«قرارداد همکاری برای بازسازی واحدهای آموزشی سوریه»؛ اعلام خبری که واکنشهای زیادی را از سوی مسئولان مختلف، و اعتراضهای بیشتر را در فضای مجازی نسبت به وضعیت اسفبار مدارس ایران به همراه داشت. چند روز پیش، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران از همکاری دو جانبه میان ایران و سوریه در زمینههای مختلف خبر داد، اما آنچه واکنش بسیاری را برانگیخت و باعث سرو صدای زیادی، حتی در رسانههای اصلاحطلب شد، این بود که قرار است ایران در زمینه بازسازی، بهسازی و نوسازی و تجهیز واحدهای آموزشی در سوریه، همکاری کند.
محسن حاجی میرزایی به محض ورود به فرودگاه دمشق در جمع خبرنگاران در این باره سخن گفت و هدف از این اقدام را «انتقال تجربیات به دوستان سوری» اعلام کرد.
حاجی میرزایی در آن نشست خبری تصریح کرد که همکاریهای دوجانبه میان ایران و سوریه در حوزه آموزشوپرورش، «به شکلگیری فرهنگ مشترک میان دو ملت میانجامد که بیشک، پایگاه اصلی مکتب مقاومت اسلامی هستند»، و در پایان سفر هم تفاهم نامههایی میان دو وزارتخانه آموزش و پرورش دو کشور امضا شد. از حاشیههای این دیدار پرماجرا، نمیتوان به تدریس زبان فارسی به عنوان زبان آموزشی اختیاری دوم در مدارس متوسطه سوریه اشارهای نکرد. البته این موضوع به اندازه بازسازی مدارس سوریه، خبرساز نشده است.
آنچه حساسیت نسبت به ماجرای بازسازی مدارس سوریه را با اهمیت میکند، این است که بر اساس اظهارات مسئولان آموزش و پرورش ایران، ۳۰ درصد مدارس کشور فرسوده هستند و نیاز به بازسازی، تخریب و نوسازی دارند. انتشار یک ویدیو از مدرسه «پورولی» روستاری «راونگ» شهرستان میناب، نیز واکنشها به آن خبر (همکاری با سوریه) را با حساسیت بیشتری روبهرو کرده است. در آن ویدیو، دختر بهتزده و گریانی مشاهده میشود که گچ، نیمکت و لباس فرم صورتیاش را سفید کرده است. هر چند، تکذیب این خبر هم مثل بسیاری دیگر از اخبار در ایران طولی نکشید و مسئولان منطقهای آموزش و پرورش گفتند که سقف آن مدرسه فرو نریخته است و فقط لامپ مهتابیاش که اخیرا در کلاس درس نصب شده بود، از سقف کنده شده بوده است.
به گزارش روزنامه شهروند، فخرالدینهاشمی، سرپرست اداره کل نوسازی مدارس استان هرمزگان، نخستین کسی بود که دراینباره اظهارنظر کرد؛ اما او کتمان نکرد که آن مدرسه تخریبی، و مربوط به دهه ۵۰ است. او مدعی شد که «در شهرستان میناب حدود ٨٠ مدرسه تخریبی داریم که در چند سال اخیر نوسازی آنها شروع شده است و با کمک خیّران و دولت تخریب میشوند و طبق اولویتهایی که آموزشوپرورش به ما اعلام میکند در طرح تخریب و بازسازی قرار میگیرند.»
تردید در بازسازی مدارس یا نبود بودجه
«در حال حاضر، سرانه فضای آموزشی برای دانش آموزان کشور، 5.2 درصد، اما فضای استاندارد 8.4 درصد است، كه نشان میدهد ۳۰ درصد مدارس كشور فرسوده است.»
این جملات، سخنان مهرالله رخشانی، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، در نشست جامعه خیرّان مدرسهساز کشور بود. او تاکید کرد که از این تعداد مدارس فرسوده كشور، ۱۲ درصد تخریبی هستند و ۱۸ درصد باید مقاومسازی شوند. در مجموع، ۱۱ استان زیر خط میانگین كشوری از نظر فضای آموزشی هستند.
در حالی که استانهای تهران، خراسان رضوی، گیلان و سیستان و بلوچستان را «نیازمندترین استانها به نوسازی و مقاومسازی» معرفی کردهاند، او مدعی است که در برنامه پنجم توسعه، چهار میلیارد دلار، معادل چهار هزار میلیارد تومان، برای تخریب و بازسازی از حساب ذخیره ارزی اختصاص داده شد و با اتکا به آن، تعداد زیادی از مدارس كشور تخریب و بازسازی شده است. به گزارش خبرگزاری ایرنا، در زمان شروع طرح مقاومسازی، ۳۵ درصد مدارس نیازمند به مقاومسازی، و ۳۳ درصد نیازمند به تخریب و بازسازی بود، یعنی در مجموع حدود ۷۰ درصد مدارس کشور نیازمند مقاومسازی، تخریب و بازسازی بودند. اكنون این آمار برعكس شده است، و البته نیاز کشور و مطالبات مردم نیز افزایش یافته است. به بنا به آن گزارش، «این در حالی است که در برنامه ششم توسعه نیز سه میلیارد دلار برای مقاومسازی مدارس برآورد شده است، اما این رقم تاكنون به عنوان یك تكلیف قانونی، برای اقدام در آن زمینه تخصیص داده نشده است. در حال حاضر ۶۵۰ هزار خیّر مدرسهساز در كشور داریم و اكنون فعالیتهای مدرسه سازی به برون مرزی رسیده است.»
کاهش ۳۵ درصدی بودجه برای بازسازی مدارس
با وجود این که آمارها و حوادث هر روزه در مدارس ایران میتواند امنیت دانشآموز و معلم را تهدید کند، اما در اولویتهای آموزش و پرورش، حساس کردن جامعه نسبت به این موضوع و دریافت بودجه برای حذف مدارس فرسوده، فعلا جایگاهی ندارد.
مدارس فرسوده و خشت و گلی در مناطق مختلف کشور، امنیت معلم و دانشآموز را تهدید میکند، اما بودجه سازمان نوسازی مدارس در سالهای اخیر کاهش یافته است. در این پیوند، توجه به بودجه سازمان نوسازی مدارس در سال ۹۷ جالب است؛ بودجهای که در مقایسه با سال ۹۶، کاهش ۳۵ درصدی داشت. این میزان کاهش چشمگیر بودجه، در شرایطی است که ۳۰ درصد مدارس کشور مقاوم نیستند و نیاز به تخریب و بازسازی دارند و برای این امر، به اعتباری حدود ۱۸ هزار میلیارد تومان نیاز است؛ رقمی که هماکنون در اختیار آموزشوپرورش نیست، و تلاشهای خیّران مدرسهساز هم به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند.
علاوه بر کاهش اعتبارات سازمان نوسازی مدارس در لوایح پیشنهادی دولت طی سالهای اخیر، باید بیتوجهی به مصوبه قانون برنامه ششم توسعه، درباره اختصاص معادل ریالی سه میلیارد دلار در طول اجرای قانون برنامه ششم توسعه به منظور افزایش ایمنی و مقاومسازی مدارس، نیز اشاره کرد.
در گزارشی که خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، منتشر کرده است، محمد بیرانوندی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، با اشاره به این موضوع گفته است: «قانون را نوشتیم که اجرا شود، اما به دلیل مشکلات و تنگناها، وضعیت آن گونه که مدنظر است پیش نمیرود. راه برونرفت از این وضعیت، این است که خیّران را قویتر کنیم و همه را به کمک بطلبیم، چون این مسئله از توان دولت خارج است. اما تلاش میکنیم دولت آنچه را که میتواند انجام دهد.»
مدارس «کانکسی» پس از ۱۶ سال از وقوع زلزله بم
زلزله بم را هیچ یک از ما فراموش نمیکنیم؛ بلای طبیعیای که جان هزاران نفر را در شهرستان بم گرفت و باعث تخریب صددرصدی شهر شد. این حادثه درست ۱۶ سال قبل رخ داد و جهان را برای نجات مردم آن خطه از ایران متحد کرد. کمکهای بینالمللی، راهی برای سروسامان دادن به وضعیت معاش مردم زلزله زده بود. اکنون بعد از گذشت این مدت طولانی، در سالگرد آن حادثه دردناک، آنچه بیشتر خودنمایی میکند، عدم رسیدگی مسئولان به نیازهای دانش آموزان و بخش آموزش مردم آن خطه است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خبرگزاری ایسنا، در بخش گزارش وضعیت استانها، خبر از مدارس «کانکسی» در آن منطقه بعد از ۱۶ سال میدهد. در آن گزارش آمده است که حبیبالله نیکزادی؛ نماینده مردم بم، ریگان، فهرج و نرماشیر در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به عدم آواربرداری برخی نقاط آن شهرستان پس از ۱۶ سال که از وقوع زمین لرزه در آن منطقه میگذرد، تصریح کرد که بعد از گذشت سالهای زیاد، هنوز برخی از مدارس آن شهرستان «کانکسی» است و نیاز است که مسئولان برای حفظ حرمت همه مردمان آن منطقه، تدارک لازم را برای مردم ببینند.
این حجم از بیتوجهی حکومت و مسئولان آموزش و پرورش، سوالات زیادی را برای مخاطبان ایجاد میکند؛ از جمله این که آیا نبود بودجه باعث این امر شده است، یا بیتوجهی به آموزش و پرورش، این بیمبالاتی را به بار آورده است.
هر چند وقت یک بار، حادثهای مانند انسداد مسیر خروجی دودکش بخاری، آتشسوزی به خاطر چراغ نفتی، یا فروریزی مدارس به خاطر فرسودگی، جان بسیاری از دانش آموزان ایران را تهدید میکند. وقوع چنین حوادثی، تا کنون قربانیان زیادی داشته است. حال باید دید که با شروع فصل سرما و بارندگیهای سیلآسایی که در چند سال اخیر در ایران رخ میدهد، ساکنان استانهایی چون کردستان، همدان، سیستان و بلوچستان، کرمان، و حتی تهران به عنوان استانی که پایتخت کشور در آن واقع است، باید شاهد چه حوادث جدیدی باشد.
نیمنگاهی به حوادث دانشآموزی
ریزش سقف و دیوار، آتش گرفتن بخاری، نبود وسیله نقلیه و مشکلات دیگر، از جمله مسایلی است که مسئولان آموزشوپرورش از کمبود بودجه برای آنها گلایه کردهاند. کمبود بودجه، مدام تکرار میشود تا حوادث دانشآموزی خبرساز شوند. گزارشی مفصل در روزنامه شهروند، نگاهی کوتاه به حوادث دانشآموزی از سال ٩١ تا ٩٧ انداخته است که گواه وخامت این معضل است.
گزارش آن روزنامه از جمله به حادثه تلخ آتشسوزی مدرسه دخترانه شینآباد در آذرماه ٩١ اشاره میکند که همه را مبهوتکرد؛ ٢٩ دانشآموز دختری که با آتش گرفتن بخاری نفتی دچار سوختگی شدید شدند و دو نفر از آنها به دلیل شدت سوختگی برای همیشه چشم بر این دنیا بستند. دوسال بعد، در بهمن ٩٣، ریزش دیوار حیاط یک مرکز پیشدبستانی و دبستان پسرانه، ١٢ دانشآموز را مصدوم و روانه بیمارستان کرد. علت آن حادثه، فروریختن محافظ بین دیوار مدرسه با یک ساختمان درحال ساخت اعلام شد.
در اردیبهشت ٩۵ هم نام شهرستان میناب سر زبانها افتاد. بارندگی زمینهای شد برای فروریختن سقف مدرسهای که بیش از ٢٠٠دانشآموز را در دو نوبت صبح و عصر در خود جای میداد. خوشبختانه این حادثه آسیب جانی و جسمانی متوجه دانشآموزان نکرد. اما در شهریور همان سال، دیوار مدرسهای در روستای بخار شهرستان چابهار فروریخت تا کودک پنجسالهای که از دانشآموزان مدرسه نبود، جانش را از دست بدهد. در آن حادثه نیز سنگینی آوار دیوار فرسوده مدرسهای دیگر در یکی از روستاهای چابهار، موجب آن اتفاق شده بود. در دی ماه ٩۵ هم ماجرای دبستان شهدای روستای ساداتآباد سمیرم به خبرها راه یافت؛ حادثهای که خبر از زیر آوار ماندن ۶ دانشآموز داد و علت ریزش دیوار، وزش باد گزارش شد. در مهر ٩۶ نیز، سقف مدرسهای خشت و گلی فرو ریخت، و انتشار خبر آن مصادف شد با گفتههای وزیر آموزشوپرورش وقت مبنی بر استانداردسازی مدارس خشتوگلی و کپری،. در آبان همان سال، ریزش سقف مخزن سیمانی آب مدرسهای در روستای برمک بوشهر، چهار دانشآموز را مصدوم و راهی بیمارستان کرد. در دیماه نیز سقف مدرسه آزادی در خیابان پیروزی، به دلیل فرسودگی و کهنگی مدارس فروریخت.
در آذر ٩٧، بر اثر افتادن بخاری نفتی روی زمین در دبستان و پیشدبستانی غیرانتفاعی دخترانه اسوه حسنه در زاهدان، موکت و پارتیشنهای یک کلاس آتش گرفت. آن حادثه تلخ، جان چهار دانشآموز را گرفت و باعث لغو مجوز مدرسه اسوه حسنه شد.
این خبرها تنها بخشی از حوادث را پوشش میدهد، اما از خلال همین اشارههای معدود نیز نیاز مبرم مدارس کشور به بازسازی و مقاومسازی، روشن است. در چنین شرایطی، بهویژه با توجه به کسری بودجه سنگین در اقتصاد کنونی کشور، اعلام خبر «قرارداد همکاری برای بازسازی واحدهای آموزشی سوریه»، واکنشها بر حقی را در جامعه برانگیخته است.