درحالی که گزارشها حاکی از نگرانی آمریکا نسبت به احتمال حمله بدون هماهنگی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران است، شورای سردبیری والاستریت ژورنال در یادداشتی، بنیامین نتانیاهو را اهرم فشار دونالد ترامپ بر جمهوری اسلامی توصیف کرد و نوشت که برای دستیابی به توافق معقول، تهدید حمله اسرائیل ضروری است. در این یادداشت همچنین آمده است که تا زمانی که جمهوری اسلامی از غنیسازی دست نکشد، تهدید حمله اسرائیل پابرجا خواهد بود و تهران باید با غنیسازی خداحافظی کند.
رئیسجمهوری آمریکا روز چهارشنبه در پاسخ به این پرسش که آیا به اسرائیل هشدار داده است از اقداماتی که میتواند مذاکرات هستهای با ایران را مختل کند خودداری کند، گفت: «خب، بگذارید صادق باشم. بله، این کار را کردم.»
او فورا توضیح داد که این یک هشدار به معنای واقعی نبود. ترامپ گفت به بنیامین نتانیاهو گفته است: «فکر نمیکنم در حال حاضر حمله به برنامه هستهای ایران کار مناسبی باشد» چون آمریکا و ایران به توافقی نزدیک شدهاند. او افزود: «البته این وضعیت ممکن است هر لحظه تغییر کند، اما در حال حاضر فکر میکنم آنها میخواهند به توافق برسند.»
شورای سردبیری والاستریت ژورنال مینویسد، این حرف منصفانه است، اما آمریکا برای دستیابی به توافقی ارزشمند، همچنان نیازمند تهدید بالقوه اقدام نظامی است. نتانیاهوی سرسخت، مانعی برای دیپلماسی آمریکا نیست؛ بلکه بهترین ابزار ترامپ در مذاکرات است. ایران باید بداند که تهدید حمله نظامی تا زمانی که از ظرفیت غنیسازی اورانیوم دست برندارد—مسیر رسیدن به بمب—همچنان پابرجاست. اگر تهران حاضر به چنین امتیازی نباشد، باید بداند که جلوگیری از اقدام اسرائیل ممکن نخواهد بود.
ترامپ قبلا نیز چنین موضعی اتخاذ کرده بود. زمانی که مجله «تایم» در ماه آوریل از او پرسید آیا نگران است که نتانیاهو او را به جنگ با ایران بکشاند، او پاسخ داد: نه. ترامپ اضافه کرد: «شما میپرسید که آیا او مرا میکشد داخل جنگ، انگار من بیمیل وارد خواهم شد. اگر توافقی حاصل نشود، من نفر اولی خواهم بود که پیشقدم میشود.» ایران بهتر است این موضوع را فراموش نکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایدهی تازهای که این بار از سوی تهران و از طریق خبرگزاری رویترز مطرح شده، این است که رژیم ممکن است غنیسازی اورانیوم را «موقتا متوقف» کند، مشروط بر اینکه آمریکا داراییهای بلوکهشده ایران را آزاد کرده و حق ایران برای غنیسازی اورانیوم با اهداف غیرنظامی را در قالب یک «توافق سیاسی» به رسمیت بشناسد؛ توافقی که میتواند به توافق جامعتری در آینده منجر شود. اما تا آن زمان، ممکن است فرصت آسیبپذیری ایران از بین رفته باشد، و معلوم نیست که ایران امتیاز واقعی و پایدار بدهد یا نه.
موافقت با یک چارچوب اولیه و غیرالزامآور، حتی بدون لغو رسمی تحریمها، میتواند اقتصاد ایران را تقویت کرده و از برنامه هستهای این کشور در برابر فشارهای بینالمللی محافظت کند، در حالیکه مذاکرات فنی ادامه مییابد. ایران همچنین میتواند از این زمان برای پیشبرد سایر ابعاد برنامه هستهایاش استفاده کند. این همان بازی است که تهران در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ انجام داد.
مهمتر از ضعف ایده جدید ایران، نشانههایی است که حاکی از عقبنشینی رژیم از خطوط قرمز قبلیاش است. جمهوری اسلامی پیشتر میگفتند هرگز با ترامپ—قاتل قاسم سلیمانی—مذاکره نخواهند کرد؛ اما حالا در حال مذاکرهاند. آنها میگفتند هرگز غنیسازی را متوقف نخواهند کرد؛ اما حالا صحبت از «مکث موقت» به میان آمده است.
این یک شروع است. بهنام بنطالبلو از بنیاد دفاع از دموکراسیها میگوید: «ایران از آوریل ۲۰۰۶ حتی یک روز هم غنیسازی را در داخل کشور متوقف نکرده است.» اگر حالا چنین کاری انجام دهد، نشان میدهد که میداند بعد از آنکه اسرائیل بهترین سامانههای پدافندی و دو ارتش نیابتیاش را از بین برد، چقدر در موقعیت ضعف قرار گرفته است.
پیامد این وضعیت برای ترامپ این است که باید قاطع باقی بماند. او روز چهارشنبه توصیف کرد چه نوع توافقی را انتظار دارد: «ما میتوانیم وارد شویم و بازرسی کنیم، هر چه بخواهیم برداریم، هر چه بخواهیم منفجر کنیم.» منظور او احتمالا برچیدن سانتریفیوژهاست، که البته زمان و فشار—اعم از اقتصادی و شاید نظامی—میطلبد.
در پایان یادداشت والاستریت ژورنال آمده است: کاملا قابل درک است که ترامپ اگر بتواند، میخواهد از حمله به ایران اجتناب کند. اما توافقی بد که راه را برای دستیابی آیتاللهها به بمب باز کند، ممکن است اسرائیل را وادار به اقدام کند. آنهایی که خواهان پرهیز از رویارویی نظامیاند، باید به ایران بگویند که باید با غنیسازی اورانیوم خداحافظی کند.