در دانشگاه آزاد چه خبر است؟

مدتی است که هشتگ «در دانشگاه آزاد چه خبر است» در توییتر داغ شده است

دانشگاه آزاد در سال ۱۳۶۱ بنیان نهاده شد و در کمتر از دو ‌دهه توانست خود را به هر شهر و شهرستانی در ایران برساند‌ـ عکس از بازتاب

مدتی است که هشتگ «در دانشگاه آزاد چه خبر است»، فضاهای مجازی را درمی‌نوردد. این هشتگ از جوانب بسیاری با هشتگ اعتصابات کارگران نفت تفاوت دارد. اگر هشتگ اعتصابات کارگری را بیشتر کاربرانی دنبال می‌کنند که با اعتراض‌های کارگری همدلی دارند و خود معترضان از طبقه‌ای هستند که چندان در توییتر حضور اجتماعی ندارند، اما هشتگ دانشگاه آزاد را بسیاری از کاربرانی داغ می‌کنند که خود هم در توییتر هستند و هم در دانشگاه آزاد درس می‌دهند یا کار می‌کنند.

با این همه، سرمایه انسانی بالاتر کاربرانی که هشتگ دانشگاه آزاد را پیش می‌برند، نتوانسته است همچون کارگران نفت و خواسته‌هاشان، خود را به مسئله‌ای همگانی تبدیل کند. شاید مهم‌ترین تفاوت در این است که کارگران نفت می‌کوشند بگویند مشکلات ما مشکلات تمامی دیگر کارگران و کارداران است، اما هشتگ دانشگاه آزاد با دل‌نگرانی از اینکه دستمزد استادان درحال کاهش به اندازه یک کارگر ساده است، پیشاپیش آنان را از دیگران جدا می‌کند. 

صنعت آموزش عالی و به‌ویژه دانشگاه آزاد، یکی از کم‌شمار بخش‌های اقتصادی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران رونقی شتابنده گرفت و چندان بزرگ شد که شاید فقط با گسترش و رونق صنعت نفت در ایران در ابتدای سده بیستم قابل مقایسه باشد. دانشگاه آزاد که در سال ۱۳۶۱ بنیان نهاده شد، در کمتر از دو دهه توانست پای خود را به هر شهر و شهرستانی در ایران برساند.

ساختمان‌های نوساز شعبه‌های گوناگون دانشگاه آزاد در دورافتاده‌ترین و کم‌توسعه‌یافته‌ترین مناطق ایران، هوای دگرگونی و نو شدن را تا دوردست‌ها می‌بردند. جوانانی که از شهرهای بزرگ در پی آموزش به این مناطق کم‌ترتوسعه‌یافته می‌رفتند، با خود ایده‌های نو و سبک زندگی نو را نیز به شهرستان‌های سنتی کشاندند و بازارهای نوینی برای خانه‌های کرایه‌ای، کالاهای مصرفی، و ارتباطات میان‌شهری پدید آوردند.

همه این دینامیسم پرشتاب، بر انفجار جمعیتی دهه پنجاه و شصت بنا شده بود. شمار هر چه بیشتری از جوانان با دیپلمی در دست و در تلاش برای به‌دست آوردن یک صندلی دانشگاهی، آماده بودند تا دورترین جاهای کشور را درنوردند. شتاب گسترش چنان بود که کمبود هیات علمی به چشم می‌آمد. دانشگاه آزاد با راه‌اندازی مداوم و فزاینده دوره‌های تحصیلات تکمیلی و دکتری، می‌کوشید پابه‌پای گسترش فیزیکی خود، نیروی کار مورد نیاز خود را نیز تامین کند و آموزش دهد. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

چنین بود که اگرچه دیگر دهه‌هاست که خوزستان و صنعت نفت دیگر قطبی برای جذب نیروی کار و جوانی از سراسر کشور نیست و آن نقش فرهنگی و سیاسی خود را در نوسازی کل جامعه ایرانی به دلایل گوناگون از دست داده است، دانشگاه آزاد برای دورانی دراز در طول حضور نظام جمهوری اسلامی، به قطبی برای مکِش و جذب نیروی کار و جوانی در سرتاسر کشور بدل شد. 

اما دوران ماه عسل تنها صنعتی که در جمهوری اسلامی ایران شکوفا شد، دیری‌ است به پایان آمده است. با این حال، تازه صداهای ناآرام و نگران از درون آن بگوش می‌رسد. 

ایست جمعیتی کشور در حال نشان دادن پیامدهای خود است. درحالی که مدل دانشگاه آزاد بر پایه هرمی کار می‌کرد که در آن، بیشترین صندلی‌های دانشگاهی در دوره کارشناسی اشغال شود و با بالا رفتن به سوی کارشناسی ارشد و دکتری لاغرتر شود، اکنون با تورم شدید و فربهی در مقاطع بالاتر و خلوتی مقاطع پایین‌تر روبه‌رو است. مازاد تولید یک بار دیگر بحران  می‌ٔآفریند و کمبود تقاضا برای صندلی‌های آموزشی باعث شده است که  نه تنها طرح‌های توسعه به خاطره بدل شوند، بلکه حتی افق واقعی کوچک‌تر شدن برای زنده ماندن است. 

اگر چه نقش عمده در بحران دانشگاه آزاد را کم‌شدن شمار سرریز جوانان به سن آموزش دانشگاهی رقم می‌زند، اما دو فاکتور به‌هم‌پیوسته دیگر نیز ژرفای بیشتری به این بحران داده است: افزایش امکانات و جایگزین‌های مجازی و اینترنتی از یک سو و همه‌گیری کرونا از سوی دیگر. 

دانشگاه آزاد از همان اوان با دامن زدن به تحرک بالاتر برای جوانان و رها شدن و دور شدن آنان از قیدوبندهای خانواده، نوعی جذابیت برون‌دانشی نیز با خود داشت. اما همه‌گیری کرونا این فرصت را از جوانان گرفته است. از سوی دیگر، برخی در دانشگاه آزاد امکانی می‌دیدند برای پرداختن به دلبستگی‌ها و علاقه‌مندی‌های خود؛ چرا که برخلاف دانشگاه‌های دولتی که پذیرفته شدن در رشته‌های دلخواه را برای بسیاری دور از دسترس می‌نمود، در دانشگاه آزاد ساده‌تر می‌شد به دلخواه خود رسید. اما اکنون که در بسیاری از شاخه‌های دانشی دوره‌های مجازی و اینترنتی دست‌یافتنی‌تر شده است، دیگر دانشگاه آزاد به‌سختی می‌تواند این دسته از دانش‌دوستان را به خود جذب کند. 

دهه‌هاست که صنعت نفت ایران از دوران رونق خود دور شده است. اعتراض‌های کنونی، پیامد دورانی طولانی از زوال و نابودی است. اما صنعت پولساز آموزش عالی و دانشگاه آزاد دچار فروپاشی شده است. اگر صنعت نفت در جنوب ایران متمرکز است، صنعت آموزش عالی در سرتاسر ایران گسترده است. امروز اعتراض‌های این دو بخش اقتصادی دور از یکدیگر است. شاید فردا چنین نباشد.