یافتههای یک پژوهش علمی که در مجله ساینس ادونس منتشر شد، نشان میدهد رضایت از زندگی در میان افغانها در سال ۲۰۲۲، به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است، بهطوری که دوسوم شرکتکنندگان در مقیاسی بین ۰ تا ۱۰، به سطح رضایت از زندگی خود نمره ۰ یا ۱ دادهاند.
بر اساس دادههای دو پایگاه داده بینالمللی در زمینه رفاه که بیش از ۱۷۰ کشور را بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۲۰۲۲ پوشش میدهد، میانگین رضایت از زندگی در افغانستان پس از بازگشت طالبان به قدرت، پایینترین عددی است که تاکنون ثبت شده است و ۸۵ درصد مردم این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند.
بر اساس یافتههای این پژوهش که روز چهارشنبه، هفتم خرداد (۲۸ مه) منتشر شد، این کشور نهتنها گرفتار فقر بیسابقه و بحرانهای انسانی شده، بلکه در برابر تغییرات اقلیمی و نابودی محیط زیست نیز آسیبپذیرتر از همیشه است.
بر اساس دادههای این تحقیق، افغانستان با بیش از ۲۸ میلیون نیازمند به کمکهای فوری، در صدر فهرست بزرگترین بحرانهای بشردوستانه جهان قرار دارد. در بخشی از این پژوهش آمده است: «افغانستان اکنون بیشترین میزان ناامنی غذایی، سوءتغذیه و فروپاشی معیشتی را در میان کشورهای بحرانزده دارد و زنان، کودکان و روستانشینان بیش از دیگران قربانی این وضعیت شدهاند.»
این پژوهش میافزاید که فروپاشی دولت جمهوری در اوت ۲۰۲۱ و بازگشت طالبان به قدرت به بحران اقتصادی و سیاسی منجر شد که به گسترش فقر و بیکاری در افغانستان دامن زد. این مسئله در کنار دیگر عوامل، جامعه افغانستان را به شکلی بیسابقه در بحرانی عمیق فرو برد که راهحل فوری و پایداری هم برای آن دیده نمیشود.
رضایت از زندگی در پایینترین سطح تاریخی
در حالی که مقامهای طالبان بازگشت این گروه به قدرت را یک نقطه عطف و پایان جنگهای ۴۰ ساله در افغانستان میدانند و از میلیونها افغان در کشورهای جهان میخواهند به کشورشان بازگردند، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که حس رضایت از زندگی در افغانستان تحتسلطه طالبان، بهشدت کاهش یافته است.
این تحقیق میافزاید که بر اساس دادههای بهدستآمده از نظرسنجی از بیش از چهار هزار و ۱۲۷ افغان، حس رضایت از زندگی مردم پس از پایان جنگ افغانستان در سال ۲۰۲۲، بهشدت کاهش یافته و میانگین نمره رضایت از زندگی در افغانستان پس از بازگشت طالبان به قدرت، به ۱.۲۸ رسیده که پایینترین سطح ثبتشده در دادههای جهانی است. میانگین نمره امید به آینده در سال ۲۰۲۲ نیز ۱.۰۲ ثبت شده که سطحی بحرانی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حاکمیت طالبان و انحلال ساختارها
در ادامه پژوهش آمده است که با قدرت گرفتن طالبان، بسیاری از نهادهای دولتی، خدمات اجتماعی، ساختارهای پاسخگویی و نهادهای مدنی از کار افتادهاند و طالبان با کنار گذاشتن زنان از عرصه تحصیل و اشتغال، نهتنها شکاف جنسیتی در این کشور را عمیقتر کردهاند، بلکه عملا نیمی از نیروی کار بالقوه را کنار گذاشتهاند.
محروم کردن زنان در افغانستان از تحصیل و اشتغال اگرچه واکنشهای ملی و بینالمللی به همراه داشت و باعث انزوای بیشتر رژیم طالبان شد، نتوانست این گروه را به لغو فرمانهای صادرشده علیه زنان وادارد و آنها همچنان محدودیتهای بیشتری برای کار و زندگی زنان و مردان وضع میکنند.
این مطالعه هشدار میدهد که افغانستان در برابر تغییرات اقلیمی هم یکی از آسیبپذیرترین کشورهای جهان است و با کاهش بارندگی، آب شدن یخچالهای طبیعی، خشکسالیهای پیدرپی و فرسایش زمینهای زراعی، میلیونها نفر در این کشور مستقیم در معرض خطر قرار دارند.
این پژوهش اشاره میکند که در چند سال اخیر، دستکم دو زلزله ویرانگر در شرق و جنوب افغانستان جان حدود سه هزار را نفر گرفت و هزاران نفر را بیخانمان کرد. وقوع سیل در شهرهای مختلف افغانستان هم علاوه بر تخریب هزاران جریب زمین و مزارع، به هزاران خانواده آسیب وارد کرد. به این ترتیب افغانستان که در تولید گازهای گلخانهای نقش ناچیزی دارد، از نظر میزان آسیبپذیری از تغییرات اقلیمی، یکی از کشورهای صدرنشین است.
در بخش دیگری از این پژوهش، به ادامه مهاجرت افغانها به امید زندگی بهتر اشاره شده و آمده که فشار اقتصادی و نبود فرصتهای شغلی موجب افزایش مهاجرت مردم به کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان شده است. همزمان، بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، جنگلزدایی و قاچاق مواد مخدر، بنیانهای اقتصادی و اجتماعی افغانستان را بیشازپیش فرسوده کرده است.
نویسندگان مقاله از نهادهای بینالمللی خواستهاند که به جای انفعال در برابر طالبان یا تحریمهای کور، بهمنظور ارتقای کمکرسانی، آموزش، بهداشت و حفظ محیط زیست به شیوههایی بیندیشند که بیآنکه به مشروعیتبخشی به طالبان منجر شود، بتواند مردم را نجات دهد.