ولنتاین و عشق پنهان در افغانستان

در این وطن عشق کار پرهزینه‌ای است

روز ولنتاین، تناقض‌های عجیب‌وغریب اجتماعی در افغانستان را آشکارا به رخ می‌کشد. حالا گوشه‌ای از شهر چراغانی و گل‌باران شده است و بی‌خیال تهدید و تعصب‌های همیشگی، پذیرای عاشقان جوانی می‌شود که از اظهار محبت در جامعه سنتی خود باکی ندارند و به کوچه «گلفروشی شهرنو» می‌آیند تا برای عاشق و معشوق خود هدیه‌ای بخرند.

این نسل تازه قد کشیده، دیگر عشق را گناه نمی‌پندارد. برای آن‌ها است که به‌رغم سختی روزگار، کوچه گلفروشی، رستوران‌‌های «کارته سه» و «شهر نو» و بسیاری دیگر از پاتوق‌ها در هرات و بلخ و بامیان با نقش و نگار ولنتاینی آذین شده‌اند و برای پذیرایی از دلباختگان آماده می‌شوند.

این جوانان در سایه تفنگ و در حاشیه انفجار، به دیدار معشوق می‌روند و زندگی را در رگ و پی جامعه افغانستان جاری می‌کنند.

این نشانی از یک تغییر است.

زهرا حسینی و حسن حداد نمونه‌ای از این نسل هستند. آن‌ها بدون واسطه ابراز عشق کرده‌اند. زهرا به خبرگزاری‌ها گفته‌ است: «آقای حداد به من پیشنهاد داد که من می‌خواهم یک زندگی خوب و خوشحال در کنار تو داشته باشم و تو را به‌عنوان همسر آینده‌ام انتخاب کرده‌ام. من اول خیلی شوک‌زده شدم به خاطر اینکه هیچ وقت باور نمی‌کردم که از طرف آقای حداد چنین پیشنهادی به من شود، چون تنها رفاقتی صمیمی با همدیگر داشتیم.»

اما ازدواج عاشقانه در این جامعه، همچنان در میان اقلیت کوچکی شکل می‌گیرد. هرچند بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، ۶۳ درصد جمعیت افغانستان زیر سن ۲۵ سال هستند که تعداد جوانان افغان را به ۲۷ میلیون نفر می‌رساند، اما پدرسالاری کامل در این جامعه حکمفرما است و فرزندان کمتر بدون اجازه والدین، اقدام به ازدواج می‌کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

واقعیت دیگر این است که بیشتر جامعه افغانستان، عاشقان پنهانی هستند. آن‌ها محبت خود را در پشت پرده و به دور از چشم دیگران ابراز می‌کنند. در این جامعه، عشق‌ورزی همچنان یک تابوی اجتماعی قلمداد می‌شود. دختران هنوز هم اجازه ندارند همسر خود را آزادانه انتخاب کنند و در بسیاری موارد، پدران و مادران و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها برای سرنوشت دختران و پسران جوان تصمیم می‌گیرند.

از آنجا ‌که جامعه افغانستان سنتی است، کمتر پیش می‌آید که به مردان و زنان این کشور، اجازه انتخاب همسر داده ‌شود و در بسیاری موارد، پدران و مادران تصمیم می‌گیرند که فرزندشان با چه کسی ازدواج کند. برای آن‌ها این یک ارزش مهم است که فرزندان، حرف‌شنو باشند.

آن‌هایی هم که تابوشکنی می‌کنند، دچار مشکل می‌شوند. بسیاری از زنان جوان به «جرم» عشق‌ورزی، سر از دیوان و دادگاه درآورده یا از منزل فرار کرده‌اند.

کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در گزارشی که آخر سال گذشته میلادی منتشر کرد، آورده است که در یک مدت ۱۰ ماهه از سال پیش، سه هزار و ۷۷۷ مورد خشونت علیه زنان در این کشور ثبت شده است. ۳۵ درصد این خشونت‌ها را خشونت‌های فیزیکی چون قتل، ضرب و شتم، مجروح کردن و کار اجباری تشکیل می‌دهند.

شبنم صالحی، گزارشگر کمیسیون مستقل حقوق بشر، می‌گوید که از این جمله، ۱۶۷ مورد قتل‌هایی هستند که برای بیشتر آن‌ها، انگیزه ناموسی وجود داشته است. این نهاد، همچنین ۱۳۰ مورد خشونت جنسی را ثبت کرده است و می‌گوید که اکثریت مردم، بیان این نوع خشونت‌ها را تابو می‌دانند و کمتر کسی حاضر به ثبت آن می‌شود.

از سوی دیگر، در این مدت ۳۸۵ مورد خشونت دیگر چون اخراج از منزل، ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام، ممانعت از حق ازدواج و حق تحصیل و ازدواج بدل نیز در کمیسیون حقوق بشر ثبت شده است.

با توجه به این سطح تکان‌دهنده از تهدید، سودای عشق و گرامی داشتن روز ولنتاین در افغانستان، دل شیر می‌خواهد و جوانان نیز رفته رفته دیدگاه‌های کلیشه‌ای را به چالش می‌کشند. هرچند این تقابل بدون هزینه نیست، اما مشخص است که در ۲۰ سال گذشته و از زمان روی کار آمدن حکومت دموکراتیک در این کشور، جامعه افغان به سوی تجددگرایی روی می‌گشاید.

بیشتر از زندگی