مراقب بودن در تیراندازی‌های کور بی‌ معنی است!

مسئولانی که از مردم می‌خواهند مراقب باشند، در واقع روی خوش شانس بودن آنها حساب می‌کنند

MARIO TAMA / GETTY IMAGES NORTH AMERICA / AFP

«مراقب خود باشید!»

وقتی در توییتر اخبار مربوط به کشورم را  می‌بینم این عبارت را بارها و بارها می‌بینم، دستوری آمرانه به کسانی که در گیلروی، کالیفرنیا، در ال پاسو، یا دیتون زندگی می‌کنند. هنگامی که فرد مسلحی در حال شلیک است، آمبولانس‌ها قربانیان را به بیمارستان‌ها و سردخانه‌ها می‌برند، و افراد داغدیده یک شهر به‌هم‌ریخته بقایا را جمع می‌کنند، مسئولان در توئیتر پیام می‌دهند: «مراقب خود باشید!».

از دهه ۱۹۸۰ تا امروز، استفاده از این عبارت به عنوان شعار ده‌ها کمپین در مورد ایمنی در برابر آتش، امنیت آنلاین، مراقبت از پوست در تابستان و غیره به شدت افزایش یافته است. این عبارت به خاطر داشتن تجانس آوایی و آهنگین بودن، یادآوری‌کننده جذابی برای تعویض باتری حسگر دود یا استفاده از ضدآفتاب فاکتور ۵۰ است. اما استفاده از این عبارت در جامعه امروز آمریکا که تا دندان مسلح است چیزی جز یاوە‌گویی و خودفریبی نیست.

این عبارت را چه بتو اورورک نماینده دموکرات سابق الپاسو در کنگره و چه تد کروز سناتور جمهوری‌خواه فعلی این شهر در توئیتر بنویسد، به اندازه عبارت «قد بلند باشید» بی‌فایده و چرند است. برخی از مردم در امان خواهند بود، و برخی در امان نخواهند بود، و این ربط چندانی به تلاش آنها برای مراقبت از خود ندارد. در واقع منظور مسئولان از این عبارت این است که «خوش شانس باشید».

البته، بدیهی است که سیاستمداران به عبارت «مراقب خود باشید» متوسل می شوند، چون چیز دیگری برای گفتن ندارند. کلیشه‌های مربوط به خشونت مسلحانه در آمریکا باید مدام جایگزین شوند. یک سیاستمدار محبوب عبارت «به یاد شما هستیم و برایتان دعا می‌کنیم» را به کار برد تا اینکه مردم داغدیده و کنشگران به بیهودگی این عبارت و بعداً ریاکاری سیاستمداران پی بردند، سیاستمدارانی که از یک طرف برای قربانیان دعا می‌کنند و از طرف دیگر در راستای منافع اعضای ثروتمند انجمن ملی اسلحه رأی می‌دهند و سلاح‌های مرگبار بیشتری را در اختیار افراد جانی بیشتری قرار می‌دهند. امروزه سیاستمداران دعا می‌کنند یا ابراز همدردی می‌کنند، اما دیگر از عبارات کلیشه‌ای استفاده نمی کنند.

عبارات دیگری مانند «داغدیده» و «مصیبت» چنان حساسیت خود را از دست داده‌اند که دیگر آن طور که باید تکان‌دهنده و شوکه‌کننده نیستند. از دید بریتانیایی‌ها، وضعیت موجود در آمریکا ممکن است تراژدی باشد به همان معنایی که شکسپیر تعریف کرده است: در واقع معایب و کاستی‌های مرگبار خود این کشور – از جمله متمم دوم قانون اساسی، و فساد شرکتی و سیاسی – باعث نابودی آن شده‌اند. اما در آمریكا، سیاستمدارانی که از کشتار جمعی به عنوان «حادثه دلخراش» یاد می‌کنند طوری صحبت می‌کنند انگار در مورد یک سانحه طبیعی مانند زلزله صحبت می‌كنند، گویی این رویدادها به حدی بزرگ و قدرتمند هستند كه ما چاره‌ای جز پذیرفتن آنها نداریم.

در چنین بستری، دستورات بی‌معنایی مانند «مراقب خود باشید» ، «قوی بمانید» و «دعا کنید» باعث می‌شود آمریکایی‌ها احساس کنند که وقت آن رسیده برای مقابله با این جنون کاری بکنند. اما این احساس خود نوعی جنون است. دیگر نمی‌توان از افرادی که در یک جشنواره غذا شرکت می کنند یا برای تهیه وسایل مدرسه به فروشگاه والمارت می‌روند انتظار داشت که مراقب خودشان باشند. خدا می‌داند، شاید برخی از آنها برای خرید کوله‌پشتی ضدگلوله آمده باشند که در آمریکا دیگر از وسایل الزامی برای رفتن به مدرسه است. حتی اگر در خانه می‌ماندند و از طریق اینترنت کوله‌پشتی سفارش می‌دادند، با توجه به آمار خشونت خانگی مسلحانه در آمریکا، باز هم نمی‌توانستند مراقب خودشان باشند.

به‌نظر می‌رسد وقتی که مردم دارند می‌میرند زبان آخرین چیزی است که باید نگران آن بود. اما زبان یک ابزار اجتماعی است که مدت‌ها است از آن برای مدیریت یا سوءمدیریت استفاده می‌شود. به همین دلیل، باید به واژگان دقت کنیم، معنای آنها را تحلیل کنیم و ببینم آیا گرفتار فرضیاتی شده‌ایم که ما را در وضعیت مرگبار کنونی قرار داده‌اند. آیا لازم است که درباره وقایعی مانند «تیراندازی»، «کشتار» یا «حملات تروریستی» صحبت کنیم؟ آیا باید آنها را از روی محل وقوعشان نام‌گذاری کنیم، مثلا با نام‌های سندی هوک، کلمباین، گیلروی – یا از روی نام سیاستمدارانی  که به لغو قوانین قدیمی کنترل اسلحه رأی داده‌اند و از وضع قوانین جدید جلوگیری می‌کنند؟

در توئیتر جنبشی ایجاد شده است که از کشتار جمعی الپاسو با عنوان کشتار کورنین نام می‌برد. آنها این عنوان از روی اسم سناتور تگزاس، جان کورنین انتخاب کرده‌اند که از انجمن ملی اسلحه کمک مالی دریافت می‌کند. ممکن است این عنوان عمومیت پیدا نکند، اما حداقل باعث ایجاد بحث و گفتگو می‌شود و مسئولیت را به گردن شخصی می‌اندازد که می‌تواند به جای اینکه به مردم بگوید «مراقب خود باشید» اقدامی جدی برای حل این مشکل انجام دهد.

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk/voices/

© The Independent

بیشتر از جهان