بیش از دو هفته از آغاز حمله اسرائیل به تاسیسات کلیدی برای جمهوری اسلامی و ترور فرماندهان نظامی ارشد و فعالان برنامه هستهای آن میگذرد. در این مدت، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، که پیشتر با قاطعیت گفته بود «نه جنگ میشود و نه مذاکره میکنیم»، تنها دو پیام ویدیویی منتشر کرده، چند انتصاب انجام داده و چند پیام از حساب منتسب به او در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شده است.
بررسی فنی دو پیام ویدیویی رهبر جمهوری اسلامی پس از شروع جنگ، نشان میدهد که موقعیت جغرافیایی او تغییر کرده است. همچنین مشخص نیست پیامهای حساب کاربریاش در ایکس تا چه حد با نظر مستقیم او منتشر میشوند.
مجموع دادههای موجود این گمانه را تقویت میکند که خامنهای حتی اگر زنده و سالم باشد، دسترسی به او حتی برای مقامهای عالیرتبه نظام آسان نیست.
این گزارش غیبت معنادار رهبر جمهوری اسلامی و نشانههای خلا قدرت در ساختار حاکمیتی را بررسی میکند.
شبح جنگ و کابوس خامنهای
علی خامنهای چهار سال پیش در مرداد ۱۳۹۷، در واکنش به گمانهزنیها درباره احتمال وقوع جنگ در ایران، با لحنی تحقیرآمیز گفت: «شبح جنگ را بزرگ میکنند تا ملت و یک مشت ترسو را بترسانند.» اما شبحی که او از آن سخن میگفت، طی این سالها نهتنها محو نشد، بلکه هر روز بزرگ و بزرگتر شد تا سرانجام در خرداد ۱۴۰۴، به جایی رسید که اکنون خود او را نیز زیر سایه برده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حمله گسترده اسرائیل به مراکز کلیدی جمهوری اسلامی بامداد ۲۳ خرداد آغاز شد. خامنهای در پی حذف چندین فرمانده ارشد و پژوهشگران هستهای، بهسرعت برای انتصاب چهرههای جدید در ردههای فرماندهی اقدام کرد و چند ساعت بعد از آن نیز در نخستین پیام تلویزیونی خود، با لحنی تهدیدآمیز گفت: «نیروهای مسلح با قدرت عمل، رژیم رذل صهیونی را بیچاره خواهند کرد.»
خامنهای در ادامه، اسرائیل را تهدید کرد که از این «جنایت بزرگ» نمیتواند خلاص شود و اگرچه آنها کار را شروع کردند، جمهوری اسلامی است که تمامش خواهد کرد، اما این تهدیدها به دلیل اینکه خامنهای تقریبا از همان ساعتهای اولیه شروع جنگ ناپدید و از دسترس خارج شد، پشتوانه عملی نداشت.
طی روزهای بعد، دامنه جنگ بهسرعت گسترش یافت و تقریبا همه نقاط ایران را فرا گرفت. در این میان، تهران با موجی فزاینده از حملات روبرو بود. همزمان خبرهایی به بیرون درز کرد، مبنی بر اینکه رهبر جمهوری اسلامی به پناهگاهی امن در مکانی نامعلوم منتقل شده است. این غیبت معنادار از نگاه رسانهها و فعالان سیاسی نیز پنهان نماند و بسیاری به آن اشاره کردند. برخی کاربران شبکههای اجتماعی نیز آن را دستمایه طنز و کنایه قرار دادند.
پیام دوم؛ تغییر صحنه، تغییر لحن
دومین حضور علی خامنهای بر صفحه تلویزیون روز ۲۸ خرداد، ششمین روز جنگ و در موقعیتی کاملا متفاوت نسبت به پیام نخست او، بود. خامنهای در این پیام گفت: «ملت ایران در برابر جنگ تحمیلی محکم ایستاد و در برابر صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد؛ این ملت در برابر تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد.»
نکته قابل توجه در این سخنرانی، چرخش معنادار رهبر جمهوری اسلامی بود. او که پیشتر بر مفاهیم مذهبی مانند «امت اسلامی» تاکید میکرد، این بار به واژههایی چون «ملت ایران» و «تاریخ ایران» متوسل شد و در تلاش برای تهییج روحیه ملیگرایی ایرانیان، گفت: «افراد باخرد با زبان تهدید با این ملت سخن نمیگویند، چرا که ملت ایران تسلیمشدنی نیست.»
آنچه بیش از محتوای پیام، توجه تحلیلگران را جلب کرد، کیفیت تصویر و صدا بود. ویدیو از نظر بصری و صوتی با پیامهای پیشین خامنهای تفاوت داشت؛ صدا پژواک داشت و نورپردازی غیرمعمول بود؛ نشانههایی که احتمال ضبط آن را در فضایی زیرزمینی یا پناهگاه اضطراری تقویت میکرد.
خامنهای در این پیام نیز آمریکا را تهدید کرد و هشدار داد که در صورت ورود به جنگ، با «صدمهای جبرانناپذیر» روبرو خواهد شد، اما عجیب اینکه تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ واکنشی به حمله آمریکا به سایتهای هستهای فردو، نظنز و اصفهان نشان نداده است.
طی روزهای اخیر، تنها چند پیام در حساب منتسب به خامنهای در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شد. در یکی از این پیامها که پس از حمله موشکی به پایگاه «العدید» آمریکا در قطر منتشر شد، تصویری از پرچم آتشگرفته آمریکا با این پیام مشاهده میشود که «ما تعرض به کسی نکردیم و به هیچ وجه تعرض احدی را هم قبول نمیکنیم و تسلیم تعرض هیچکس نمیشویم؛ این منطق ملت ایران است».
با این حال این پیامها نهتنها نتوانستند شکاف میان واقعیت میدانی و روایت حاکمیتی را پر کنند، بلکه با ادامه غیبت معنادار خامنهای، گمانهزنیها درباره سرنوشت خامنهای را هم تشدید کردند. این گمانهزنیها پس از آن به اوج رسید که بامداد دوشنبه یکم تیرماه، آتشبس بین جمهوری اسلامی و اسرائیل با اعلام قبلی دونالد ترامپ، آغاز شد.
در آخرین ساعات منتهی به آتشبس، پس از اینکه رئیسجمهوری آمریکا از توافق آتشبس خبر داد، محمد مرندی، مشاور و معتمد رهبر جمهوری اسلامی، این خبر را تکذیب کرد و برخی رسانههای حکومتی نیز هر نوع توافقی را انکار کردند، اما عباس عراقچی گفت که اگر طرف مقابل حملات را متوقف کند، تهران نیز ادامه نخواهد داد.
در واکنش به این خبر، حمید رسایی، نماینده مجلس، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اعلام جنگ یا صلح از اختیارات رهبری است و تا وقتی که او علنی با مردم صحبت نکرده، ادعای پذیرش آتشبس و صلح از هیچکس پذیرفتنی نیست بلکه پروژهای مشکوک است».
سرانجام صبح دوشنبه همانطور که ترامپ وعده داده بود، آتشبس برقرار شد، اما گمانهزنیها درباره اینکه خامنهای کجا است و چه کسی در ایران فرمان آتشبس را صادر کرده است، اوج گرفت. بهخصوص که کنایه و اشاره به غیبت خامنهای و حضورش در پناهگاه از روزها قبل شروع شده بود.
رهبر در دسترس نمیباشد
بر اساس گزارشی که رسانه اکسیوس در واپسین روزهای خرداد منتشر کرد، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در حاشیه نشست گروه ۷ در کانادا، با دونالد ترامپ تماس گرفته و پیشنهاد داده است که یک نشست فوری میان مقامهای جمهوری اسلامی ایران و آمریکا، برای بررسی راهحل دیپلماتیک در استانبول برگزار شود.
بنا بر گفته سه مقام آمریکایی و یک منبع مطلع مستقیم، ترامپ نهتنها با این پیشنهاد موافقت کرد، بلکه گفت که معاونش ونس و مشاور ارشدش، استیو ویتکاف، را هم به ترکیه اعزام خواهد کرد و در صورت لزوم آماده است که خود نیز برای دیدار با مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، به ترکیه سفر کند.
به گفته منابع آمریکایی، پیش از تماس اردوغان نیز «سیگنالهایی» از کانالهای غیررسمی جمهوری اسلامی دریافت شده بود که نشانه تمایل طرف ایرانی به گفتگو بود. پس از تماس اردوغان، او و هاکان فیدان، وزیر خارجهاش، پیشنهاد را به پزشکیان و عباس عراقچی منتقل کردند، اما این دو برای گرفتن تایید نهایی از خامنهای به بنبست خوردند، زیرا امکان دسترسی به او را نداشتند و به گفته منابع آمریکایی، نشست استانبول به همین دلیل لغو شد.
اندکی پس از انتشار این گزارش و پس از اعلام اخبار مربوط به آتشبس نیز خبرنگار سیانان به نقل از یک منبع مطلع گزارش داد که عراقچی «در تمام طول آتشبس، نتوانست با رهبر جمهوری اسلامی تماس بگیرد تا درباره امکان توافق تصمیمگیری کند».
تنها رسانههای بینالمللی و رسانههای فارسیزبان خارج از ایران نبودند که به موضوع غیبت معنادار خامنهای پرداختند. مقامهای سیاسی از جمله ترامپ و نتانیاهو نیز به این موضوع اشاره کردند. رئیسجمهوری آمریکا یک بار با انتشار پیامی در حساب کاربریاش به کنایه نوشت: «ما دقیقا میدانیم که رهبر بهاصطلاح معظم کجا پنهان شده است. او هدف آسانی است، اما ما قصد نداریم او را از بین ببریم، حداقل فعلا نه، اما نمیخواهیم موشکها به سمت غیرنظامیان یا سربازان آمریکایی شلیک شوند. صبر ما رو به اتمام است.»
شایعه مرگ، فرار و بیماری
در پی بالا گرفتن گمانهزنیها درباره سرنوشت علی خامنهای، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی نوشت که «شایعات» مربوط به شناسایی و هدف قرار دادن محل استقرار رهبر جمهوری اسلامی «دروغ» و نشاندهنده «عصبانیت و آشفتگی آمریکا و اسرائیل از مواضع خامنهای» است. این رسانه وابسته به سپاه همچنین افزود که رهبر جمهوری اسلامی در «سلامت کامل» است.
بهرغم این ادعا، طفره رفتن مهدی فضائلی، مشاور و معتمد علی خامنهای، از تشریح وضعیت سلامتی او در برنامهای تلویزیونی به ابهامها افزود. فضائلی در عین حال که تلاش میکرد وانمود کند حمله به پایگاه آمریکا در قطر و موافقت با آتشبس با تصمیم خامنهای بوده است، در پاسخ به سوال مجری که از او درباره وضعیت سلامتی خامنهای سوال کرد، گفت: «دعا کنید!»
ابهام اصلی امروز سطح دخالت واقعی رهبر جمهوری اسلامی در تصمیمهای کلان نظام است. تصمیم به آتشبس که برخی تندروها بهشدت از آن انتقاد کردهاند، پرسشهای زیادی را به وجود آورده است؛ از جمله اینکه آیا خامنهای شخصا با این تصمیم موافق بود، آیا اصلا در جریان آن قرار گرفت و آیا مسئولان عالیرتبه در روزهای اخیر با او ملاقات یا مکالمهای داشتهاند؟
سکوت و غیبت خامنهای باعث شده است گمانهزنی درباره سه گزینه مرگ، بیماری یا کنارهگیری او از قدرت تقویت شود. روزنامه نیویورکتایمز، به نقل از حمزه صفوی، تحلیلگر سیاسی و فرزند یحیی صفوی، مشاور ارشد خامنهای و فرمانده سابق سپاه پاسداران، نوشت که مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی نگران تلاش اسرائیل برای ترور خامنهای در خلال آتشبساند. بر همین اساس، پروتکلهای امنیتی فوقالعادهای وضع و تماس او با دنیای خارج بهشدت محدود شده است.
صفوی همچنین از وجود یک «رویکرد عملگرایانه» برای عبور از بحران شامل توانمندسازی سایر مقامهای مانند پزشکیان (رئیسجمهوری) سخن گفت، اما مدعی شد که خامنهای همچنان از راه دور در تصمیمگیریهای کلیدی دخیل است.
با این حال، شواهد موجود خلاف ادعای دخالت مستقیم علی خامنهای در تصمیمگیریها را نشان میدهد و کفه ترازو را به سمت این احتمال سنگین میکند که او یا در دسترس نیست یا دیگر دستور نهایی را صادر نمیکند.
در چنین وضعیتی، ارکان مختلف قدرت در جمهوری اسلامی ظاهرا در حال بازچینی موقعیت خود و تلاش برای سهمگیری از سفره قدرت و میراث انقلاباند؛ برخی نیز آشکارا برای جانشینی رهبر جمهوری اسلامی خیز برداشتهاند.
حملات و حمایتهای سازمانیافته گروههای نزدیک به نظام از برخی چهرههای سیاسی و امنیتی در هفتههای اخیر هم بهروشنی نشان میدهد که جنگ قدرت در درون حاکمیت آغاز شده است.