با وجود گذشت بیش از سه هفته از اعلام آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، موجی از انفجارها و آتشسوزیهای مشکوک در نقاط مختلف ایران، بهویژه در تهران، بار دیگر گمانهزنیها را درباره ماهیت این حوادث برانگیخته است. بسیاری معتقدند این رخدادها صرفا حوادث طبیعی یا فنی نیستند و احتمال دارد ادامه عملیات مخفی موساد در خاک ایران باشند.
این تردیدها زمانی جدیتر میشود که به سابقه مشابه این نوع انفجارها در مراکز نظامی و هستهای حساس طی سالهای گذشته نگاه کنیم؛ حوادثی که دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ابتدا آنها را به «خطای فنی»، «نشت مواد قابل اشتعال» یا «انفجار مخازن سوخت» تقلیل میداد، اما بعدها مشخص میشد که عملیات خرابکارانه بودهاند.
در این میان، واکنش سراسیمه و انکارآمیز رسانههای حکومتی به احتمال دست داشتن اسرائیل در این انفجارها، به شک و گمانها دامن زده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که حتی اگر این انفجارها بخشی از یک عملیات سازمانیافته نباشد، میتوانند جزئی از یک جنگ روانی گسترده علیه نظام جمهوری اسلامی باشند. از سوی دیگر، در فضای مجازی، بسیاری از کاربران، روایتهای رسمی از انفجارهای پیاپی گاز در نقاط مختلف را دستمایه طنز و کنایه قرار دادهاند.
انفجارهای متوالی پس از آتشبس
روز سهشنبه بیستوچهارم تیرماه، تصاویری از حریق گسترده در برج زمرد تبریز واقع در بلوار ۲۹ بهمن، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. ویدیوهای منتشرشده از محل حادثه زبانههای بلند آتش و ستونهای دودغلیظ را نشان میدادند که از این ساختمان بلند به هوا برخاستهاند. تا زمان تنظیم این گزارش، درباره علت وقوع آتشسوزی یا میزان خسارتهای احتمالی هیچ اطلاعرسانی رسمی صورت نگرفته و تنها خبر موجود، مربوط به اعلام مهار حریق در رسانههای داخلی است.
در نخستین ساعات روز دوشنبه بیستوسوم تیرماه، هم صدای انفجاری مهیب بخشهایی از شهر قم را لرزاند. حادثه در مجتمع مسکونی «پیامبر اعظم» واقع در محله پردیسان رخ داد و طبق گزارشهای محلی، شدت آن به قدری بود که ساختمانهای واقع در شعاع دو کیلومتری نیز لرزیدند و شیشه بسیاری از واحدهای مسکونی شکست. تصاویر منتشرشده از محل حادثه حاکی از تخریب کامل طبقه اول ساختمان منفجرشده و آسیب جدی به واحدهای مجاور است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رئیس اورژانس قم اعلام کرد که این انفجار تاکنون هفت مصدوم به جا گذاشته است. مقامهای محلی از جمله مدیرعامل آتشنشانی و استاندار قم علت انفجار را «نشت گاز» عنوان کردند و مدعی شدند که این رویداد «تروریستی» نبوده است. همزمان گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه این ساختمان در اختیار وزارت مسکن بود و برخی مسئولان نظام و روحانیهای شناختهشده قم در این مجتمع سکونت داشتند.
در همان روز دوشنبه همزمان با انفجار مهیب در قم، خبر دیگری از شرق ایران توجه رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرد: آتشسوزی گسترده در یک مجتمع تجاری بزرگ در شهر مشهد. طبق گزارش خبرگزاریهای داخلی و تصاویر منتشرشده در فضای مجازی، این حادثه حوالی نیمهشب دوشنبه ۲۳ تیرماه در مجتمع تجاری قائم واقع در میدان ۱۷ شهریور مشهد رخ داد.
خبرگزاری مهر از اعزام دستکم هشت تیم آتشنشانی برای مهار این آتشسوزی خبر داد. ساعاتی بعد نیز خبرگزاری ایرنا تعداد نیروهای اعزامشده را ۱۵۰ آتشنشان اعلام کرد. به گفته حمیدرضا کافینیا، مدیر آتشنشانی مشهد، کانون حریق در طبقه منفی یک مجتمع و در بخش مربوط به فروش لوازم آرایشی و بهداشتی بود.
مقامهای مسئول هنوز درباره علت دقیق این حادثه اظهارنظری نکرده بودند که خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، هرگونه احتمال «امنیتی» یا «تروریستی» بودن آتشسوزی را رد کرد. با این حال، تصاویر و ویدیوهای منتشرشده از محل حادثه شعلههای آتش و ستونهای بلند دود را نشان میداد که از فاصله دور نیز دیده میشدند.
در روز دوشنبه دستکم دو انفجار نیز در حوالی خیابانهای انقلاب و شریعتی تهران گزارش شد؛ همزمان، انفجاری دیگر در شهرک جهاننما و حوالی پل کلاک در کرج به وقوع پیوست و یک انفجار در تبریز و یک مورد آتشسوزی در نزدیکی فرودگاه مشهد هم گزارش شد.
البته در پی انتشار خبرهایی درباره وقوع انفجار در فرودگاه مشهد، روابط عمومی این فرودگاه با صدور بیانیهای، ضمن تکذیب گزارشهای مربوط به انفجار در این فرودگاه، دود موجود را ناشی از «سوزاندن برنامهریزیشده علفهای هرز» دانست.
در تهران نیز منابع حکومتی علت آتشسوزی در خیابان انقلاب را حریق در یک فروشگاه کفش اعلام کردند. درباره انفجار در شهرک خاتمالانبیا (جهاننما) در کرج نیز گفته شد که آتشسوزی در یک کارگاه مبلسازی رخ داد.
شامگاه شنبه بیستویکم تیرماه، نیز ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که از وقوع انفجاری در نزدیکی فرودگاه مهرآباد تهران حکایت داشت. در این تصاویر، صدای مهیب انفجار و صحنههایی از آسمانی روشن از نور آتش دیده میشد که بلافاصله توجه کاربران را برانگیخت. با این حال، روابط عمومی فرودگاه مهرآباد در واکنش به این ویدیوها، وقوع هرگونه حادثهای را تکذیب و اعلام کرد که هیچ انفجاری در محدوده فرودگاه رخ نداد و تمامی پروازها طبق برنامه انجام میشوند.
با این حال گمانهزنیهایی در فضای مجازی بالا گرفت؛ زیرا یک روز پیش از این حادثه، گزارشهایی رسمی منتشر شده بود که نشان میداد یک فروند هواپیمای ترابرینظامی روسی از نوع ایلوشینــ۷۶ در مهرآباد فرود آمده و بلافاصله به مسکو بازگشته است. این موضوع برای برخی کاربران این گمانه را پیش آورد که انفجار گزارششده احتمالا با تخلیه یا انهدام محمولهای حساس از این هواپیما در ارتباط بوده است.
برخی کاربران هم با توجه به ظرفیت و کاربری این نوع هواپیما، احتمال دادند که محموله یادشده قطعات نظامی حساس از جمله اجزایی مربوط به رادار سامانه دفاع موشکی اســ۳۰۰ بوده باشد.
بعضی دیگر نیز انفجار در نزدیکی فرودگاه مهرآباد و روایتهای حکومتی را دستمایه طنز قرار دادند. چنانکه کاربری نوشت: «نگران نباشید دوستان؛ فقط یه کپسول گاز تو پایگاه یکم شکاری فرودگاه مهرآباد ترکید.»
رسانههای داخلی روز نوزدهم تیرماه هم از وقوع انفجاری در برج پامچال واقع در منطقه چیتگر تهران خبر دادند؛ حادثهای که علت آن «انباشت و نشت گاز» اعلام شد، اما روایت رسمی خیلی زود، زیر سوال رفت، زیرا بررسیها نشان داد که ساختمان یادشده هنوز تکمیل نشده و اساسا به شبکه گاز شهری متصل نبوده است.
این برج که بنا بر برخی گزارشها متعلق به قوه قضاییه است، هنوز حتی برق، آسانسور و دیگر زیرساختهای ضروری را هم نداشت. با این حال، بنا بر اعلام آتشنشانی تهران، در همین واحد نیمهکاره، هفت نفر دچار مصدومیت شدهاند؛ موضوعی که بر ابهامات افزود.
همزمان با این انفجار مشکوک، یک خبر دیگر نیز نگاهها را به خود جلب کرد: مرگ ناگهانی و مشکوک علی طائب، نماینده پیشین رهبر جمهوری اسلامی در قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران، تنها یک روز پس از حادثه چیتگر. علی طائب، برادر حسین طائب، رئیس پیشین سازمان اطلاعات سپاه، بود. انتشار این خبر درست پس از انفجار برج پامچال، در فضای عمومی این گمانه را تقویت کرد که شاید میان این دو رخداد ارتباطی وجود داشته باشد.
در روزهای قبل از انفجار در برج پامچال چیتگر هم حوادث مشابه دیگری در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران رخ داد؛ از جمله روز دوازدهم تیرماه که یک منزل مسکونی در محله هاشمی تهران منفجر شد و روایت رسمی این بود که حادثه در اثر انفجار گاز رخ داده است.
روز چهارم تیرماه نیز دستکم یک انفجار در منطقه جنتآباد شمالی تهران، یک انفجار در شهریار، یک انفجار در کرمانشاه و یک انفجار در بلوار هدایت مشهد گزارش شد. درباره این موارد نیز روایت رسمی همان «انفجار گاز شهری» بود.
الگوی تکراری انکار و ابهام
درباره اینکه این حوادث تاکنون چند کشته و مجروح به جا گذاشتهاند، اطلاعات موثقی در دست نیست. با این حال توالی این حوادث پس از اعلام آتشبس با اسرائیل و مشکوک بودنشان این گمانهزنیها را تقویت کرده است که عملیات اسرائیل در داخل خاک ایران همچنان ادامه دارد، اما جمهوری اسلامی با هدف فرار از پیامدهای آن و الزام به پاسخگویی، ترجیح میدهد که آنها را به حوادث طبیعی مانند نشت گاز و آتشسوزی تقلیل دهد؛ رویکردی که پیش از این نیز در جمهوری اسلامی سابقه داشته است.
پس از انفجار در تاسیسات هستهای نطنز در تیر ۱۳۹۹ و قطع برق آن که مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی در ابتدا ابعادش را پنهان نگه داشتند، مشخص شد که اسرائیل این مرکز را هدف قرار داده است. انفجار مجتمع تسا کرج در سال ۱۴۰۱، انفجار در کجتمع سوخت موشک شرق تهران، انفجار مرگبار در پایگاه بیدگنه ملارد در آبان ۱۳۹۰ که به کشته شدن حسن طهرانیمقدم منجر شد، نیز موارد دیگری بودند که حکومت با پنهانکاری و روایتسازی درباره آنها اطلاعرسانی کرد، اما بعدها از نقش مستقیم اسرائیل در این عملیاتها گزارشهایی بیرون آمد.
اکنون نیز در میان موج تازه انفجارها و آتشسوزیهای مشکوک، رسانهها و مقامهای حکومت بار دیگر با مطرح کردن ادعاهایی مانند نشت گاز، سوزاندن علفهای هرز، یا آتشسوزی در کارگاه کفش و مبلسازی، تلاش دارند اوضاع را عادی جلوه دهند، در همین راستا، خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، علت انفجارهای اخیر را «نشت گاز» عنوان کرد و هرگونه جنبه امنیتی را منکر شد.
همزمان، خبرگزاری فارس، دیگر رسانه وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از مدیرعامل شرکت ملی گاز نوشت: «در سراسر کشور ۳۰ میلیون مشترک گاز خانگی داریم و طبیعی است که در این مقیاس، گاه به دلایلی چون سهلانگاری یا نشتیهای داخلی، حوادثی رخ دهد.»
رسانه سپاه پاسداران در عین حال، اذعان کرد که مردم روایتهای رسمی حکومت درباره علت انفجارها را باور نمیکنند.
پاسخ کنایه و طنز کاربران به روایتهای رسمی
در شرایطی که همزمانی این حوادث، روایتهای ضدونقیض و سکوت درباره برخی جزئیات حساس، افکار عمومی را به سمت فرضیههایی فراتر از یک «حادثه طبیعی» سوق داده است، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی با طنز و کنایه، روایت رسمی حکومت را به چالش کشیدهاند.
روز دوشنبه، انتشار پیامی کنایهآمیز از حساب کاربری رسمی دولت اسرائیل به زبان فارسی در شبکه اجتماعی ایکس بازتاب زیادی داشت. در این پیام با کنایه به روایتهای جمهوری اسلامی درباره نشت گاز آمده بود: «اگر جمهوری اسلامی به جای ارسال میلیونها دلار به تروریستهای ورشکسته منطقه، لولههای گاز را ترمیم میکرد، بهتر نبود؟»
در فضای مجازی نیز کاربران با انتشار تصاویر تولید هوش مصنوعی از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در لباس مامور شرکت ملی گاز ایران، به تمسخر روایات رسمی پرداختند. عدهای دیگر نیز در پیامهایی طنزآمیز نوشتند: «مثل اینکه جمهوری اسلامی وارد جنگی جدید با کپسول و لوله گاز شده»، یا «این بار قراره در جنگ با گاز شهری پیروز بشن».
نفوذ اطلاعاتی اسرائیل
از زمان اعلام آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل تاکنون، قوه قضاییه از بازداشت صدها نفر به اتهام «همکاری با موساد» یا «جاسوسی برای اسرائیل» خبر داده است. با این حال، حجم و گستردگی این بازداشتها بهجای اینکه نشانه تسلط امنیتی تلقی شود، بیش از هر چیز حاکی از سردرگمی دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در برابر عمق و گستره نفوذ اسرائیل در ساختارهای داخلی جمهوری اسلامی است.
این ضعف امنیتی زمانی آشکارتر شد که یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل، در نامهای خطاب به علی خامنهای به او هشدار داد که اسرائیل همه چیز را میبیند، میشنود و همهجا هست. هرچند روزنامه اینترنتی صدای ایران، وابسته به سایت خامنهای، این اظهارات را «جنگ روانی» و «اغراقآمیز» جلوه داد، آنچه در عمل دیده میشود، بیش از آنکه یک «تصویرسازی اغراقآمیز» باشد، بازتاب واقعیتی تلخ از ضعف ساختاری در دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی است؛ دستگاهی که ظاهرا در مهار عملیات دشمن ناتوان است، اما در بازداشت گسترده شهروندان عادی به اتهام جاسوسی، فعالانه عمل میکند.