بازگشت آمریکای دگرگون شده به جهانی در حال دگرگونی

هرگاه واشنگتن در صدد خروج تدریجی از خاورمیانه شد، رخدادهای منطقه آن را به نقطه اول بازگرداند

جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب آمریکا. عكس از:  AFP

هرچند ما در شرق به ساده‌ انگاری خو کرده ایم، اما تصویر سیاه و سفید از رویدادها منحصر به آمریکا نیست. در تاریخ سیاسی آمریکا، بر خلاف آن‌چه از گفتمان سیاسی به نظر می‌آید، همیشه با انتقال قدرت از یک اداره به اداره دیگر، با همه سیاست‌های گذشته قطع ارتباط نشده است. بلکه تجارب نشان داده که برخی از سیاست‌های گذشته از سوی اداره جدید دنبال شده و برخی هم با انقطاع و بریدگی روبه‌رو گشته است.

نارضایتی از ماجراجویی‌های رئیس جمهور جورج بوش پسر و محافظه‌کاران نو، سبب شد تا سناتور جوان باراک اوباما به عنوان رئیس جمهوری انتخاب گردد؛ واکنش‌ها در برابر سیاست‌های لیبرالیستی اوباما و وجود یک رئیس جمهور سیاه در کاخ سفید، راه را برای ریاست جمهوری پیمان‌کاری به نام ترامپ، باز کرد؛ ناخوشنودی از خروج ترامپ از سیاست‌های سنتی و خطوط قرمز که ده‌ها سال بر سیاست آمریکا حاکم بوده، منجر به این شد تا سناتور سابقه دار و معاون رئیس جمهور و آگاه به مؤسسات آمریکایی، یعنی جوباید‌ن در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسد. اما هر رئیس جمهوری که با پاسداران «دولت عمیق» و منافع حیاتی آن تصادم کرده، نتوانسته مطابق به اراده خودش تغییراتی در سیاست آمریکا وارد کند.

اکنون جوبایدن رئیس جمهور منتخب در مقابل سیاست ترامپ که شعار «نخست آمریکا» می‌داد، سیاست «بازگرداندن وحدت و اعتبار آمریکا» را عنوان کرده است. لیندا توماس گرینفیلد، نماینده تعیین شده جدید آمریکا در سازمان ملل متحد، می‌گوید: «اگر ایالات متحده آمریکا باز گردد، کثرت‌گرایی و دیپلماسی نیز باز می‌گردد». آنتونی بلینکن وزیر خارجه تعیین شده بایدن ابراز می‌دارد که: «هیچ کشوری نتوانسته جایگاه و نقش آمریکا را در جهان بر عهده بگیرد».

اما باید اذعان کرد که نه آمریکای امروز همان آمریکای چهار سال پیش است و نه جهانی‌که قرار است آمریکا به آن باز گردد، بلکه هر دو تغییر کرده اند. از این جهت آمریکا نمی‌تواند بدون تغییر، جایگاه و نقشی را که دیگران نتوانسته اند بر عهده گیرند، بار دیگر بر عهده گیرد. این تغییر هم باید در بخش نظامی و جنگ اتفاق افتد و هم در بخش سیاست و دیپلماسی.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

البته با در نظر داشت این‌که هیچ نقشه نظامی در میدان جنگ مطابق با آنچه روی کاغذ کشیده می‌شود، به اجرا در نمی‌آید و هیچ برنامه انتخاباتی و دکترین سیاسی نمی‌تواند همه اهداف و پیام‌های اصلی خود را در عمل و واقعیت پیاده کند. این حقیقتی است که کارشناسان نظامی به آن اعتراف کرده اند و تجارب سیاسی آن را به اثبات رسانده است.

از جورج بوش پسر پس از پیروزیش در انتخابات ریاست جمهوری پرسیده شد که از تجربه پدرش چه آموخته است، وی در پاسخ گفت: «هزینه کردن سرمایه سیاسی در سیاست داخلی». منظورش این بود که علت شکست پدرش در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این بود که سرمایه سیاسی‌اش را در سیاست داخلی هزینه نکرد، با وجودی که وی جنگ «توفان صحرا» را برای اخراج نیروهای عراقی از کویت به راه انداخت و در زمان ریاست او که تازه اتحاد جماهیر شوروی فرو ریخته بود، آمریکا به ابر قدرت یگانه جهان تبدیل شد.

بر همین اساس بوش پسر اعلام کرد که وی «رئیس جمهور داخلی» خواهد بود، اما در عمل وی بیشتر از همه رؤسای جمهوری آمریکا به درگیری در خارج پرداخت. از حمله به افغانستان و عراق گرفته تا تغییر دادن خاورمیانه از راه زور.

چنین به نظر می‌رسد که جوبایدن قصد دارد سرمایه سیاسی و تجربه طولانی خود را هم در سیاست داخلی مصرف کند و هم در سیاست خارجی. از پروژه‌های اجتماعی و اقتصادی و بهداشتی در داخل گرفته تا بازگشت و تمرکز بر پیمان‌ها، ائتلاف‌ها، توافقات و سازمان‌های بین‌المللی که ترامپ آمریکا را از آن‌ها بیرون کرده است. شعار جوبایدن در این مسیر این است که آمریکا با متحدانش باشد و در رأس میز قرار داشته باشد. به گفته وزیر خارجه اش بلینکن، آمریکا ابر قدرتی باشد که جهان را فریب نمی‌دهد.

اما چالش‌هایی‌که بایدن پیش رو دارد فراوان است. زیرا اوضاع و محاسبات در چین، روسیه، کره شمالی، ایران، ترکیه، اسرائیل و کشورهای عربی، دگرگون گشته، هرچند که در بازیگران رأس هرم قدرت تا به حال تغییری نیامده و همان‌ها هستند که بودند. هم‌چنان در محاسبات آمریکای پیش از دوره ترامپ نیز تحولاتی آمده است، هرچند که اکثریت تیم بایدن از میان همان کسانی برگزیده شده است که در اداره اوباما کار کرده اند.

هرگاه که یک رئیس جمهوری آمریکا برای خروج تدریجی از خاورمیانه برنامه‌ریزی کرده، حوادث این منطقه دامانش را گرفته و او را به جایگاه قبلی‌اش باز گردانده است. به همین ترتیب هر گاه که افکار عامه آمریکا از دست و گریبان شدن دولت آمریکا در مسائل خارجی و از ریختن خون فرزندان خود و پرداخت تریلیون‌ها دلار، به ستوه آمده است، جهان از غیاب آمریکا و نقش آن در محافظت از نظام جهانی به هراس افتاده است.

از سوی دیگر، چند پارچگی در داخل آمریکا به نقطه بسیار حادی رسیده و کس نمی‌داند که آیا بایدن تا چه حد می‌تواند در تحقق هدف خود برای توحید داخلی آمریکا، موفق خواهد شد و تا کجا خواهد توانست در میان جریان‌های مختلف لیبرال، تجدد طلب و محافظه‌کار درون حزب دموکرات، توازن و اعتدال بر قرار کند که البته کاری است بس دقیق و دشوار.

آنتونی بلینکن اعتراف می‌کند که: «موضع چین قوی‌تر و موضع ما ضعیف‌تر شده است؛ ما قبل از این که به گفت‌وگو بپردازیم، نیازمند تأنی و جمع و جور کردن خود هستیم». جایک سولیفان مشاور امنیت ملی، به این نظر است که بازگشت به برجام «بستگی به ایران دارد». اما او می‌داند که بازگشت به یک توافقی که ترامپ از آن بیرون شده به گونه خودکار صورت نخواهد گرفت. این خروج قدرت‌هایی را پریشان و نگران و قدرت‌هایی را راضی و خوشحال ساخته و پس از آن شرط‌هایی بر مذاکرات افزوده شده که اوباما آن ها را مغفول گذاشته است، مانند موشک‌های بالستیک و نفوذ منطقه‌ای ایران.

به همین گونه بازی با روسیه پیچیده و دامنه دار شده و بازی با کره شمالی به گفت‌وگو دو طرفی مبدل گشته که هر یک سخن دیگر را نمی‌فهمد و بازی با ترکیه با آرزوهای خلافت سلطانی تصادم کرده است. اما محافظت از امنیت خلیج فارس و منافع حیاتی مشترک در این منطقه، مسأله‌ای است که به دقت فراوان نیاز دارد، به ویژه پس از این‌که ترامپ در برابر حملات موشکی ایران بر تأسیاست نفتی عربستان سعودی، دست بسته نشست و کاری انجام نداد.

این در حالی است که بلینکن بر «جمع میان دیپلماسی و بازدارندگی» تأکید می‌کند. لیندا توماس گرینفیلد نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد و ویلیام پیرینز معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا در مقاله‌ای در «فارن افرز» نوشته اند: «چهار سال ریاست جمهوری ترامپ دیپلماسی آمریکا را شکسته است. لازم است نیروی دیپلماسی آمریکا و اهداف آن، بازسازی شود، اما نه آن‌چنان‌که بود، بلکه بر اساس ابتکار جدید و به عنوان یک حقیقت جدید».

ولی باید افزود که آمریکا آن چنان که در ابتکار علمی مهارت دارد در ابتکار سیاسی و دیپلماسی مهارت چندانی ندارد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه