چرا علی خامنه‌ای تا این حد از ۲۸ خرداد شادمان است؟

پروژه ۲۸ خرداد در دو سطح دنبال شد و رهبر جمهوری اسلامی بر این باور است که در هر دو سطح به اهداف خود رسیده است

فرآیندهای اجتماعی و سیاسی پیچیده‌تر از آن هستند که صرفا با خواست و اراده یک فرد یا یک مرکز قدرت تحقق یابند- عکس وبسایت علی خامنه‌ای

رضایت و سرخوشی در پیام علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به مناسبت اتفاقات ۲۸ خرداد موج می‌زند؛ زیر بر این باور است که پروژه‌ای که تحت عنوان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰طراحی و عملی کرده بود، دقیقا به نتایج از پیش تعیین شده و مورد نظر رسیده است.

او در پیام تبریکش از مردم برای حضور حماسی و شورانگیز در انتخابات ۲۸ خرداد تشکر کرده و گفته است:« پیروز بزرگ انتخابات دیروز، ملت ایران است که یک‌بار دیگر در برابر تبلیغات رسانه‌های مزدور دشمن و وسوسه‌ی خام‌اندیشان و بدخواهان، قد برافراشت و حضور خود در قلب میدان سیاسی کشور را نشان داد. نه گلایه از دشواری معیشت طبقات ضعیف، نه دلتنگی از تهدید بیماریِ فراگیر، نه مخالف‌خوانیهائی که با انگیزه‌ی دلسرد کردن مردم از ماه‌ها پیش آغاز شده بود، و نه حتی برخی اختلالات در جریان رأی‌گیری در ساعاتی از روزِ انتخاب، هیچ‌یک نتوانست بر عزم ملت ایران فائق آید و انتخابات مهم ریاست‌جمهوری و شوراهای شهر و روستا را دچار مشکل سازد.»

واکنش شهروندان و حتی طیف‌های از نیروهای سیاسی هوادار شرکت در انتخابات اما نشانی از احساس پیروزی در معنایی که رهبر جمهوری اسلامی از آن سخن می‌گوید ندارد.

با این حال، هسته اصلی قدرت و آنان که از روی میل و عقیده و یا ترس و اجبار با آن همراه و همسو هستند، به‌طور طبیعی خود را پیروز پروژه‌ای می‌دانند که اهدافی به‌مراتب بزرگ‌تر و مهم‌تر از تصاحب مسند ریاست جمهوری را دنبال می‌کند که مثل دیگر نهادهای متکی به رای مردم، دیرگاهی است اعتبار و منزلت خود را در حکومت ولایت فقیه از دست داده است.

به نظر می‌رسد این پروژه در دو سطح و با دو هدف طراحی و اجرا شده است: اول، انجام جراحی‌های لازم در بدنه حاکمیت برای فراهم ساختن زمینه‌های انتقال رهبری به جانشین مورد نظر و دوم، اندک و ضعیف نشان دادن مخالفان کلیت نظام که به‌ویژه بر سر تحریم انتخابات گرد هم آمده بودند.

فاز اول و مهم‌تر این پروژه، نه تنها بیرون کشیدن نام مورد نظر از صندوق‌هایی بود که شمار واقعی آرای ریخته شده در آن از افکار عمومی پنهان نگه داشته شده، بلکه همزمان هدف دیگری را نیز دنبال می‌کرد: به حاشیه راندن چهره‌های متنفذی در ساختار قدرت که برای خود در جمهوری اسلامی سهم و سهام ویژه قائل هستند.

این کار هم به دست خود او انجام گرفت مثل نهی حسن خمینی از ورود به انتخابات و هم از طریق نهاد تحت نظارتش شورای نگهبان از طریق رد صلاحیت چهره‌هایی مانند علی لاریجانی، محمود احمدی نژاد، اسحاق جهانگیری و شماری دیگر.

حتی شکل و نوع رقابت نامزدها هم تحت کنترل بود. از آنها به صراحت خواسته شد در مناظره‌ها و رقابت‌های انتخاباتی مواظب گفتار و رفتار خود باشند و به برخی از مسائل مانند سیاست خارجی یا فضای مجازی و یا نقد کارنامه نظام نپردازند و از دادن وعده‌ و وعیدهای انتخاباتی که او آنها را نامطلوب می‌داند بپرهیزند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از اطمینان از چیده شدن صحنه به نحو دلخواه و اطمینان یافتن از دستیابی به نتیجه مورد نظر، به مرحله دوم پرداخته شد: میزان مشارکت. رهبر جمهوری اسلامی همواره تمامی آرای ریخته شده به صندوق‌ها را رای مثبت به نظام و خود قلمداد کرده، اما در عین حال بر این نکته آگاه بوده که افزایش بیش از حد نیاز مشارکت، می‌تواند حتی در رقابت‌های درون حاکمیتی بسته نیز موثر واقع شود و خطر دوری از نتیجه از مورد نظر را به همراه داشته باشد.

از سوی دیگر، کاهش بیش از حد مشارکت، با این خطر همراه است که شکاف عظیم موجود میان مردم و حاکمیت را نمایان‌تر کند و به دلیلی غیرقابل انکار برای اثبات این شکاف و عمق آن بدل شود؛ به‌ویژه که در این دوره، اتفاق نظری بی‌سابقه برای تحریم انتخابات در سطح جامعه و گروه‌های سیاسی منتقد و مخالف جمهوری اسلامی شکل گرفته بود. 

در چنین شرایطی، که باید از یک سو برای افزایش واقعی مشارکت تلاش نکرد و از سوی دیگر به عددی موجه و قابل قبول از آرا دست یافت، چه راهی آسان‌تر از دست بردن در واقعیت و اعلام آمار دلخواه است؟ به‌ویژه آنکه نه دولت به عنوان مجری و نه دیگر نامزدهای رقیب، حتی در صورت تمایل، توان و اراده‌ای برای مخالفت و اعتراض ندارند و گروه‌های بیرون از قدرت نیز اساسا به داده‌ها و آمار واقعی دسترسی ندارند و هیچ کمیته مستقل ملی و یا بین‌المللی برای نظارت بر چگونگی برگزاری انتخابات و شمارش آرا هم وجود ندارد.

تقلب در انتخابات و دست بردن به صندوق‌های رای، اتهامی تازه نیست و در دوره‌های قبل نیز حتی از سوی طیفی از نیروهای درون حاکمیت و کارگزاران مغضوب شده نظام مطرح شده بود.

آمار ارائه شده از میزان مشارکت و آرای ریخته شده، تفاوتی جدی و بسیار محسوس با روایت شهروندانی دارد که با گفته‌ها، عکس‌ها و ویدیوهای خود بر خلوتی حوزه‌های رای‌گیری و مشارکت بسیار پایین مردم در انتخابات گواهی داده‌اند، با این همه، نظام برای کم اهمیت جلوه دادن مخالفان خود که به جنبش تحری انتخابات پیوسته بودند، با تکیه بر آماری که هیچ امکانی برای راستی آزمایی مستقل آن وجود ندارد و با استفاده از تمام ابزارهای تبلیغاتی‌اش در هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب، می‌کوشد در این زمینه نیز خود را پیروز میدان نشان دهد.

با این همه، تجربه تاریخی نشان داده که یا برای ابراز شادمانی از تحقق چنین پروژه‌هایی باید صبورتر بود و یا اینکه این خوشحالی و احساس پیروزی عمری دراز نخواهد داشت و فرآیندهای اجتماعی و سیاسی پیچیده‌تر از آن هستند که صرفا با خواست و اراده یک فرد یا یک مرکز قدرت تحقق یابند یا تغییر جهت و ماهیت دهند و همواره  تاریخ به‌گونه‌ای نوشته شود که دلخواه حاکمان است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه