برای من، بهعنوان یک فرد عرب فعال در عرصه رسانه و سیاست، چه در سطح کشورهای عربی و چه در سطح منطقه و جهان، جای بسی افتخار و سپاس است که میبینم پادشاهی عربستان سعودی در ادامه نقش تاریخی چند صدساله خود، بار دیگر در حال هدایت منطقه به سوی تولدی نوین با چشماندازی مدرن است؛ چشماندازی که عربستان سعودی را به یکی از قطبهای تاثیرگذار در نظم نوین جهانی و به الگویی از دیپلماسی عربی و بینالمللی تبدیل میکند.
نقش محوری ریاض در حل بسیاری از بحرانها و تحولات بزرگ عربی و جهانی که گردوغبارشان همچنان بر منطقه سایه انداخته، حقیقتی انکارناپذیر در تاریخ خاورمیانه است. در حالی که چالشهای خطرناک و پروندههای مزمن منطقه موجب شد برخی آن بینش سیاسی واقعبینانه را که برای حفظ خاورمیانه و پایتختهایش از پروژهها و دستورکارهای مشکوک ضروری بود، از دست بدهند، روشنبینی و درک ژرف عربستان سعودی از عمق تحولات پیش رو دستخوش این تلاطم نشد و ریاض توانست برای حفظ منافع ملتها و کشورهای منطقه راهبردهای عملی ارائه کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگر تنها به نمونهای از گذشته نزدیک اشاره کنیم، عربستان سعودی در مقابله با گسترش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی نقش قابلتوجهی ایفا کرد؛ موجی که هدف آن تضعیف و بیثباتسازی کشورهای عربی بود. ریاض در قالب جنگی غیرمستقیم، در فروپاشی یکی از سنگرهای مهم شورویــ یعنی افغانستانــ نقشی کلیدی داشت؛ تحولی که سرآغاز زوال آن حکومت محسوب میشود.
اگر بگوییم عربستان سعودی از طریق سیاستهای حسابشده و اتحادهای راهبردیاش، در شکلگیری نظم تکقطبی به رهبری ایالات متحده هم نقشی اساسی داشت، سخنی به گزاف نگفتهایم.
دو سال پیش، در تحلیلی آیندهنگرانه درباره نقش پیشتاز عربستان سعودی، نوشته بودم که اردوگاهی نوین در نظم جهانی در حال شکلگیری است؛ اردوگاهی که در آن، مرزبندیهای سنتی میان بلوک چینــروسیه و بلوک آمریکاــاروپا دیگر کارکرد گذشته را از دست دادهاند.
در این میان، عربستان سعودی با تکیه بر جایگاه ژئوپلیتیکی ویژه، چشمانداز اقتصادی پیشرو و نقش فعال و باز در عرصه منطقهای و جهانی، توانست سیاست خارجی متوازن را پیش گیرد. ریاض در حالی از دوقطبیهای بینالمللی سنتی فاصله گرفت که با بنیانهای عربی مشترک، ابتکار عملهایی را در دستور کار خود قرار داد.
این تحولات در مقطعی بسیار حساس و پرچالش از نظر سیاسی اتفاق افتادند و پیامد مستقیم این روند افول برخی کشورها و طلوع برخی دیگر بود؛ بهگونهای که نقشه منطقه با تلاش واقعی عربستان سعودی برای «صفر کردن» درگیریها با ماهیتی نظامی و حرکت به سوی سرمایهگذاری در ایجاد فرصتهای باثبات از راه ساخت دولتــملتهای توانمند در حفظ مردمشان از آسیب جاهطلبی کسانی که در توهم قدرت و سلطهطلبی به سر میبرند، از نو ترسیم شد.
امروز، ملتهای عرب بهروشنی میبینند و درک میکنند که دیپلماسی عربستان سعودی چگونه با اتکا به بینش و دوراندیشی رهبری خود به چراغ راه جهان عرب بدل شده است. این کشور توانست در میان آشوبها، امیدی راستین و نوری تابناک به منطقه بتاباند و با از میان برداشتن عوامل اساسی درگیری، خاورمیانه را سمت سرمنزل توسعه، شکوفایی و ثبات هدایت کند.
برگرفته از روزنامه ایلاف