اورشلیم‌پست: پرهیز موساد از حذف خمینی فرصتی از دست‌رفته و اشتباه محاسباتی بود

یک رئیس باسابقه موساد – که سال‌ها در ایران مستقر بود – استدلال کرد که خمینی تهدیدی نیست: بگذارید به تهران برگردد. او دوام نخواهد آورد. ارتش و ساواک، او و روحانیونی که در خیابان‌ها تظاهرات می‌کنند را سرکوب خواهند کرد. او نماینده گذشته ایران است، نه آینده‌

اورشلیم‌پست در مقاله‌ای اینکه موساد، روح‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی را پیش از ورود به تهران حذف نکرد، اشتباهی محاسباتی و فرصتی از دست‌رفته و سوخته توصیف می‌کند که پیامدهای آن همچنان منطقه را دامنگیر خود کرده است. در این مقاله با اشاره به دوران کوتاه نخست‌وزیر بختیار آمده است: شاپور بختیار، تسافریر، رئیس بخش موساد در ساواک را احضار کرده بود تا درخواستی صریح را به اسرائیل منتقل کند: ترور روح‌الله خمینی در اقامتگاهش نزدیک پاریس. به گفته چند افسر سابق موساد در مستند «موساد: جاسوسان ناکامل» ساخته دوکی درور در سال ۲۰۱۸، این درخواست باعث برگزاری جلسه‌ای بحرانی در تل‌آویو شد.

اورشلیم‌پست می‌نویسد: در ۲۸ ژانویه، رئیس موساد، ییتزاک هوفی، افسران ارشد از جمله یوسی آلفر، تحلیلگر ارشد امور ایران، را گرد هم آورد. این معضل یادآور سابقه‌ای حیاتی بود: چند ماه پیش، صدام حسین به شاه پیشنهاد داده بود خمینی را در تبعید عراق حذف کند – پیشنهادی که به دلیل نگرانی از واکنش‌های منطقه‌ای رد شد. حالا اسرائیل با انتخابی مشابه روبرو بود.

هوفی جلسه را با مخالفت با این عملیات بر اساس اصول اخلاقی آغاز کرد. آلفر در کتاب خاطراتش در سال ۲۰۱۵، «پیرامون: جستجوی اسرائیل برای متحدان خاورمیانه»، نوشت: «او با ترور رهبران سیاسی خارجی مخالف بود.» یک رئیس باسابقه موساد – که سال‌ها در ایران مستقر بود – استدلال کرد که خمینی تهدیدی نیست: «بگذارید به تهران برگردد. او دوام نخواهد آورد. ارتش و ساواک، او و روحانیونی که در خیابان‌ها تظاهرات می‌کنند را سرکوب خواهند کرد. او نماینده گذشته ایران است، نه آینده‌اش.»

آلفر به کمبود اطلاعات کلیدی اعتراف کرد: «ما به سادگی اطلاعات کافی درباره دیدگاه‌های خمینی نداشتیم تا ریسک را توجیه کنیم.» با وجود ۱۵۰۰ اسرائیلی فعال در ایران و روابط امنیتی عمیق، موساد در مورد نیروهای مخالف تخصص نداشت. یک مامور ارشد مخفی گفت که حذف خمینی نزدیک پاریس «از نظر سازمانی کار پیچیده‌ای نبود»، به گزارش رونن برگمن در کتاب «برخیز و بکش: تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل» (۲۰۱۸). با این حال، نگرانی‌های دیپلماتیک غالب شد: شکست می‌توانست روابط با فرانسه را نابود کند، خشم جهانی مسلمانان را برانگیزد، خمینی را به شهادت برساند و روابط با مسکو و واشنگتن را تیره کند.

پس از ساعت‌ها بحث، هوفی تصمیم گرفت: «ما وارد این ماجرا نمی‌شویم.» تسافریر به بختیار اطلاع داد که اسرائیل «نقش پلیس جهانی را ایفا نخواهد کرد» و به اصل عدم مداخله استناد کرد.

در اول فوریه ۱۹۷۹، دو هفته پس از خروج شاه از ایران، خمینی با استقبال حامیانش، سوار پرواز ایرفرانس به تهران شد. بختیار ساواک را منحل کرد. تا ۱۱ فوریه، دولت او فروپاشید. آخرین رئیس ساواک، ناصر مقدم، چند هفته بعد اعدام شد، در حالی که بختیار به پاریس رفت و در سال ۱۹۹۱ توسط ماموران جمهوری اسلامی ترور شد.

به نوشته اورشلیم‌پست، خمینی پس از بازگشت، بی‌درنگ ایران را به یک دولت دینی تبدیل کرد. او اسرائیل را «شیطان کوچک» و آمریکا را «شیطان بزرگ» خواند، که باعث بحران ۴۴۴ روزه گروگان‌گیری سفارت آمریکا و قطع روابط ایران با غرب شد. اندکی بعد، صدام حسین با بهره‌برداری از آشوب، جنگی علیه جمهوری اسلامی به راه انداخت که هشت سال خونین طول کشید. در همین حال، ایران شروع به صدور ایدئولوژی انقلابی خود در منطقه کرد. در اقدامی نمادین، جمهوری اسلامی، سفارت اسرائیل را به سازمان آزادی‌بخش فلسطین یاسر عرفات واگذار کرد، که اردوگاه‌های لبنانی‌اش تحت نظارت سپاه پاسداران، کادر موسس حزب‌الله را آموزش داد.

اورشلیم‌پست در ادامه به‌ شکل‌گیری سپاه و گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی و نفوذ در لبنان و سوریه و عراق و طیفی از بمب‌گذاری‌ها و عملیات حذف در خارج اشاره می‌کند. به نوشته این روزنامه اسرائیلی، از بمب‌گذاری آمیا در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ تا دخالت در جنگ علیه اسرائیل در حمایت از حماس پس از اکتبر ۲۰۲۳، پیامدهای تصمیم سال ۱۹۷۹ در سطح جهانی طنین‌انداز است.

به نوشته اورشلیم‌پست، اشتباه اسرائیل ناشی از فرضیات نادرست دکترین پیرامونی بود. این دکترین که در سال ۱۹۵۷ در دفتر دیوید بن‌گورین شکل گرفت، به دنبال اتحاد با نیروهای غیرعرب منطقه‌ای (ایران، ترکیه، اتیوپی، کردهای عراق...) بود. تبادل اطلاعات رونق گرفت؛ ساواک با سیستم‌های جنگ الکترونیک اسرائیلی مجهز شد؛ مهندسان اسرائیلی زیرساخت‌های انرژی ساختند، در حالی که ایران نفت اسرائیل را تامین می‌کرد و نیمی از خط لوله ایلات-اشکلون را تامین مالی کرد؛ مئیر آمیت (رئیس موساد ۱۹۶۳-۱۹۶۸) به عنوان نماینده اسرائیل در جشن‌های تخت جمشید ۱۹۷۱ شاه شرکت کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این نزدیکی اعتماد به نفس ایجاد کرد. به گفته آلفر، «ردیفی طولانی از مقامات ارشد اسرائیلی مطمئن بودند که ایران را مثل کف دستشان می‌شناسند.»

موساد بر بازیگران دولتی تمرکز داشت و قدرت ایدئولوژی تندرو را نادیده گرفت، زمانی که حدود ۶۰۰,۰۰۰ نوار سخنرانی خمینی از فرانسه به ایران سرازیر شد. وقتی بختیار فاش کرد که از آمریکا، بریتانیا و فرانسه نیز درخواست ترور خمینی کرده بود – و همه رد کردند – انزوای اسرائیل در اشتباه در ارزیابی تهدید آشکار شد.

اگر اسرائیل درخواست بختیار را پذیرفته و خمینی را در تبعید پاریس حذف کرده بود، چه می‌شد؟ مقامات سابق همچنان اختلاف نظر دارند. برخی استدلال می‌کنند که مرگ او می‌توانست انقلاب را متوقف کند یا به میانه‌روها اجازه دهد ایران را به سوی جمهوری سکولار هدایت کنند. دیگران معتقدند که شور انقلابی به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت رسیده بود و شهادت خمینی ممکن بود تنها سقوط پادشاهی را تسریع کند.

با این حال، یک چیز روشن است: جمهوری اسلامی نه اجتناب‌ناپذیر بود و نه پیش‌بینی‌شده – حتی برای کسانی که نزدیک‌ترین به صحنه بودند.

رد پیشنهاد صدام توسط شاه در سال ۱۹۷۸ و امتناع موساد در سال ۱۹۷۹ سه نقص مشترک داشتند. اول، هر دو راه‌حل‌های نظامی را بیش از حد ارزیابی کردند. شاه معتقد بود ساواک می‌تواند مخالفان را سرکوب کند؛ موساد به ارتش اعتماد داشت که خمینی را مهار می‌کند. دوم، احتیاط دیپلماتیک غالب شد؛ هم اسرائیل و هم شاه نگران بی‌ثباتی منطقه‌ای بودند. سوم، آژانس‌های اطلاعاتی در سطح جهانی تاثیر خمینی را اشتباه برآورد کردند. سیا، ام‌آی۶ و ساواک همگی او را «مرحله‌ای گذرا» می‌دانستند، با وجود ۱۵ سال تبعید او در بسیج روحانیون. برگمن اشاره می‌کند که این موضوع بازتاب محدودیت نهادی موساد در حذف شخصیت‌های سیاسی یا مذهبی خارجی بود، حتی در میان تهدیدهای وجودی.

به نوشته اورشلیم‌پست، اسرائیل تنها در این اشتباه نبود. فرانسه، بریتانیا و آمریکا – که هر یک توانایی‌های اطلاعاتی در ایران داشتند – نیز جذابیت خمینی را دست‌کم گرفتند. دولت فرانسه به خمینی اجازه داد از اقامتگاه تبعیدی‌اش در نوفل‌لو‌شاتو با نظارتی اندک که به سهل‌انگاری نزدیک بود، فعالیت کند. کشورهای غربی نیز از سرعت انقلاب ایران غافلگیر شدند و رویکردی محتاطانه برای قطع ارتباط با متحد سابق خود اتخاذ کردند. به گفته آلفر، دستیاران خمینی به فرستادگان مشتاق آمریکایی قول داده بودند که آیت‌الله جریان نفت را تضمین می‌کند و ارتش حامی غرب باقی می‌ماند. در پاسخ، نمایندگان رئیس‌جمهور جیمی کارتر موافقت کردند و گزارش شده که سفیر سازمان ملل، اندرو یانگ، خمینی را «قدیس» خواند.

تسافریر بعدا با تامل گفت: «اگر خمینی را حذف کرده بودیم و لو می‌رفتیم، آیا جهان درک می‌کرد که از چه چیزی نجاتشان دادیم؟»

آلفر با پشیمانی گفت: «با توجه به تمام آسیب‌هایی که خمینی ایجاد کرد، درباره درخواست بختیار متفاوت توصیه می‌کردم.»