگام بازجویی توسط اطلاعات سپاه در مورد کارخانه موشک‌سازی در ملارد، بیگناهی‌اش عیان می‌شود. مازیار ابراهیمی نهایتا پس از ۲۶ ماه آزاد می‌شود. او آزادی خود را مدیون رقابت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات می‌داند. لازم به توضیح است که در آن زمان، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات بود. در آن برنامه، حکمی با امضای قاضی شهریاری نشان داده می‌شود که بی‌گناهی مازیار ابراهیمی را تایید می‌کند. 

ابراهیمی هم اکنون در آلمان زندگی می‌کند. اما شکنجه‌های طولانی‌مدت، عوارض روحی و جسمی شدیدی بر وی باقی گذاشته است. او در پاسخ به صحبت‌های علی ربیعی که مدعی دلجویی شده بود، گفت: «قراردادهای اقتصادی من با صدا و سیما چه شد؟ سلامتی من چی شد؟ این چطور دلجویی بود، وقتی همه چیز را با تهدید تمام کردند؟ آقای ربیعی، اگر از این ماجرا اطلاع دقیقی ندارید، فقط همین را بگویید. اما اطلاعات غلط به خورد مردم و کسانی که مخاطبتان هستند ندهید. این حرف شما بیش از پیش بر بی‌گناهی متهمان این پرونده صحه می‌گذارد و ناصوابی رفتاری را که با ما شد، عیان می‌کند». لازم به ذکر است که هنوز هیچ کس در مورد پاسپورت جعلی و فتوشاپ شده مجید جمالی فشی که در تلویزیون نشان داده شد، توضیحی نداده است. مجید جمالی فشی پیش‌تر با همین اتهامات اعدام شده است. البته سایر متهمان آن پرونده آزاد شدند. 

پس از پخش مصاحبه مازیار ابراهیمی، محمود صادقی، نماینده تهران، خواهان توضیح مسئولان در آن زمینه شد. محمود علوی، وزیر اطلاعات، نیز وعده داد تا در یک نشست خبری به کلیه ابهامات پاسخ دهد. با این حال، آن نشست هنوز برگزار نشده است. 

مقوله اعترافات زیر شکنجه و اجباری، امر تازه‌ای نیست و این مورد نیز، نخستین بار رخ نداده است. در دهه نخست پس از انقلاب، افرادی مثل آیت‌الله شریعتمداری، صادق قطب‌زاده، محمدعلی عمویی، احسان طبری، اعضای سازمان مجاهیدن خلق و رهبران گروه‌ها و احزاب چپ، از جمله سازمان فدائیان خلق، حزب توده ایران، و...، وادار به اعترافات اجباری در برابر دوربین‌های تلویزیونی شدند. اعترافات رهبران حزب توده ایران در آن دوران، نشان‌گر توان بالای سیستم اطلاعاتی به تحمیل اعترافات بود؛ اگرچه، در سال ۱۳۶۸ نور‌الدین کیانوری، دبیراول وقت حزب توده ایران، در نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای توضیح داد که چگونه شکنجه شده است و تمام اعترافات زیر شکنجه بوده است. اوهمچنین در جریان دیدار کاپیتورن، فرستاده سازمان ملل برای بازدید از زندان‌های ایران و تهیه گزارش از وضعیت زندانیان، با نشان دادن انگشت‌های دستان خود به وی، توضیح داد که چگونه تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفته بوده است. بسیاری از زندانیان دیگر نیز در گفت‌وگوها یا خاطرات خود، از چنان شکنجه‌ها و فشارهایی برای اعترافات تلویزیونی سخن گفته‌اند. 

در دهه ۷۰ و پس از آن، سرویس‌های اطلاعاتی ایران با استفاده از اعترافات تلویزیونی سعی در نمایش احاطه و قدرت خود داشتند. اما بسیاری از افرادی که بعدها از کشور خارج شدند، آن اعترافات را نتیجه شکنجه‌های طولانی مدت اعلام، و آنها را تکذیب کردند. برنامه «هویت» که در آن دوران تهیه پخش شد، برای افراد مشهور و روشنفکران پرونده‌سازی، یا به عناوین مختلف، از کسانی درباره آنان اعتراف‌گیری می‌کرد. در آن برنامه افرادی مانند عزت‌الله سحابی، سعیدی سیرجانی، هوشنگ گلشیری و عبدالحسین زرین‌کوب، خائن و وابسته به بیگانگان معرفی شدند. حضور شریعتمداری در زندان‌های دهه نخست جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، و او سپس همان سبک و سیاق را در روزنامه کیهان ادامه داد. 

در آخرین مورد، هنگامی که وکیل سپیده قلیان از سخنان او دفاع کرد و اعترافات را نتیجه شکنجه عنوان کرد، با واکنش قاضی مواجه شد. قاضی خطاب به وکیل سپیده قلیان گفت: «شما با دفاع از سپیده قلیان، قوه قضائیه و نیروهای امنیتی را زیر سوال می‌برید».

اگرچه بسیاری از کارشناسان رسانه‌ای و تحلیل‌گران فضای اجتماعی دیگر این نوع اعترافات را باورپذیر و کاربردی نمی‌دانند، اعتراف تلویزیونی به عنوان بخشی از پروپاگاندای حکومت جمهوری اسلامی، همچنان به‌کار می‌رود. صداوسیما با پخش اعترافات افراد خوشنام، عملا اعتبار خود را طی این سال‌ها از دست داده است. به اعتراف برخی از دست اندرکاران خود صداوسیما، آنان دیگر نفوذ سابق را بر افکار عمومی ندارند. 

اعتراف‌گیری تنها به عرصه سیاسی محدود نمی‌شود. در مورد مسایل اجتماعی نیز گردانندگان هیاهوهای تبلیغاتی به این سبک قدیمی متوسل شده‌اند. سطح عملکرد صدا و سیما در به‌کارگیری ابزار اعتراف اجباری چنان تنزل یافت که حتی دختر نوجوان رقصنده‌ای را جلو دوربین آوردند تا اعتراف کند که توسط عوامل خارجی فریب خورده است. اخیرا نیز دخترانی را با همین‌گونه اعتراف‌های اجباری، به وابستگی به خارج برای ترویج بی‌حجابی معرفی کردند.

اعترافات اجباری، با هدف اقناع افکار عمومی در تلویزیون پخش می‌شود. اما این گفته به‌معنای آن نیست که شکنجه و اعتراف ناشی از آن، تنها محدود به تلویزیون است. این روش بارها علیه فعالان سیاسی و اجتماعی به‌کار رفته است؛ به نحوی که این افراد قبل از زندان رفتن به نزدیکان خود می‌گویند هر نوع اعترافی از جانب آنان را یقینا دروغ بدانند و باور نکنند. سیستم اطلاعاتی ایران همچنان از ابزار چند دهه پیش دنیا استفاده می‌کند؛ روش‌هایی که در دنیای امروز دیگر یا استفاده نمی‌شود، یا روشن شده است که کاربرد ندارد.

بیشتر از