رد پای حامد اسماعیلیون در شاهچراغ

«زندگی، آزادی»، منهای «زن» به اضافه «خاتمی»

حجت الاسلام والمسلمین حضرت آیت‌الله العظمی علم الهدی در حال افشای حامد اسماعیلیون

علم الهدی هم شاهد

ترور حرم شاهچراغ کار کی بود؟

آخرین گزارش‌های رسیده از شیراز حاکیست که حامد اسماعیلیون دقایقی پیش از انفجار روز چهارشنبه در یکی از خیابان‌های مشرف به شاهچراغ دیده شده در حالی‌که سعی می‌کرده مشکوک به نظر نرسد.

پیش از آن نهادهای اطلاعاتی فاش کرده بودند که همین شخص در توطئه سقوط هواپیمای اوکراین دست داشته و با اینکه می‌دانسته همسر و دخترش در آن هواپیما هستند، شخصاً دو تا موشک به سوی آن شلیک کرده است تا معروف شود و تظاهرات برلین را راه بیندازد.

قبلاٌ خبرگزاری‌ها گمانه‌زنی کرده بودند که حامد اسماعیلیون در آتش‌سوزی زندان اوین سوخته باشد ولی بعد معلوم شد که نامبرده در فروریزش ساختمان متروپل هم مجروح نشده.

از سوی دیگر عالیجناب علم الهدی هم از مشهد اطلاع داد که حضرت امام رضا حضور حامد را در بارگاه احمدشان (حضرت شاهچراغ) تأئید کرده است.

در حال حاضر ماله کشان لباس شخصی رژیم در کلاب‌هاوس با سخنوری و زبان آوری و قاطی کردن خبرها، به آرامی مشغول پاره کردن حنجره خود هستند تا ثابت کنند حامد اسماعیلیون با هشتاد هزار نفری که در برلین جمع شدند مشغول پولشویی بوده.

در عین حال ناظران سیاسی ماجرای شاهچراغ را زیر سر پرزیدنت خاتمی جون می‌دانند که این حادثه را به فال نیک گرفت و سکوت را شکست.

روزی که مهسا را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که مهسا را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که حدیث را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که اسرا را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که نیکا را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که سارینا را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که مهرداد را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که رکسان را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که داریوش را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

روزی که کامبیز را کشتند، چون هنوز در شاهچراغ تیراندازی نشده بود، خاتمی سکوت را مراعات کرد.

دیگه چقدر بگم؟ خب این بنده خدا که نمی‌توانست هنوز هیچی نشده زرپی بیاید جلو انشا بخواند. تازه این انشایی که نوشته، نوشتنش در کمتر از چهل روز امکان نمی‌داشت. شما غافلید چقدر تاس ریخته و رمل و اسطرلاب بکار برده و استخاره کرده و هی نوشته و پاک کرده تا یکجور به مردم حمله کند که کسی نفهمد. ببینید با چه زبان ملایمی مردم را از خشونت کردن برحذر داشته! ببینید با چه ترفندی «زندگی، آزادی» را نوشته و «زن» را ازش برداشته که مقاله طولانی نشود. خدا می‌داند اگر داعش به دادش نرسیده بود، چقدر دیگر زمان می‌برد تا ایشان جلوی خشونت کردن مردم را بگیرد. بابا دمش گرم که  به این زودی از چله‌نشینی درآمد.

***

حلوای نازیلائی – بخور که حال بیائی

وای، ایران اینترنشنال نشان داد و خیلی هم اینور و آنور دست به دست شد که خانم نازیلا گلستان، فعال سیاسی چه شیک و پیک حلوای چهلم مهسا امینی را برده دم سفارت آخوندها در پاریس، فیلمبردار و صدابردار برده و دق الباب اف اف را می‌زند و می‌گوید برایتان حلوا آوردم!

بار خبری کلیپ تلویزیونی این بود که سفارت در را باز نکرد و حلوا را نگرفت.

از قضا من با این خانم گلستان همصحبت بوده‌ام کوتاه زمانی وقتی ایشان را همراه شاهزاده رضا پهلوی در لندن دیدم. بانوی هوشمند و عاقلی بود. حالا چطور گمان کرده که سفارت حکومت حلوای پیشکشی دشمن را تحویل می‌گیرد و از سفیر و کاردار و رایزن و جاسوس و دزد و تروریست و آدمکش و پرستوی داخل سفارت و پیش از همه و بیش از همه، مأمور امنیتی آن حلوا را می‌خورند و احتمالاً فاتحه هم می‌خوانند؟ (یحتمل فاتحه برای همدیگر!)

کوتاه بیائید بابا. شلوغش نکنید. حوصله ندارم، کارهای خنده دار نکنید. چه خوش فرموده سعدی بزرگ به نازیلا خانم:

دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
دلخور نشوی اگر که حلواتو نخورد!

(مصراع دوم انگار از خودم بود.)

***

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه