حسن انوشه و زبان فارسی تا دوردست‌ها

این چهره برجسته ۲۳ فروردین در اثر سرطان از دنیا رفت

کار بزرگ حسن انوشه نشان‌دادن میزان نفوذ زبان فارسی در اقصی‌ نقاط عالم با مدارک و اسناد معتبر بود - هنرآنلاین

حسن انوشه، از چهره‌های برجسته و پرکار عرصه دانشنامه‌نگاری و فرهنگ‌نویسی، پس از تحمل چند سال بیماری سرطان، در نهایت در روز ۲۳ فروردین درگذشت تا جامعه فرهنگی ایران یکی از نامداران عرصه ادب فارسی را از دست بدهد.

انوشه تحصیلات خود را در ادبیات فارسی و عربی در دانشگاه تهران به پایان رسانده بود و در آموزش و پرورش مشغول کار بود، اما خود در یکی از برنامه‌های «شب‌های بخارا» گفت که اوایل انقلاب، زمانی که به کار معلمی در بابل و منطقه مازندران سرگرم بود، او را از آموزش و پرورش اخراج کردند. آن اخراج، از یک سو شرایط نامناسبی برای او در تامین مایحتاج زندگی ایجاد کرد و از سوی دیگر، او را به سمت تمرکز بر کار و پیشه‌ای دیگر سوق داد که بعدها بخشی مهم از زندگی فرهنگی او را شکل بخشید؛ ترجمه و ویراستاری. 

ترجمه تاریخ ایران کمبریج

کار ترجمه را انوشه با تاریخ و در انتشارات امیرکبیر شروع کرد. خود در یکی از آخرین گفت‌وگوهایش (هنرآنلاین۱۳ شهریورماه ۱۳۹۸) آورده است که  «در سال ۱۳۵۰ با انتشارات امیرکبیر و عبدالرحیم جعفری قرارداد بستم و کتاب تاریخ غزنویان نوشته کلیفورد ادموند باسورث را ترجمه کردم.» ترجمه خوب آن کتاب سبب شد تا چهره‌‌ای همانند ایرج افشار به او نامه بنویسد و از او تقدیر کند: «روزی در مدرسه‌ای در شهر قائم‌شهر فعلی (شاهی سابق)، یک نامه‌ به دست من رسید که در آن نوشته شده بود، من کتاب شما را خواندم و بسیار خوب ترجمه‌ کرده‌ای و امیدوارم راهت را ادامه بدهی؛ ایرج افشار.»(هنر‌آنلاین) این تشویق سبب شد تا او آن کار را جدی‌ بگیرد و ادامه دهد، و سپس در دوران  بعد از انقلاب و پس از اخراج از معلمی، به سراغ انتشارات علمی و فرهنگی برود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته انوشه، هرمز عبداللهی در آزمونی از او خواست تا معادلی برای واژه «ارتدوکس» پیشنهاد دهد که او واژه «متعصب» را پیشنهاد می‌دهد و همان پاسخ سبب می‌شود تا او برای ویراستاری و ترجمه یکی از مجلدات «تاریخ تمدن ویل ‌دورانت» انتخاب شود که نتیجه آن شد انتشار جلد مربوط به «عصر ولتر» از «تاریخ تمدن ویل‌دورانت».

انوشه اما در کار ترجمه گزیده‌کار بود و کوشید تا تمرکز خود را روی متنی بگذارد که نیازی فرهنگی را پاسخ دهد، و آن متن، «تاریخ ایران کمبریج» بود که برخی از مجلدات آن را آقای انوشه ترجمه کرد. این کتاب در دوره خود مهمترین و مفصل‌ترین کتابی بود که در زمینه تاریخ ایران در چند جلد منتشر شد؛ اثری که محققان بسیاری روی آن کار وتلاش کرده بودند و از جهاتی معتبرترین متن تاریخی درباره ایران در آن دوره به شمار می‌رفت.

در سال‌های اخیر البته تاریخ جامع ایران که از سوی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی در ۲۰ جلد منتشر شده است، کامل‌تر از تاریخ کمبریج است. تا پیش از آن، کتاب کمبریج در زمینه تاریخ ما، معتبرترین بود و هنوز هم اثری قابل‌اعتنا در زمینه تاریخ عمومی ایران به شمار می‌رود.

همت آقای انوشه برای برگردان آن مجموعه حجیم و عظیم، و البته آشنایی او با تاریخ ایران، سبب شد تا ترجمه‌ای پیراسته و پاکیزه از آن کتاب با به بازار کتاب عرضه شود. در همان گفتگو، انوشه از دست‌اندرکاران کنونی انتشارات امیرکبیر شاکی بود که انتشار کتابش را به رغم ۲۱ بار تجدید چاپ متوقف کرده‌اند، و لذا گفت که ترجمه جلد ششم این کتاب را به آنها نخواهد داد و حتی به اعتراض گفت که می‌خواهد بقیه مجلدات را هم بگیرد و به ناشری دیگر برای انتشار بدهد.

تمرکز بر دانشنامه‌نگاری و دائره‌المعارف‌‌نویسی

از میانه‌های دهه شصت، حسن انوشه به سمت دانشنامه‌نگاری سوق یافت و تقریبا بقیه عمرش را در همین مسیر گذراند. علی دهباشی در یادداشتی پس از مرگ انوشه آورد: «آنان که امروز از خوشنامان فرهنگنامه‌نگاری هستند، باید بنویسند که در دهه شصت او چگونه الفبای کار را به آنان آموخت.» دهباشی از ساختمانی قدیمی در پشت چهارراه آب‌سردار یاد می‌کند که آقای انوشه روی انبوهی از کاغذ و فیش‌ها و کتاب‌ها نشسته بود، در حالی که «کولری ناله‌کنان باد گرم پشت‌بام را به داخل کتابخانه می‌آورد»، و انوشه «میزبان اهل‌قلمی بود که مدخل‌های سفارشی او را نوشته و با خود آورده بودند. بسیاری را آنجا دیده بودم؛ محمدعلی سپانلو، حسن میرعابدینی و... »

انوشه خود در همان گفت‌وگوی صمیمی در صبح ‌پنج‌شنبه با «بخارا ۲۵ بهمن ۱۳۹۷» از پرکاری خود در آن ایام سخن گفته است. او می‌گوید که روزها ساعت ۸ صبح تا ۶ شب به ترجمه و ویراستاری مشغول بود و از ساعت ۶ تا ۹ شب به کار نوشتن مداخلی برای دائره‌المعارف تشیع. او حتی از یک روز یاد می‌کند که به صورت پیوسته و بدون استراحت، ۲۳ ساعت کار کرده بود.

ایده ابتکاری دانشنامه ادب فارسی

کسب تجربه در دانشنامه‌نگاری و نیز تحصیل در ادبیات فارسی و عرب، انوشه را به سمت طرح یک ایده ابتکاری و تخصصی در زمینه ادبیات فارسی راهنمایی کرد؛ دانشنامه ادب فارسی. این دانشنامه که ۹ جلد آن در زمان حیات آقای انوشه منتشر شد، به شکل تخصصی به تاثیرات و میزان نفوذ زبان فارسی در سایر کشورها می‌پردازد. نگاهی به مجلدات مختلف این دانشنامه نشان می‌دهد که زبان فارسی تا چه مناطقی پرکشیده است و چه تاثیراتی بر ملل و نحل گوناگون داشته است. تا پیش از انتشار آن دانشنامه، بسیاری را گمان بر این بود که زبان فارسی تنها در همین چند کشور همسایه، همانند افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان نفوذ دارد. اما انتشار آن دانشنامه نشان داد که چه گنجینه‌های عظیمی از زبان فارسی و کاربردهای گوناگون آن در شبه‌قاره هند، آسیای میانه، آناتولی، بالکان، قفقاز و …، وجود دارد. انتشار این مجموعه سبب شد تا انوشه به یکی از مهمترین منابع و مراجع برای ارسال بسیاری از متون فارسی از اقصی نقاط جهان تبدیل شود. این مجموعه متاسفانه به دلیل عدم تامین بودجه در میانه‌های کار متوقف ماند و استمرار نیافت.

انوشه اما با توقف فعالیت دانشنامه ادب فارسی که به گفته خودش ۴ مجلد آن هنوز منتشر نشده‌ است، از پای ننشست و سرپرستی یک دانشنامه منطقه‌ای در داخل ایران را بر عهده گرفت تا هم مشتاقان و نسل تازه علاقه‌مند به فرهنگ بومی زادگاهش ( بابل مازندران) را با ظرایف و دقایق این کار آشنا سازد، و هم سنگ‌بنای یک دانشنامه منطقه‌ای را بنا نهد. دانشنامه مازندران با همت عالی یکی از خیّران منطقه مازندران (دکتر علی شافی) که «بنیاد مازندران‌پژوهی انوشه» را نیز بنا گذاشت، فرصت فراهم‌آوری یافت. چنان که در تارنمای این دانشنامه آمده است، مقالات این دانشنامه سه جلدی و سه هزار صفحه‌ای به پایان رسیده و آماده انتشار است.

فرهنگ ناشنیده افغانستان

ظرفیت‌های زبان فارسی سبب شد تا انوشه از میانه‌های دهه ۷۰ و با همکاری غلامرضا خدابنده‌لو به صرافت تدوین فرهنگی برآید که داشته‌های زبانی مردم امروز افغانستان و پیوند آنها را با زبان فارسی نشان دهد. این اثر پژوهشی، «فارسی ناشنیده؛ فرهنگ واژه‌ها و اصطلاحات فارسی و فارسی‌شده‌ کاربردی در أفغانستان» را در بر می‌گرفت که نخستین بار در سال‌های اولیه دهه ۹۰ از سوی نشر قطره منتشر شد. از ویژگی‌های آقای انوشه، روزآمدسازی برخی از این کتاب‌هاست که از جمله آنها، انتشار ویرایش تازه‌ای از« فارسی ناشنیده» است.

او در همان نشست بخارای بهمن ۹۷ گفت که «فارسی ناشنیده» مجموعه‌ای از لغت‌هایی است که در افغانستان امروزی کاربرد دارد، اما ایرانیان آن را نشنیده‌اند، و افزوده بود که در چاپ جدید کتاب که قرار است انتشارات فرهنگ معاصر به زودی منتشرش کند، ۵۰۰ واژه دیگر هم به آن اضافه شد‌ه است.

از انوشه اگرچه کتابی تالیفی باقی نماند، اما حجم برخی از مدخل‌هایی که او در حوزه‌‌های تخصصی تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشته است، از بسیاری از کتاب‌های تخصصی بیشتر است. 

در همان گفت‌وگو با هنرآنلاین، می‌گوید: «چیزی حدود ده هزار مقاله دارم که از این تعداد سه هزار مقاله در دانشنامه تشیع، چهارهزار مقاله در دانشنامه دانش‌گستر،  و تعداد زیادی در دانشنامه‌ای که خودم تدوین کرده‌ام (دانشنامه ادب فارسی) چاپ شده است.»  او همچنین از نگارش ۵۰۰ مقاله برای دانشنامه حافظ  بهاء‌الدین خرمشاهی خبرداد و گفت که تنها ۲۰۰ مقاله به نام او شده است، و به همین دلیل تصمیم گرفته است تا با آقای خدابنده‌لو دانشنامه حافظ را به صورت مستقل منتشر کند. (هنر‌آنلاین)

اگرچه سرطان اجازه نداد تا او چند سال آخر عمر را آن گونه که خود می‌پسندید کار کند، و از جمله همین کارهای ناتمام را به اتمام برساند، اما بنایی که او در دانشنامه‌نگاری گذاشت و شاگردانی که آموزش داد، بنیاد انوشه‌ در مازندران، و فرزند ادیبی که  پرورد (دکتر مزدک انوشه، استاد ادبیات و زبان دانشگاه تهران)، می‌توانند راهنمایی روشن و چراغی پرفروغ باشند برای ادامه پژوهش‌هایی که او انجام داد، و به سرانجام رسانیدن برخی از آثاری که او آرزوی انجام آنها را داشت و به پایان نرسید. 

بیشتر از فرهنگ و هنر