مسجد امام‌علی کوئینز، محل تبلیغ و شبکه‌سازی دولتی شیعی در شهر نیویورک

مدرسه رازی محل ذهن‌شویی و تزریق ایدئولوژی و سبک زندگی روحانیت شیعه در اذهان و رفتار کودکان خانواده‌های مسلمان است

مسجد امام‌علی در نیویوک، کنار مدرسه‌ رازی قرار دارد- Wikipedia

سال‌ها پیش در غروب یک روز پاییزی هنگامی که برای دیدار دوستی از ایران (ناصر هادیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران) به منهتن رفته بودم، به همراه او سری هم به مسجد امام‌علی کوئینز زدم تا ببینم این مسجد شیعی و مدرسه‌ رازی در جنب آن، آیا با دولت فخیمه‌ شیعی ارتباط دارد یا خیر و اگر دارد، منابع متعلق به مردم ایران چگونه در ایالات متحده مصرف می‌شود و این مسجد پاتوق چگونه موجوداتی است.

ماه محرم بود و شیعیان نیویورکی برای عزاداری امام حسین  در مسجد جمع شده بودند. لباس‌ها و چهره‌ها و سلام‌و‌علیک‌ها نشان می‌داد که حاضران اکثرا افغانستانی، لبنانی، هندی، عراقی و پاکستانی‌اند. آن‌ها با فرزندان خود آمده بودند. دختران و پسران نوجوان و جوان که به احتمال زیاد شاگرد مدرسه‌ اداره‌کننده‌ مسجد (مدرسه رازی) بودند نیز با پدر و مادرشان برای عزاداری به مسجد آمده بودند. مثل مساجد ایران بخش زنان و مردان با یک پرده از هم جدا می‌شد. هر کس که در ایران پس از ۱۳۵۷ زندگی کرده باشد، مسجد امام‌علی را نوعی بازگشت به دنیای سیاه و هیئتی و بسیجی تحت حکومت روحانیون می‌یافت.

همسر و پسر کمال خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل متحد را ناصر هادیان به من معرفی کرد. احمد شیخ‌زاده، از کارکنان دفتر ایران در سازمان ملل متحد (بعدا در سال ۲۰۱۸ برای نقض قوانین مالیاتی بازداشت شد)، فرشید جاهدی، رئیس بنیاد علوی در نیویورک (به جرم امحاء مدارک جرم و اخلال در روند تحقیقات قضایی در سال ۲۰۱۰ محکوم شد) و علی‌آبادی، یکی از اعضای هیئت‌مدیره‌ بنیاد علوی در نیویورک، نیز در آنجا بودند.

برخی از چهره‌های رسانه‌ای که بنا به عادت از سیاست جمهوری اسلامی دفاع می‌کردند - مثل کاوه افراسیابی (که با اتهام نقض قوانین لابیگری در دادگاه پرونده دارد و منتظر محاکمه است) - نیز حاضر بودند. امام مسجد احترام ویژه‌ای برای مدیران جمهوری اسلامی قائل می‌شد. مدیر مسجد همانند کارکنان دفتر ایران در سازمان ملل متحد و بنیاد علوی رفتار می‌کرد. مشخص بود که مسجد امام علی و مدرسه‌ رازی یکی از پاتوق‌های مقام‌های جمهوری اسلامی در نیویورک است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از روضه‌ مختصری که آخوند مسجد خواند، برنامه‌ سینه‌زنی آغاز شد. یک مداح از ایران - که در عکس‌های عزاداری بیت رهبری یا شهرداری تهران دیده بودم - دعوت کرده بودند. جالب اینجاست که نوحه‌ای به زبان انگلیسی برای سینه‌زنی جمع می‌خواند. وزن و قافیه‌ها خراب و افتضاح بود، اما جمع کاری به این موضوع نداشت و برای گریه‌کردن آمده بود. مقام‌های جمهوری اسلامی در حاشیه ایستاده بودند و آرام سینه می‌زدند، درحالی‌که شیعیان غیر‌ایرانی پیراهن‌ها را درآورده بودند و به سینه می‌کوبیدند.

پیش از عزاداری، یکی از کارکنان مسجد کتابچه‌های تبلیغی را که از ایران آمده و نهادهای دولتی منتشر کرده بودند، میان جمعیت به رایگان توزیع می‌کرد. یکی از آن‌ها ترجمه گزیده سخنان خامنه‌ای و دیگری یکی از کتاب‌های مرتضی مطهری در مورد حجاب به انگلیسی بود. مطبوعات داخل کشور قبلا خبر داده بودند که هزینه این کتاب‌ها را بنیاد علوی تامین می‌کند. همه چیز حکایت از دولتی‌بودن مسجد و مدرسه جنب آن داشت.

بسیار جالب توجه است که مراکز اسلامی شیعه در دنیا کمتر موردتوجه ایرانیان غیر‌وابسته به حکومت قرار می‌گیرد. ایرانیان مهاجر عموما از اسلام سیاسی و حکومتی و بخش عمده‌ای اصولا از اسلام گریخته‌اند و در جامعه‌ تازه به سراغ اموری که روح آن‌ها را آزار دهد نمی‌روند. مراکز اسلامی شیعه تحت نظر حکومت برای استخدام نیرو و بسط و تبلیغ فرقه‌گرایی در میان آن دسته از شیعیان غیر‌ایرانی است که شیفته ایران شیعی با دولت قدر قدرت شیعه‌ آن‌اند، دولتی که با قدرت اسلحه دستورهای شیعه را تحمیل می‌کند.

در مراسم مسجد امام‌علی غیر از افراد دولتی و خانواده‌ آن‌ها، اثری از ایرانیان به چشم نمی‌خورد. شگفت‌آور است که منابع ملی ایرانیان (از مجرای بنیاد علوی و ماشین تبلیغات رژیم) هزینه‌ مراکزی می‌شود که اکثریت قاطع ایرانیان خدمات آن‌ها را نمی‌خواهند یا از آن‌ها مشمئز می‌شوند. حقوق امامان این مساجد را نیز - اگر بنیاد علوی پرداخت نکند - اکثرا نهادهای تبلیغی در ایران مثل سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه‌ علمیه در قم یا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی پرداخت می‌کنند.

مسجد امام‌علی در کنار مدرسه‌ رازی قرار دارد که برنامه اصلی آن پرورش شیعی کودکان خانواده‌های مسلمان در نیویورک (به روایت دولتی آن) است. این مدرسه محل ذهن‌شویی و تزریق ایدئولوژی و سبک زندگی روحانیت شیعه در اذهان و رفتار کودکان خانواده‌های مسلمان است. از این مدارس (در فرقه‌ها و مذاهب مختلف اسلامی) صدها مورد در ایالات متحده وجود دارد‌، اما تنها مدارس شیعی‌اند که اهدافی فراتر از مسلمان بار آوردن افراد دارند. مدارس شیعی برای شیعیان امپریالیست سرباز تربیت می‌کنند و از این امور ابایی ندارند. در مدارس شیعی کودکان را همانند ایران در قالب بسیجی و آماده‌ شهادت برای جنبش‌ها و دولت‌های شیعی پرورش می‌دهند. به همین دلیل سرود «سلام فرمانده» را شاگردان مدارس اسلامی شیعی در سراسر دنیا خواندند.

مدرسه رازی برنامه‌های مهدکودک برای سه‌ و چهارساله‌ها را رایگان ارائه می‌دهد. این یک مدرسه خصوصی است، بنابراین هزینه این برنامه‌ها را یا دولت ایران از طریق بنیاد علوی یا دولت ایالتی نیویورک یا دولت فدرال پرداخت می‌کند. اولی یک دولت تروریستی است و دومی و سومی نباید هزینه مدرسه‌ای را برای ذهن‌شویی بچه‌ها بپردازند. مدرسه رازی «ماه تاریخ سیاهان» و «روز بین‌المللی همبستگی با فلسطین» را جشن می‌گیرد و بعد از زلزله سال ۲۰۲۳ «در همبستگی با مردم ترکیه و سوریه می‌ایستد»، اما از آن در مسمومیت ده‌ها هزار دانش‌آموز در ایران یا کمک به کپرنشینی ایرانیان خبری نیست. این مدرسه در اول مه ۲۰۲۱ وامی به مبلغ  ۱۷۳هزار و ۴۶۰ دلار از دولت فدرال در دوران کووید دریافت کرد که از ۲۳ اوت ۲۰۲۱ بخشوده شد و در ۲۹ ژانویه ۲۰۲۱ یک وام به مبلغ ۱۷۰هزار و ۱۸۵ دلار از دولت فدرال در دوران کووید گرفت که از ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ بخشوده شد.

جمهوری اسلامی برای بسط حوزه‌ نفوذ امنیتی و تبلیغاتی خود نخست مراکزی را تحت عنوان مدرسه، مسجد و مرکز تحقیقات اسلامی تاسیس می‌کند، بعد به‌سرعت آن‌ها را به محل روضه‌خوانی و مداحی و پخش نذری تبدیل می‌کند، چون عوامل نظام بیش از این ظرفیتی ندارند. این اقدام‌ها برای سربازگیری از جمعیت مسلمان محلی و شبکه‌سازی است. ظاهر این اقدام‌ها مذهبی است، چون در کشورهای غربی آزادی مذهبی وجود دارد؛ اما کارکرد اصلی این نهادها، استخدام نیرو برای برنامه‌های رژیم، جمع‌آوری اطلاعات ایرانیان، جاسوسی علیه یهودیان و جمع‌آوری اطلاعات آن‌ها و درست‌کردن پایگاه برای سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی است. این کارها بدون شفافیت مالی و در ارتباط مستقیم با نهادهای امنیتی رژیم و با تمرکز بر فعالیت‌های ضدآمریکایی و ضداسرائیلی انجام می‌شود. بزرگداشت تروریست‌های حکومت (مثل قاسم سلیمانی) نیز بخشی از برنامه‌ سربازگیری از غربی‌هایی است که از حکومت خود متنفر‌ند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه