مبارزه مدنی برای نجات جنگل بیالوویتسای لهستان از نابودی

از شیارهایی که در زمین کنده شده‌اند تا سوراخ‌های بزرگ در سرپوش جنگل، زخم‌های چوب‌بری در سطح این جنگل که جزو میراث فرهنگی دنیاست، دیده می‌شود. مارک سنتورا گزارش می‌دهد.

کف جنگل مثل گورستان است، پوشیده از صنوبرها و بلوط‌های افتاده. اما زیر این اندام‌های شکسته و برگ‌های در حال پوسیدن، هزاران گونه حشره در جنگل بیالوویتسا تغذیه می‌کنند. بسیاری انواع قارچ فقط اینجا پیدا می‌شوند و در تمام طول سال جوانه می‌زنند. هر سال انواع بیشتری کشف می‌شود.

بیش از ۲۰۰ گونه پرنده، از جمله دارکوب‌ها و جغدهای کمیاب، هوا را از آوازشان پر می‌کنند. این جنگل، یکی از آخرین جنگل‌های باستانی باقی‌مانده اروپا، و بخشی از زیست‌بومی است که از زمان عقب نشستن آخرین یخچال‌ها از این قاره، در ده‌ هزار سال پیش، تقریبا دست‌ نخورده مانده ‌است. در بازدیدی از این جنگل، پروفسور رافال کووالژیک، رئیس موسسه پژوهشی پستانداران در آکادمی علوم لهستان، می‌گوید: "در یک صنوبر مرده، زندگی بیشتری از صنوبر زنده هست."

بیش از یک سال پیش، دادگاه عدالت اروپا برای توقف چوب‌بری در این جنگل حکمی صادر کرد، چرا که پی برد چوب‌بری تهدیدی آشکار علیه این میراث جهانی است. اما زخم‌ها هنوز دیده می‌شوند، از شیارهایی که ماشین‌های سنگین چوب‌بری – که برای بریدن هزاران درخت باستانی به کار می‌روند – تا سوراخ‌های بزرگ سرپوش جنگل، که جای خالی درختان قطع شده را نشان می‌دهند.

این حکم، شکست بزرگی برای حزب حاکم "قانون و عدالت" بود، که حامی چوب‌بری است. دولت لهستان، نخست به حکم دادگاه اعتنا نکرد، اما وقتی دید که برای هر روزی که از این حکم تخطی کند باید ۱۰۰ هزار یورو (۸۷ هزار پوند) جریمه بپردازد، تسلیم شد.

مبارزه برای حفظ جنگل بیالوویتسا، یکی از منازعات متعددی است که میان دولت دست‌راستی لهستان و اتحادیه اروپا جریان دارد. اتحادیه اروپا لهستان را متهم کرده‌ که با کنترل دادگاه‌ها و محدود کردن آزادی مطبوعات، خطری برای ارزش‌های دموکراتیک است.

حالا بیم آن می‌رود که دولت لهستان بار دیگر طرح‌هایی برای افزایش چوب‌بری در منطقه داشته ‌باشد، و برای دور زدن حکم دادگاه، سهمیه چوب‌بری در صدها کیلومتر مربع از جنگل را که بیرون از محدوده میراث جهانی است، افزایش دهد.

بخش حفاظت شده جنگل بیالوویتسا که حدود ۱۴۲۵ کیلومتر مربع وسعت دارد و با کشور بلاروس هم‌مرز است، مدت‌ها شکارگاه اشراف و درباریان اروپا، از جمله دوک‌های لیتوانی، پادشاهان لهستان، و تزارهای روسیه بود.

زمانی که لهستان در اشغال آلمان ‌بود، هرمان گورینگ چنان عاشق این جنگل شد که طرحی برای به وجود آوردن بزرگترین شکارگاه دنیا، با آوردن جانوران ماقبل تاریخ به آنجا - یک جور پارک ژوراسیک نازی‌ها- تهیه کرد.

از آنجا که جنگل بیالوویتسا، محل تفریح ثروتمندان و قدرتمندان بود، به سرنوشت بسیاری دیگر از جنگل‌های اروپا – که بیشترشان را تراشیدند و برخی را به نسخه‌های به‌شدت کنترل‌شده‌ای از طبیعت تبدیل کردند – دچار نشد.

نظمی که به برخی جنگل‌های اروپا تحمیل شده، چشمگیر است.

سپاهیانی از محیطبان‌ها، بی‌وقفه چوب مرده و گیاهان کف جنگل را جمع می‌کنند تا زیر کاج‌ها، پوششی تقریبا بی‌نقص به وجود آورند. اینجا جنگل‌ها بیشتر حال و هوای فروشگاه‌های گل و گیاه دارند تا محیط وحشی.

کووالژیک می‌گوید: "ما یادمان رفته که جنگل چه شکلی بود."

اما جنگل بیالوویتسا وحشی و بی‌نظم باقی مانده‌است.

دورافتاده بودن و تقریبا دست‌نخورده بودن بیالوویتسا کمک کرد که اینجا به یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌ها در حفاظت از محیط زیست بدل شود – یعنی بازگرداندن گاومیش به این محل، پس از آن که آخرین گاومیش وحشی را در سال ۱۹۱۹ شکار کردند و کشتند.

بیالوویتسا اکنون زیستگاه بزرگترین گله گاومیش اروپایی یا "ویسنت" است.

کووالژیک که در دهه ۱۹۸۰ به بیالوویتسا آمده، می‌گوید: "بیشتر آدم‌ها وقتی به جنگل فکر می‌کنند، طبیعت مدیریت‌شده را تصور می‌کنند. اینجا از هر جنگلی که دیده‌ام بی‌نهایت متفاوت‌تر است."

بازگشت گاومیش موفقیت بزرگی بود، اما جانوری خیلی کوچک‌تر بود که آغازگر مبارزه با چوب‌بری شد: سوسک پوستخوار پشمالو.

صنوبرها، به‌ویژه وقتی ضعیف شده‌ باشند، محل بسیار مناسبی برای جفت‌گیری سوسک‌ها هستند. سوسک نر درخت را سوراخ می‌کند و حفره‌ای به وجود می‌آورد که در آن فرومون‌هایی می‌پراکند تا جنس ماده را جلب کند. سوسک نر با چند ماده جفت‌گیری می‌کند، و ماده‌ها در حفره ده‌ها تخم می‌گذارند و بعد پرواز می‌کنند و می‌روند تا جفت‌های تازه‌ای پیدا کنند.

لارو‌هایی که از تخم درمی‌آیند، از بافت آوندی درخت تغذیه می‌کنند. وقتی که شفیره شدند، آسیبی که زده‌اند، اغلب اوقات درخت را از حیات خالی کرده ‌است.

رد سوسک‌ها، که به آنها "چاپگر" می‌گویند، هنوز در درخت‌های افتاده در سطح جنگل دیده می‌شود.

گرم‌تر شدن زمستان‌ها، به دلیل تغییرات اقلیمی، باعث انفجار جمعیت سوسک‌ها شده‌است. و از آنجا که جنگل‌داران درخت صنوبر را ترجیح می‌دهند، منطقه نشو و نمای سوسک‌ها گسترده‌تر شده‌است.

تا سال ۲۰۱۶ آشکار شده ‌بود که هجوم سوسک‌ها به بیالوویتسا در حال نابود کردن پهنه‌های بزرگی از درخت‌ها است.

از دید بسیاری از دانشمندان، بهترین راه کنترل آفت این بود که به حال خودش رها شود تا طبیعت کار خودش را بکند.

آدام لودان، زیست‌شناس بنیاد حیات وحش لهستان، می‌گوید: "سوسک پوستخوار صدها سال بخشی از زیست‌بوم اینجا بوده. این پدیده، سازگاری طبیعی با وضعیت تازه اقلیمی است."

دولت لهستان با این نظر موافق نبود. استدلالش این بود که اگر انسان دخالت نکند، جنگل محکوم به فناست.

در نتیجه، یان ژیژکو، وزیر وقت محیط زیست، دستور چوب‌بری در مقیاسی وسیع را صادر کرد و به ماشین‌های سنگین اجازه داد که وارد مناطق دست‌نخورده جنگل شوند.

ژیژکو در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد: "ما با جمع کردن درخت‌های مرده تا جایی که لازم باشد، و کاشتن دوباره بلوط و درخت زبان‌گنجشک، زیستگاه‌های ارزشمند بیالوویتسا را بازسازی می‌کنیم."

این اقدام خشم بسیاری را برانگیخت. تظاهرکنندگان به جنگل آمدند، اردو زدند، و برای جلوگیری از پیشروی ماشین‌های سنگین، دیوارهای انسانی تشکیل دادند.

لشکری هزار نفره از جنگل‌بان‌ها از سراسر لهستان به روستای کوچکی در مرز بلاروس اعزام شد تا آماده برخورد با معترضان باشد.

گهگاه، کار به خشونت می‌کشید. وقتی معترضان به طور هماهنگ دست به نافرمانی مدنی زدند، درگیری‌هایی پیش آمد.

ولی تا وقتی اتحادیه اروپا تهدید به جریمه مالی نکرده بود، چوب‌بری متوقف نشد.

گزارشی که یونسکو در ماه فوریه منتشر کرد به این نتیجه رسید که "عملیات چوب‌بری و دیگر فعالیت‌های مدیریت جنگل، باعث اختلال در فرایندهای زیست‌بومی و طبیعی منطقه شده‌اند."

اما گزارش یونسکو می‌گفت که جنگل ترمیم‌ناپذیر نیست. حالا جنگل خیلی آرام‌تر است. حیات تازه جایگزین حیات کهنه می‌شود، گرچه سوسک‌ها هنوز مسئله‌ای هستند که راه حل ساده‌ای ندارد.

بودان، که سال گذشته در تظاهرات شرکت داشت، می‌گوید: "در جنگل طبیعی، تعداد درخت‌های مرده دوبرابر درخت‌های زنده‌است. اینجا واقعا یک آزمایشگاه منحصر ‌به ‌فرد است."

بودان می‌گوید: "ولی دائم نگران هستیم که چوب‌بری را از سر بگیرند."

© The Independent

بیشتر از جهان