آینده نفت پس از ترور

به نظر نمی‌رسد یک درگیری مستقیم و منجر به نوسان شدید قیمت‌ها ایجاد شود

در شامگاه جمعه سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در حمله پهپادی نیروهای آمریکایی ترور شد. این ترور با واکنش گسترده خبرگزاری‌های مختلف ایرانی و خارجی همراه شد. وزارت دفاع آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد که این ترور به دستور ترامپ انجام شده است. آیت‌الله خامنه‌ای نیز در واکنشی توییتری خبر از انتقام بزرگ داد. با اعلام این خبر بازارهای کالایی نیز با نوسانات شدید همراه شد. قیمت نفت بعد از رشد شدید قیمتی در ساعات اولیه، به ارامش نسبی رسید. در این نوشتار با بررسی سناریو‌های مختلف پیش روی ایران و آمریکا، احتمال جنگ و تأثیر آن بر معادلات جهانی بررسی می‌شود.

بازار نفت در آینده:

طبق آنچه گفته شد سه سناریو بعد از حملات محتمل است.

1- جنگ مستقیم ایران و آمریکا

2- تقویت آمریکا در منطقه

3- تضعیف آمریکا در منطقه

با توجه به اینکه موارد 2 و 3 در کوتاه‌مدت تفاوت معناداری در وضعیت قیمتی نفت نخواهد داشت، آن را تحت یک سناریو بررسی خواهیم کرد.

جنگ نزدیک است؟

برای بررسی تبعات جنگ بهتر است به وضعیت کنونی دو کشور ایران و آمریکا نگاهی بیاندازیم تا تحلیل بهتری نسبت به وضعیت کنونی در خاورمیانه داشته باشیم. عده زیادی از مردم کوچه و خیابان که اخبار اقتصادی را عموماً از شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند تصور می‌کنند وضعیت اقتصادی آمریکا تحت تأثیر کاهش بیکاری و رشد اقتصادی چنان خوب شده است که آمادگی کافی برای جنگی فراگیر با ایران را دارد. اما به نظر می‌رسد حداقل دو عامل مانع این تصمیم برای آمریکا شود.

1- رکوردشکنی بدهی‌های آمریکا و بدقولی‌های ترامپ:

ترامپ همواره اوباما را متهم می‌کرد که با صرف میلیاردها دلار در خاورمیانه بدون دستاورد خاصی آمریکا را بدهکار کرده است اما خود در حال بدتر کردن شرایط است. البته بدهی در ذات یک مفهوم منفی نیست، عموماً افرادی که اعتبار بیشتری دارند، مردم بیشتر به آن‌ها اعتماد می‌کنند و درنتیجه میزان بدهی آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. اما بدهی ریسک فرد را در مقابل تکانه‌های بیرونی افزایش می‌دهد. بعد از رکورد 113 درصدی نسبت بدهی ایالات متحده آمریکا به تولید ناخالص داخلی این کشور در طول جنگ جهانی دوم، این نسبت به‌شدت نزول کرد تا اینکه در بحران 2008 ورق برگشت و روند رشد بدهی‌های آمریکا سرعتی بی‌سابقه گرفت. حال بعد از نزدیک به 75 سال از اتمام جنگ جهانی دوم، بدهی‌های آمریکا نسبت به تولید ناخالص داخلی این کشور نزدیک به سقف تاریخی قرار دارد. طبق برخی از برآوردها این نسبت در سال 2020 به حدود 110 درصد خواهد رسید و بعید نیست حتی رکورد تاریخی آن نیز شکسته شود.

با توجه به اینکه بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا در دوران پس بحران 2008 به‌منظور کاهش نرخ سود اوراق بدهی، با تزریق نزدیک به یک‌سوم نقدینگی کشور، پایه پولی را 4 برابر کرد، اکنون قدرت بالایی در کنترل نرخ بهره در آمریکا ندارد. از این رو هرگونه تنش مستقیم و فراگیر با ایران می‌تواند منجر به کاهش ریسک اعتباری آمریکا و افزایش نرخ سود در این کشور شود. این اتفاق به معنی پرداخت هزینه‌های سنگین به‌منظور تسویه اوراق منتشر شده و کاهش توانایی استقراض ایالات متحده آمریکا است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

2- تنش در بازارهای نفتی:

با توجه به اینکه روزانه بیش از 20 میلیون بشکه نفت و مشتقات آن از تنگه هرمز عبور می‌کند، هرگونه تنش در این منطقه می‌تواند شرایط را برای متحدان آمریکا همچون ژاپن و اتحادیه اروپا سخت کند. افزایش قیمت بنزین یکی از مهم‌ترین فاکتورها در میزان محبوبیت سیاست‎مداران غربی است. با اختلال در انتقال این حجم نفت از تنگه هرمز، احتمالاً شاهد افزایش چشمگیر قیمت نفت خواهیم بود. اتفاقی که می‌تواند حتی آمریکا را نیز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری تحت تأثیر قرار دهد.

آمریکا چه خواهد کرد؟

هرچند با حملات مجدد شبانه آمریکا به حشدالشعبی اوضاع بیش از پیش متشنج شد ولی با توجه به جمیع شرایط، به نظر نمی‌رسد، آمریکا علاوه بر دلائل سیاسی از نظر «اقتصادی» هم تمایل زیادی به جنگ با ایران داشته باشد. هرگونه جنگ با ایران اقتصاد آمریکا را شکننده می‌کند و درصورتی‌که روند افزایش ریسک اعتباری آمریکا شکل بگیرد، مشکلات زیادی برای اقتصاد آمریکا رخ خواهد داد.

ایران چه خواهد کرد؟

با توجه به مجموع اتفاقات رخ داده و شناختی که از وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران داریم، بعید است ایران به‌صورت مستقیم با آمریکا درگیر شود. تجربه سال‌های گذشته نیروهای امنیتی ایران نیز نشان از صبر بیشتر آن‌ها در قبال این‌گونه حملات است. در پرونده عماد مغنیه نیز هیچ‌گاه یک انتقام واضح و مشخص گرفته نشد، اما وضعیت حزب‌الله در منطقه تثبیت شد.

به نظر می‌رسد ایران طی ماه‌های آتی پیگیر دو روند خواهد شد.

1- اخراج نیروهای آمریکایی در عراق

2- تقویت نیروهای شبه‌نظامی ایران در عراق، سوریه و لبنان و درگیری نیابتی با آمریکا

برندگان و بازندگان در صورت شرایط جنگی: (سناریوی غیرمحتمل)

هرچند طبق تحلیل‌های بالا شانس این اتفاق به‌شدت کم است، اما در صورتی رخداد چنین حادثه‌ای، باید گفت، در حمل روزانه 20 میلیون بشکه نفت خام و سایر مشتقاتش اختلال ایجاد می‌شود، در این صورت باید شاهد افزایش حتی دو برابری قیمت نفت خام باشیم. این همان وضعیتی است که منجر به کابوسی ترسناک برای جهان خواهد شد. حال به بررسی پیامدهای حوزه انرژی تحت هرکدام از سناریوها خواهیم پرداخت:

1- اتحادیه اروپا، چین و ژاپن:

با توجه به وابستگی شدید اتحادیه اروپا به انرژی، در صورت افزایش قیمت نفت، وضعیت اقتصادی این قاره وخیم خواهد شد. افزایش قیمت بنزین می‌توند نارضایتی عمومی را در کشورهای این حوزه افزایش دهد.

2- ایالات متحده آمریکا:

با وجود آنکه قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش خواهد یافت، اما با توجه به تبدیل شدن آمریکا به صادرکننده نفت این بار اثرات بر روی این کشور حداقلی خواهد بود. شاید همین عامل سبب شده است که آمریکا به خود اجازه دهد چنین ریسک بزرگی را قبول کرده و به ترور فرمانده سپاه رو بیاورد.

3- کشورهای منطقه:

با توجه به اینکه احتمالا ایران شرایط تنگه هرمز را امنیتی خواهد کرد، صادرات نفت بسیاری از کشورهای منطقه همچون عربستان با شمکل رو به رو می‌شود. از این رو احتمالا این کشورها روی خوش به ایران نشان ندهند و حتی ممکن است ایران نتواند اثرگذاری چشمگیری در کاهش صادرات این کشورها داشته باشد.

4- روسیه:

شاید بتوان روسیه را یکی از مهره‌های برنده در این بازی عنوان کرد. در صورت افزایش قیمت انرژی این کشور به راحتی می‌تواند جایگاه صادراتی خود را در قلب اروپا حفظ کند. با این وجود درگیری نظامی ایران در آینده ممکن است پای روسیه را نیز به منطقه باز کند.

در صورت عدم جنگ مستقیم ایران و آمریکا: (سناریوی محتمل)

درصورتی‌که مطابق گذشته، ایران از درگیری مستقیم با آمریکا فاصله بگیرد، تنش خاصی در منطقه رخ نخواهد داد و احتمال اخراج یا تضعیف حضور آن‌ها در عراق بسیار محتمل است. در این شرایط به نظر می‌رسد تولید نفت با همان سرعت قبلی ادامه پیدا کند و قیمت‌ها نیز در این شرایط با افت همراه خواهد بود.

چه خواهد شد:

با توجه به آنچه در این مقاله گفته شد به نظر می‌رسد درگیری نظامی مستقیم بین نیروهای ایرانی و آمریکایی رخ نخواهد داد و درنتیجه منجر به تغییرات شدید قیمتی در بازار نفت نخواهیم بود. اما اگر تحت هر شرایطی این درگیری نظامی به‌صورت مستقیم و در سطوح بالا رخ دهد، باید به فاجعه سلام کنیم. شاید نفت بالای 100 دلار به  زودی به حقیقت بپیوندد.

بیشتر از اقتصاد