نیویورکر: ایران به‌سوی حکومت تک‌حزبی حرکت می‌کند

«رهبر جمهوری اسلامی برای تحکیم کنترل یکپارچه تندروها بر کشور، مشروعیت انتخابات را به خطر می‌اندازد»

تجمع طرفداران ابراهیم رئیسی در تهران- تصویر از مرضیه سلیمانی/ خبرگزاری ایرنا

نشریه آمریکایی نیویورکر در یادداشتی تحلیلی درباره انتخابات ریاست جمهوری پیش روی ایران، ضمن بررسی هم‌زمانی این انتخابات با سه نقطه عطف تاریخی برای جمهوری اسلامی، یکی از آن‌ها را درک ناکارآمدی نظام سیاسی مرکب از «جمهوریت» و «اسلامیت» می‌داند که در این راستا، رهبر جمهوری اسلامی درپی تحکیم کنترل یکپارچه تندروها بر کشور است و ممکن است ایران به‌‌سوی نوعی حکومت تک‌حزبی برود.

رابین رایت، تحلیلگر سیاسی شناخته‌شده آمریکایی، در یادداشتی که روز چهارشنبه، ۲۶ خردادماه، در هفته‌نامه نیویورکر منتشر شد، به گفته‌ای از روح‌الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران، اشاره کرده است که دو سال پس از انقلاب ۵۷، سیاستمداران کشور را سرزنش می‌کرد در ستیزه‌جویی «یکدیگر را همچون عقرب نیش می‌زنند». او با بررسی حمله‌ نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به یکدیگر در مناظره‌های تلویزیونی، نوشته است که با گذشت بیش از چهار دهه، ستیزه‌جویی در سیاست ایران کمتر نشده و تشبیه سیاستمداران به «عقرب» همچنان پابرجاست.  

این انتخابات پایانی بر دوران سیاسی حسن روحانی، رئیس جمهوری میانه‌رو، است و براساس این یادداشت، همچنین ممکن است در آینده قابل پیش‌بینی، «پایانی باشد برای جنبش اصلاحات که در جهت کاهش محدودیت‌های شدید در داخل و گشایش ایران به جهان تلاش می‌کرد». 

رایت با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران با شش قدرت جهانی، ازجمله آمریکا، و رسیدن به توافق برجام در دوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی، نوشته است: «روحانی جرات کرده بود که وارد بستری از تعامل با ایالات متحده شود.» او خروج ترامپ از برجام و «اعمال بیش از هزار تحریم جدید بر ایران» در دوره دوم ریاست جمهوری را عامل از دست رفتن بخت روحانی و هم‌فکران سیاسی او و همچنین کاهش محبوبیتش دانسته و به این اشاره کرده است که در انتخابات سال گذشته،هرچند با کمترین میزان مشارکت انتخاباتی از زمان انقلاب ۵۷، تندروها کنترل مجلس ایران را در دست گرفته‌اند.

در این یادداشت همچنین آمده است که شورای نگهبان ماه گذشته با رد صلاحیت تعدادی از مقامهای ارشد سیاسی فعلی و پیشین (ازجمله یک رئیس جمهوری پیشین، یک معاون رئیس جمهوری فعلی و یک رئیس مجلس پیشین) تنها هفت نفر از حدود ۶۰۰ داوطلبی که برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ایران نام‌نویسی کرده بودند را تایید کرد که پنج نفر آن‌ها از جناح تندرو و به‌شدت مخالف رابطه با غرب‌اند و یکی از روزنامه‌های تهران در توصیف این وضعیت تیتر زده است: «خداحافظ اصلاحات؟»

رابین رایت ابراهیم رئیسی، رئیس فعلی قوه قضائیه، را «نامزد پیشرو براساس نظرسنجی‌ها از رای‌دهندگان احتمالی در این انتخابات» دانسته و به این اشاره کرده است که وزارت خزانه‌داری آمریکا از سال ۲۰۱۹ به‌دلیل نقش رئیسی در سرکوب‌ و ازجمله در اعدام‌ فراقضایی هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷، او را در فهرست تحریم‌های خود قرار داده است. دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران که در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار دارد، محسن رضایی است که در سال ۲۰۲۰ به‌دلیل نقشش در انفجار مرکز یهودیان آرژانتین در سال ۱۹۹۴ در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار گرفت.  

در این یادداشت، با اشاره به این‌که رئیس‌جمهورهای قبلی ایران هم درمواردی نامزدی را که انتظار پیروزی‌اش در انتخابات می‌رفت، شکست داده‌اند، از قول بعضی تحلیلگران ایرانی و خارجی آمده است که «همتی، نامزد میانه‌روی مورد حمایت بسیاری از اصلاح‌طلبان، در صورت بالا بودن میزان مشارکت در انتخابات، ممکن است پیروزی غیرمنتظره‌ای کسب کند». اعلام همتی مبنی‌بر حفظ محمدجواد ظریف به‌عنوان وزیر امور خارجه یا معاون اول در کابینه‌اش در صورت پیروزی، نیز به‌عنوان راهی برای تشویق رأی‌دهندگان میانه‌رو به شرکت در انتخابات ارزیابی می‌شود.  

به نوشته رایت، «رای‌گیری روز جمعه در ایران، فراتر از انتخاب ریاست جمهوری است» و زمان‌بندی آن با «سه نقطه عطف»، تلاقی می‌کند که می‌تواند سیاست ایران را برای دهه‌ها شکل دهد:

نقطه عطف اول، «جانشینی رهبر» ۸۲ساله جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای، است که به‌مدت بیش از سه‌ دهه قدرت مطلق را در ایران در اختیار داشته است. با توجه به سابقه ریاست‌جمهوری خامنه‌ای پیش از رسیدن به رهبری، ایرانیان می‌دانند که اگر به رئیسی، تنها روحانی نامزد ریاست جمهوری، رای دهند، ممکن است جانشین خامنه‌ای را انتخاب کرده باشند که بیش از چهار یا هشت سال بر سر قدرت خواهد ماند.   

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نقطه عطف دوم، «تغییر نسل» است. ۴۲ سال پس از انقلاب ۵۷، اغلب انقلابی‌های اولیه در حال حاضر سالخورده شده‌ یا درگذشته‌اند. اکثریت جمعیت ۸۵میلیون ایران (رای‌دهندگان) پس از سال ۱۳۵۷ متولد شده‌اند. براساس این یادداشت، تا پیش از این، سیاست ایران بین دو جناح تندرو و اصلاح‌طلب تقسیم می‌شد. معمولا تندروها (اصول‌گرایان) از همراهی حدود یک‌ چهارم رای‌دهندگان برخوردار بودند، اصلاح‌طلبان هم اغلب در سوی دیگر طیف، به همان میزان رای قطعی جمع می‌کردند و  نتیجه نهایی انتخابات را چهل تا پنجاه درصد کل رای‌دهندگان که در میانه این طیف قرار می‌گرفتند، تعیین می‌کردند؛ اما نسل جدید ایرانیان متنوع‌ترند و به این راحتی نمی‌توان آن‌ها را طبقه‌بندی کرد.  

نقطه عطف سوم، بالا گرفتن ناکارآمدی در سیستم سیاسی مرکب از «جمهوریت» و «اسلامیت»  است. تقریبا همه اختلافات در مورد سیاست داخلی و خارجی در ایران، در هسته اصلی خود، منعکس‌کننده تنش‌های داخلی در این مورد است که آیا ایران انقلابی قبل از هر چیز جمهوری است، جایی که حقوق بشر و انتخاب‌های عمومی برتری دارند، یا یک کشور اسلامی است، که قانون خدا و روحانیان حرف آخر را می‌زند. 

از زمان حذف جایگاه نخست‌وزیری در بازنگری قانون اساسی ایران در سال ۱۳۶۸ شمسی و معرفی رئیس جمهوری به‌عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور، رئیس‌جمهورهای ایران، چه اصلاح‌طلب و چه اصول‌گرا، درمورد میزان کنترل دولت منتخب بر امور کشور، با رهبر جمهوری اسلامی اختلاف نظر داشته‌اند و دو نامزد پیشین ریاست جمهوری، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، پس از حمایتشان از اعتراض‌ها به تقلب در انتخابات ۸۸، بیش از ده سال است که در حصر خانگی به‌سر می‌برند. براساس این یادداشت، فهرست نامزدهای تاییدشده امسال، از تلاش آشکار اصول‌گرایان برای جهت‌دادن به آینده کشور، در یک مقطع حماسی از بحث «جمهوریت» و «اسلامیت» در ایران، حکایت دارد.

به نوشته رابین رایت، علاوه‌بر این، «ایران کشوری به‌شدت فاسد است» و ابراهیم رئیسی کسی است که از زمان انتصابش در جایگاه ریاست قوه قضائیه از اسفندماه ۱۳۹۷، دست‌کم در شعارهایش، به‌شدت با مخالف فساد بوده و با آن فساد مبارزه کرده است که این موضوع دغدغه بسیاری از رای‌دهندگان است.       

نیویورک‌تایمز به نقل از علی واعظ، تحلیلگر گروه بین‌المللی بحران در امور ایران، نوشته است که با توجه به چالش‌های بی‌شمار ایران، خامنه‌ای ممکن است به‌دنبال چیزی بیش از جانشینی خود باشد و به‌منظور تحکیم کنترل یکپارچه سیاستمداران تندروی وفادار به اصول انقلابی بر کشور، مشروعیت انتخابات را که مشارکت گسترده رای‌دهندگان نشان‌دهنده آن است، به خطر می‌اندازد. واعظ به نویسنده یادداشت گفته است: «او این کار را می‌کند، زیرا به یک رئیس جمهوری مطیع و یک مجلس مطیع نیاز دارد تا اصلاحاتی را انجام دهد که تضمین‌کننده یک سیستم مطیع باشد.» براساس این یادداشت، خامنه‌ای امیدوار است که با نوعی اصلاحات سیاسی جنبه‌های مربوط به «جمهوری» را از سیستم سیاسی ایران حذف کند. هدف او ممکن است شامل تضعیف، یا حتی به‌طور بالقوه از بین بردن ریاست جمهوری و بازگشت به یک سیستم پارلمانی باشد که در دهه اول پس از انقلاب مورد استفاده بود. رئیس جمهوری در آن زمان تنها یک جایگاه تشریفاتی بود که نمی‌توانست رهبر جمهوری اسلامی را به چالش بکشد.  

به گفته علی واعظ، خامنه‌ای بعد از سه‌دهه متوجه ناکارآمدی سیستم شده است و او «بیش از مشارکت، به نتیجه انتخابات اهمیت می‌دهد، زیرا درحال ایجاد زمینه‌ای برای تغییرات ساختاری در جمهوری اسلامی است.»

در یادداشت نیویورکر از قول هادی سمتی، استاد پیشین دانشگاه تهران، آمده است: «اگر احتمال پیروزی غیرمنتظره همتی یا رفتن انتخابات به دور دوم را کنار بگذاریم، ایران می‌تواند به‌سمت یک سیستم تک‌حزبی تحت سلطه محافظه‌کاران برود.» 

روز چهارشنبه، علیرضا زاکانی و سعید جلیلی، دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری به نفع ایراهیم رئیسی کنار رفتند و بیش از ۲۰۰ نماینده مجلس شورای اسلامی خواستار آن شدند که دیگر نامزدهای اصول‌گرا نیز به نفع رئیسی از حضور در انتخابات انصراف دهند. با این وجود، براساس این یادداشت، ایجاد یک بلوک سیاسی یکپارچه که به‌طور نامحدود دوام داشته باشد، هنوز هم به اندازه گذشته دشوار است. پس از انقلاب ۵۷ نیز رسیدن به حزب واحد «جمهوری اسلامی» مد نظر بود، اما انقلابیون اولیه به ده‌ها گروه تقسیم شدند و خمینی به‌اجبار در سال ۱۳۶۶ این حزب را منحل کرد. 

هادی سمتی به نیویورکر گفته است: «ایران را نمی‌توان با یک حزب واحد اداره کرد. خیلی دلشان می‌خواهد این کار را بکنند، اما فرهنگ سیاسی ایران از تمام کشورهای منطقه توسعه‌یافته‌تر است و هیچ حزبی نمی‌تواند به آسانی بر دیگران مسلط شود.»