استکبار یاغی جمهوری اسلامی ایران علیه قدرت‌های قانونی غربی

«حقوق» برای علمای شیعه یک جاده یک طرفه است

یک‌طرفه بودن حقوق را در مواضع و رفتارهای مقامات جمهوری اسلامی ایران می‌توان مشاهده کرد- STR / AFP

روزگاری بود که مسلمانان در جوامع بسته‌ای زندگی می‌کردند و با یک کدخدا، خان، معلم قران و آخوندی که جامع‌المقدماتی در شهر نزدیک خوانده بود و به همه سوالات مردم پاسخ می‌داد، یا مردم با شاه، مفتی و رئیس‌الوزرا که به طور مساوی فاسد بودند، سروکار داشتند. در این دنیا، همه تابع و محکوم بودند و دوگانگی‌ها و خودمداری‌ها و سلطه‌جویی مسلمانان بروز و ظهور نمی‌یافت. اما دنیای جدید با ارتباطات و فن‌آوری و نهادهای تمدنی و امکان مهاجرت و رفت و آمد میان ملت‌ها، زندگی رویایی شبانی را با همه سادگی‌هایش به پایان رساند و دنیا را برای مسلمانان آشفته کرد. آنها دیگر در جزیره‌ای دور افتاده زندگی نمی‌کنند. مسلمانان امروز نه تنها از همه مواهب دنیای مدرن برخوردارند (ابزاری در آشپزخانه و اتاق نشیمن آنها نیست که اختراع غربیان نباشد)، بلکه با سنت‌ها و فرایندهای غربی هر روزه سروکار دارند و به چالش کشیده می‌شوند. اسلام سیاسی و هویت‌گرا که در پی بازسازی امپراتوری گذشته در برابر تمدن غربی است، در یک صد سال اخیر نشان داده است که از مواجهه سازگار و منصفانه و معقول با تمدن غربی و کشورهای غربی ناتوان بوده است. 

این ناتوانی فقط به اسلام‌گرایانی محدود نمی‌شود که خواهان قدرت‌گیری بر اساس آموزه‌های شریعت و سلطه بر دیگران هستند، بلکه مسلمانانی را که از اسلام عبادت فراتر می‌روند (اکثر علمای شیعه نیز چنین شرایطی دارند) نیز در بر می‌گیرد. چرا چنین است؟ یک وجه مهم این ناتوانی، به نگرش به «خود» (خود-حق‌پنداری) و اختصاص حقوقی یک طرفه به «خود» بازمی‌گردد. 

حقوق بشر یک‌طرفه

لطف‌الله صافی گلپایگانی، یکی از مراجع شیعه در ایران، در نامه‌ای به رئیس دادگاه قانون اساسی اتریش از «شرافت ذاتی انسان که ودیعه خداوند بزرگ برای ابناء بشر با هر رنگ، زبان، فرهنگ و جغرافیا است [اسمی از دین و مذهب نمی‌آورد]»، «مسئولیت صیانت از حقوق انسان‌ها و اجرای عدالت»، و «احقاق حق اعتقادی مسلمانان کشور... و ابطال رأی ظالمانه که حقّ مسلّم رعایت حجاب را بر مسلمانان منع نموده بود» سخن می‌گوید و از حکم این دادگاه به آزادی حجاب در آن کشور سپاسگزاری می‌کند. گویی اولا تنها مسلمانان در دنیا دارای حق هستند و «انسان» مساوی است با مسلمان، ثانیا تنها دولت‌های اروپایی هستند که حقوق انسان‌ها، آن هم فقط مسلمانان، را در برخی موارد محدود می‌کنند، و ثالثا، گویی جمهوری اسلامی ایران وجود خارجی ندارد و حقوق میلیون‌ها انسان در ایران هر روز نقض نمی‌شود. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این سخنان را کسی می‌زند که در جمهوری اسلامی ایران عضو شورای نگهبان بوده است و مسئولیت مستقیم در تصویب قوانینی داشته است که همه متضمن نقض حقوق غیرمسلمانان و ناباورمندان و حتی مسلمانان بوده است. او تاریخی بلند از مخالفت با حقوق زنان را در کارنامه‌اش دارد. صافی گلپایگانی ۴۲ سال است که  از این که در ایران زن غیرمسلمان و ناباورمند را با توسری و شلاق و جریمه وادار به پوشیدن حجاب می‌کنند، دفاع کرده و سخنی در دفاع از حقوق ناباورمندان نگفته است. هویت‌گرایان غربی نیز که امروز از حقوق مسلمانان، حتی تا حد اعمال شریعت در حیطه خانواده و ارث در کشورهای غربی (یک ملت- دو نظام حقوقی) دفاع می‌کنند، دهانشان در مورد نقض حقوق زنان در میان مسلمانان بسته است. 

حق یک‌طرفه عبادت و برگزاری مراسم

در ایران به احد‌الناسی غیر از شیعیان مرتبط با حکومت، اجازه تاسیس مسجد یا حسینیه یا نهادها و تشکل‌های دیگر داده نمی‌شود و بقیه نهادهای مذهبی و سیاسی، همیشه به عنوان پایگاه استعمار و امپریالیسم و دشمن معرفی می‌شده‌اند. اما برای روحانیون مایه خجالت و شرمندگی نیست که کشورهای غربی به مسلمانان اجازه می‌دهند نهاد و تشکل و معبد و پرستشگاه  داشته باشند و آزادانه به انجام مراسم خود مشغول باشند و حتی هزینه نهادهای دینی مسلمانان را از جیب مالیات‌دهندگان می‌پردازند. آنها چنین فرض می‌گیرند که چون حق با آنهاست و محور عالم امکان هستند، آزادی‌های مذهبی در دیگر کشورها حق مسلم آنهاست و چون دیگر ادیان و فرقه‌ها حق نیستند، طبعا باید آنها را در ایران محدود کرد. حتی اهل سنت نمی‌توانند در تهران و اصفهان و شیراز مسجد داشته باشند و کسانی که در دانشگاه‌های بزرگ کشور مراسم نماز جمعه اهل سنت را برگزار می‌کردند، در اوایل تاسیس جمهوری اسلامی ایران اعدام شدند. به مسیحیان تبشیری در ایران، حتی در خانه‌هاشان، اجازه برگزاری مراسم دینی نمی‌دهند و کشیشانی که چنین مراسمی را برگزار کنند، بازداشت می‌شوند و سال‌ها در زندان می‌مانند. اموال غیرمسلمانان پیوسته مصادره شده است، و پیروان آنها صرفا به دلیل پیروی اعدام یا ترور شده‌اند. حتی گورهای آنان هم از خشونت اسلامگرایان در امان نمی‌ماند. با این حال، شرایط سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران ادعا دارد که «دنیا بیش از هر زمان به این الگوی همزیستی در ایران بزرگ، نیاز دارد.» (برنا ۵ دی ۱۳۹۹)

پس از شکل‌گیری جمهوری اسلامی در ایران، همه معابد بهاییان تخریب شد و کلیساها و کنیسه‌هایی که وجود دارند، همه قبل از تاسیس جمهوری اسلامی ایران ساخته، و بسیاری از آنها نیز تعطیل شده‌اند. شهروندان غربی می‌توانند هر وقت بخواهند دین خود را تغییر دهند و مسلمان شوند؛ بدون آن که هزینه‌ای بپردازند. اما در ایران، اگر یک ایرانی شیعه، مسیحی یا بهایی یا یهودی شود و این را علنی سازد و از آن توبه نکند، به اعدام محکوم می‌شود. اکثر علمای شیعه با این رفتارها موافق بوده‌اند یا در برابر آنها سکوت کرده‌اند.  

شورای نگهبان علیه حقوق اساسی

مفسران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به نظام وفادارند، شورای نگهبان را به عنوان نهادی برای دفاع از حقوق اساسی، مانند دیوان عالی در دیگر کشورها، معرفی می‌کنند. این یک مغالطه و انحراف و فریب بزرگ است. شورای نگهبان قانون اساسی در ایران، نگهبان نظام جمهوری اسلامی، ولی فقیه و شریعت اسلامی است و هیچ‌گاه، حتی در یک مورد، حافظ حقوق اساسی شهروندان ایرانی (به صرف شهروندی) نبوده است. نظری از سوی شورای نگهبان صادر نشده است که متضمن دفاع از حقوق یک شهروند یا جمعی از شهروندان در برابر حکومت یا نهادهای حکومتی باشد. اما مهم‌ترین کارکرد دیوان عالی یا نهادهای حافظ قانون اساسی در کشورهای غربی، دفاع از حقوق اساسی و مدنی شهروندان در برابر قوای سه گانه بوده است. در همین چارچوب است که دادگاه قانون اساسی اتریش از حقوق یک یا چند مسلمان که به این دادگاه رجوع کرده‌اند، دفاع کرده است. اما حتی یک مورد در ۴۱ سال گذشته از پاسخ شورای نگهبان به شکایت یک فرد یا افرادی به این شورا برای دفاع از حقوق خود، وجود ندارد. 

عضو می‌شویم، اما عمل نمی‌کنیم

یک‌طرفه بودن حقوق را در دیگر مواضع و رفتارهای مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز می‌توان مشاهده کرد. به عنوان نمونه، ایران عضو بسیاری از مجامع بین‌المللی است. جمهوری اسلامی ایران در این مجامع مقررات را به صورت گزینشی می‌پذیرد و رعایت می‌کند. محمدجواد لاریجانی، رئیس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی جمهوری اسلامی ایران، در مورد پیوستن به اف ای تی اف می‌گوید: «اف‌ای تی اف، سازوکار مسخره‌ای است که ایجاد کردند تا روی دیگران پیاده کنند... اگر بناست ما به این سازوکار‌ها عمل کنیم خیلی ابلهانه است، اما اگر بناست عمل نکنیم و برخی بگویند تنها عضو می‌شویم، اما عمل نمی‌کنیم، چیز بدی نیست.» (تسنیم ۶ دی ۱۳۹۹) این برخورد، دقیقا روشی است که جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بین‌المللی داشته است: عضو است یا عضو می‌شود و از حقوق آن عضویت برخوردار می‌شود، و هرجا نخواهد عمل کند، خودداری می‌کند و نادیده می‌گیرد. 

دفاع از حقوق «ما» خوب است و دفاع از حقوق «آنها» بد

اسلام‌گرایان شیعه تا روز براندازی رژیم پهلوی که نهادهای حقوق بشری بین‌المللی، مثل عفو بین‌الملل، از حقوق آنها دفاع می‌کردند، آن نهادها را وابسته به صهیونیزم و امپریالیزم معرفی نمی‌کردند. اما از زمانی که حاکم و مورد انتقاد این نهادها واقع شدند، آنها را با برچسب‌های مختلف می‌نواخته‌اند. در سال‌های اخیر، وقتی این نهادها عربستان سعودی و اسرائیل را مورد انتقاد قرار می‌دهند، گزارش‌هاشان در بوق‌های تبلیغاتی حکومتی نیز منتشر، و از آنها استقبال می‌شود. اما وقتی از اعدام یا بازداشت روزنامه‌نگاران یا کشتار معترضان در خیابان‌های ایران انتقاد کنند، با ناسزا در این بوق‌ها مواجه می‌شوند. دفاع این نهادها از حقوق، تا وقتی معطوف به حقوق مسلمانان باشد، جایز و اعتراف است، اما وقتی از حقوق دیگران سخن بگویند، به دشمن تبدیل می‌شوند.   

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه