توافق با حوثی‌ها بخشی از طرح بزرگ‌تر آمریکا در منطقه است؟

توافق واشنگتن و حوثی‌ها علاوه بر نقش موثری که در تحقق ثبات و امنیت در منطقه دارد، می‌تواند پیامدهای اقتصادی و سیاسی مهمی به دنبال داشته باشد

شبه‌نظامیان حوثی وابسته به رژیم جمهوری اسلامی در یمن‌ــ elbalad.news

ایالات متحده اخیرا با جنبش انصارالله یمن (حوثی‌ها) به توافقی دست یافته که هدف از آن پایان دادن به تنش‌ها در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب است. این خبر را دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، درست پیش از سفر به عربستان سعودی اعلام کرد.

اگرچه این توافق با میانجی‌گری عمان شکل گرفت، بنا به گزارش برخی رسانه‌ها، جمهوری اسلامی هم در تسهیل روند این توافق نقش داشته است.

بر اساس این توافق، حوثی‌ها از هدف قرار دادن کشتی‌های تجاری دست می‌کشند و در مقابل، آمریکا نیز حملات هوایی به مواضع این گروه را متوقف می‌کند. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا این توافق می‌تواند به تقویت دیپلماسی هسته‌ای میان تهران و واشنگتن بینجامد و مسیر تفاهم میان دو طرف را هموار کند؟

نقش عمان و چهره‌های پشت‌پرده توافق

استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه که در مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی ریاست هیئت آمریکایی را بر عهده دارد و در رسیدن به توافق با تهران نقش مستقیم ایفا می‌کند، معمار اصلی این توافق است و از طریق عمان با حوثی‌ها ارتباط برقرار کرده است.

از سوی دیگر، دستیابی به توافق با حوثی‌ها در عمان به این معنی است که توافق واشینگتن با حوثی‌ها می‌تواند مقدمه‌ای برای مذاکرات فراگیرتری میان تهران و واشینگتن باشد که مسائل منطقه‌ای را نیز دربرگیرد؛ هرچند جمهوری اسلامی همچنان تاکید دارد که گفتگو با آمریکا به برنامه هسته‌ای محدود است و شامل هیچ پرونده دیگری نمی‌شود.

دلیل سکوت جمهوری اسلامی در قبال توقف حملات حوثی‌ها چیست؟

پاسخ به این پرسش در منافع راهبردی جمهوری اسلامی نهفته است. با توجه به ادامه تحریم‌های سخت آمریکا علیه جمهوری اسلامی، کاهش تنش‌ها در دریای سرخ می‌تواند گامی در راستای بهبود چهره منطقه‌ای‌ رژیم جمهوری اسلامی باشد و در عین حال، برای بهره‌برداری دیپلماتیک فرصتی فراهم کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از همین منظر می‌توان به سفر تاریخی خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، به تهران اشاره کرد؛ رویدادی نادر که شاید نشانه‌ای از تغییر در روابط دو قدرت منطقه‌ای رقیب باشد.

برخی منابع گزارش داده‌اند که در جریان این سفر، خالد بن سلمان پیامی مستقیم از ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی، برای علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی برده است. در این پیام، به چهار موضوع مهم اشاره شده که یکی از آن‌ها مسئله یمن است. گفته می‌شود ملک سلمان از تهران خواسته است با مهار نفوذ شبه‌نظامیان حوثی‌ در یمن، به کاهش تنش در دریای سرخ کمک کند؛ اقدامی که در عمل می‌تواند زمینه‌ساز تسریع روند گفتگوهای جمهوری اسلامی و آمریکا باشد.

آرامش دریای سرخ، فراتر از سود دو طرف

توقف جنگ در یمن ابعادی گسترده دارد که پیامدهای آن تنها به ایران و آمریکا محدود نمی‌شود. مصر به‌عنوان کشوری که از کانال سوئز درآمد چشمگیری به دست می‌آورد، یکی از ذی‌نفعان اصلی این توافق است؛ به‌ویژه اینکه تداوم حملات حوثی‌ها باعث افت شدید عبورومرور دریایی و کاهش درآمدهای ترانزیتی مصر شده بود.

کشورهای حاشیه خلیج فارس هم که در حوزه دریایی سرمایه‌گذاری‌های بزرگی کرده‌اند، در کنار چین و برخی شرکای تجاری اروپا، از امنیت دریای سرخ منتفع خواهند شد. به‌ این‌ ترتیب، توافق واشینگتن و حوثی‌ها علاوه بر نقش موثری که در تحقق ثبات و امنیت در منطقه دارد، می‌تواند پیامدهای اقتصادی و سیاسی مهمی به همراه داشته باشد.

آیا واشینگتن به‌ دنبال ایجاد تغییر راهبردی در منطقه‌ است؟

این تحولات پرسش‌های مهمی را مطرح می‌کند، مبنی بر اینکه آیا دولت ترامپ در حال بازنگری در سیاست‌های منطقه‌ای واشینگتن است و آیا می‌خواهد با دور نگه داشتن آمریکا از درگیری‌های مستقیم، امنیت اسرائیل را تضمین کند و بحران‌های دیگر را به بازیگران منطقه‌ای واگذارد؟

سود ترامپ در این میان چیست؟

توافق با حوثی‌ها به رئیس‌جمهوری آمریکا این امکان را می‌دهد تا آن را یک پیروزی دیپلماتیک جلوه دهند؛ به‌ویژه که خبر انعقاد این توافق هم‌زمان با اولین سفر خارجی‌ او اعلام شد. بنابراین این گام می‌تواند به کاهش حضور نظامی آمریکا در یمن، فروکش کردن بحران دریای سرخ و امنیت تردد کشتی‌های تجاری بین‌المللی منجر شود.

با این حال، به‌نظر می‌رسد بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائيل، که تحت فشارهای سیاسی و نظامی سنگین قرار دارد، ظاهرا از انعقاد این توافق ناخشنود است. رسانه‌های اسرائیلی این تفاهم را این‌گونه تفسیر کرده‌اند که «این پیام روشنی به کل منطقه است: به اسرائیل حمله کنید، اما با آمریکا کاری نداشته باشید. اگر من جای ایران بودم، وضعیت کنونی را بدون شک همین‌گونه تفسیر می‌کردم.»

پایان کار یا آغاز راه؟

هنوز نمی‌توان با قاطعیت گفت که این تفاهم، به نقطه عطفی در دیپلماسی منطقه‌ای منجر خواهد شد یا خیر. ممکن است مذاکرات به‌سوی توافقی جامع‌تر برود یا در همان گام‌های اولیه متوقف شود. آنچه هم‌اکنون مسلم است، آرام‌تر شدن وضعیت در دریای سرخ و باز بودن کانال‌های ارتباطی است؛ چیزی که شاید برای بسیاری از بازیگران منطقه، گامی به‌ سوی برقراری ثبات و امنیت محسوب شود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه