آیا عراق و لبنان به سرنوشت سوریه دچار خواهند شد؟

تحولات اخیر ممکن است عراق و لبنان را دچار چالش های بیشتر کند

گوشه ای از ویرانی های جنگ در شهر حلب، سوریه.  عکس از: AFP/GETTY

پس از تداوم اعتراضات مردمی علیه نظام های سیاسی در بغداد و بیروت و افزایش دشواری ها در هر دو کشور، اکنون پرسشی مطرح می شود که آیا عراق و لبنان به سرنوشت سوریه دچار خواهند شد و یا این که جنبش های مردمی این دو کشور می تواند مسیر پیروزی خود را از میان بحران های درهم تنیده سیاسی و اقتصادی موجود باز کند. چند سال پیش هنگامی که مردم سوریه دست به تظاهرات مسالمت آمیز زدند، تنها هدف آن ها دگرگونی نظام سیاسی بود و نمی دانستند که تلاش های آن ها به جای پایان دادن به بحران پیش رو، سوریه را دچار دهه ها بحران بیشتری می کند. چالش های که پس تظاهرات مردمی علیه رژیم بشار اسد دامنگیر سوریه شد، نه تنها این کشور را در عمق بحران های داخلی فرو برده بلکه حاکمیت سیاسی سوریه را نیز به شدت آسیب پذیر کرد و سرزمین  سوریه به جولانگاه تنش ها و رقابت های منطقه ای و فرا منطقه ای تبدیل شد. اگر امروز معترضان لبنان علیه دخالت های ایران و آمریکا شعار می دهند، در سوریه مردم با دخالت های ایران، روسیه، ترکیه و آمریکا رو به رو هستند و نجات کشور از ورطه بحران نفوذ خارجی در سوریه با دشواری های بی شماری رو به رو است و حتی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز نتوانست منجر به حل و فصل بحران سوریه شود.

راهبرد سازمان ملل متحد برای حل بحران سوریه در ژنو نیز با موانع زیادی رو به رو است و تلاش های گیر پترسون، فرستاده ویژه سازمان ملل در راستای تدوین قانون اساسی سوریه تا کنون به هیچ نتیجه ای نرسیده است. در همین راستا، پترسون با اشاره به دشواری های پیش رو، گفته است یافتن راه حل در کشوری که دچار چالش های بی شماری همچون خشونت، تروریسم، دخالت های خارجی، درگیری های داخلی و گروه گرایی باشد، کار آسانی نیست و نمی توان به زودی در انتظار پایان این بحران بود.

در ساختار کمیسیون بازنگری قانون اساسی سوریه، بایستی نمایندگان دولت، نمایندگان مخالفان دولت و نمایندگان جامعه مدنی شرکت می داشتند، اما بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، با حضور نمایندگان مخالفان دولت ابراز مخالفت کرده و گفت مخالفان دولت، یا نمایندگی از آمریکا و ترکیه می کنند و یا این که وابسته به گروه های تروریستی هستند، بنا بر این حضور آن ها در این کمیسیون به هیچ صورتی قابل پذیرش نیست. در نتیجه، اعلامیه ای نشست ژنو در سال 2012 و تمام قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحده در پیوند به بحران سوریه، از جمله، قطعنامه 2254، نقش بر آب شد. سپس مذاکرات ژنو راه خود را به سوی آستانه کشیده و از آن جا به سمت سوچی رفت و راه حلی که قرار بود با مشارکت روسیه و آمریکا جست و جو شود، تنها در دست روسیه ماند، ایران و ترکیه نیز به عنوان دو  مهمان افتخاری وارد این مذاکرات شدند. البته با آن که حضور فرستاده سازمان ملل متحد در مذاکرات، یکی از بایسته های حقوق بین الملل است اما نماینده ملل متحد در این حالت نمی تواند هیچ نقشی را در گفت و گوهای صلح سوریه ایفا کند.

در پیوند به مسئله ای پایان جنگ در سوریه، با آن که روسیه تأکید دارد که جنگ در سوریه پایان یافته است اما در واقع، جنگ تا هنوز در این کشور ادامه دارد. مبارزه علیه گروه های تروریستی به ویژه بر ضد سازمان داعش ادامه دارد و برچیدن بساط دولت خلافت و کشته شدن ابوبکر بغدادی، به معنای پایان جنگ علیه تروریسم نیست. از سوی دیگر، تهاجم نیروهای ترکیه به شمال سوریه که در تفاهم با واشنگتن و مسکو صورت گرفته است، بحران تازه ای را به وجود آورده است و استان ادلب سوریه تا هنوز در تصرف گروه های تروریستی و تکفیری است.

مشکل اصلی این است که از هنگام آغاز جنگ در سوریه، جست و جوی یک راه حل تنها در صحبت ها مطرح می شود و اما در عمل، همه به دنبال راه حل نظامی هستند. مخالفان دولت با استفاده از جنگ در تلاش برای سرنگونی رژیم بشار اسد بودند و تا هنگامی که مورد حمایت قرار داشند، دست از جنگ نکشیدند.

رژیم بشار اسد نیز نتوانست از طریق جنگ موفقیتی کسب کند بلکه حدود 80 درصد از خاک کشور را از دست داد و اگر حمایت ایران و مداخله مستقیم روسیه نمی بود، همه چیز را از دست می داد، سپس توانست در پرتو حمایت نظامی روسیه، بیشتر مناطق از دست داده را به تصرف خود در آورد.

روسیه به صراحت بیان کرد که اگر مسکو برای جلوگیری از افزایش جنگ در سوریه وارد عمل نمی شد، ابوبکر بغدادی به دمشق می رسید و بر مسند قدرت تکیه می زد، در همین راستا، سرگئی لافروف، وزیر امور خارجه روسیه، گفته است بدون حمایت و همکاری روسیه، رژیم بشار اسد در کم تر از دو هفته سقوط می کرد.

اما سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه، به صورت آشکار اعتراف کرد که "جنگ سوریه، فرصت خوبی برای کسب تجارب نظامی و آزمایش سلاح های سنگین و موشک ها بود و ما توانستیم تجربه های با ارزشی را به دست آوریم."

درست است که روسیه با مداخله نظامی در سوریه، موفق به کسب دستاوردهای زیادی شده است اما اگر اکنون برای دستیابی به یک توافق سیاسی، اقدام نکند، تمام آن چه را در جنگ به دست آورده است، به زودی از دست خواهد داد. رئیس جمهوری روسیه خود نیز اعتراف کرده است که بحران سوریه هیچ راه حل نظامی ندارد و این بحران را بایستی تنها از طریق گفت و گو و سازش خاتمه داد. اما اگر این بازی تنها در دست روسیه باشد و سایر طرف های درگیر در کشمکش های سوریه نتوانند نقشی در آن ایفا کنند، چگونه می توان در انتظار دستیابی به یک حل و فصل سیاسی برای بحران های بغرنج و درهم تنیده سوریه بود.

https://www.independentarabia.com 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه