شجریان، مثل اعلای هنر مستقل غیردولتی

«صدای خس‌وخاشاک» به سنت‌های موسیقی اصیل، شعر ایرانی و مردم کوچه و بازار وفادار ماند

آثار شجریان از ابتدای دهه‌ شصت، رویکردی انتقادی به وضعیت موجود داشت - Alireza SOTAKBAR/AFP

محمد‌رضا شجریان برای این نویسنده، فردی فراتر از یکی‌از استادان آواز ایران است. در دوران سیاهی و تاریکی دهه‌ شصت خورشیدی که تقریبا همه‌ درها بر روی ایرانیان داخل کشور بسته بود و تنفس در فضای آزاد غیرممکن می‌نمود، کارهای حیرت‌انگیز و به‌یادماندنی شجریان (مثل آلبوم بیداد) و همکاران سازنده‌ موسیقی و نوازنده‌اش حقیقتا نجات‌بخش افرادی مثل من در ساعت‌های تنهایی و ناامیدی از تغییر شرایط بود. در موشک‌باران‌ها و هزاران حجله‌ای که در شهرها برای کشتگان جنگ برپا می‌شد و خبرهایی که از اعدام‌های درون زندان‌ها به گوش می‌رسید، کارهای شجریان مثل هوایی تازه یا قرصی آرام‌بخش بود. امروز که به آن سال‌ها نگاه می‌کنم، در حیرت می‌مانم که چگونه آن دوره را دوام آوردیم. 

شجریان در کنار نویسندگانی مثل میگل د اونامونو (سرشت سوگناک زندگی) و نیکوس کازانتزاکیس (آخرین وسوسه‌ی مسیح) از حیث احساسی و در کنار هانا آرنت (توتالیتاریانیسم)، مانس اشپربر (نقد و تحلیل جباریت) و جورج اورول (قلعه‌ حیوانات و ۱۹۸۴) از حیث عقلانی به امثال من در تحول از فردی مذهبی و شریعت‌مدار در ابتدای دهه‌ بیست زندگی، برای گذار از این بدویت و پشت سر گذاشتن ایدئولوژی مذهبی یاری رساندند. از این جهت از نظر شخصی به شجریان برای رهایی از جزم‌اندیشی‌های (دگم‌های) کلامی و رفتاری وامدارم. 

پیش از وارد شدن به بحث درباره نقش شجریان در حفظ موسیقی ایرانی طی پنج دهه فعالیت مستمر، باید قدردانی خود را از او و خانواده‌اش که همه‌ آثار در دسترس و آماده‌ انتشار او را در سایت یوتیوب قرار داده‌ و دسترسی عمومی را به آن‌ها فراهم کرده‌اند، ابراز کنم. شجریان الگوی همه هنرمندانی است که می‌خواهند در کنار حرفه‌ای‌بودن، به مخاطب خود نیز وفادار بمانند. 

چه عواملی هنر شجریان را کم‌نظیر می‌کند؟

آثار شجریان گنجینه‌ای است که غیر از آواز‌های او، بهترین اشعار فارسی، موسیقی‌های اصیل و ارزشمند ساخته شده به‌دست موسیقیدانان ایرانی در نیمه‌ دوم قرن چهاردهم خورشیدی (فریدون شهبازیان، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، مجید درخشانی و حسین یوسف‌زمانی) و بهترین نوازندگی نوازندگان ایرانی را دربر دارد. او حقیقتا در احیای موسیقی اصیل ایرانی نقشی بی‌بدیل داشته است. کسی اگر بخواهد با موسیقی اصیل ایرانی آشنا شود یا از آن لذت ببرد، از آثار شجریان با همکاری بهترین آهنگ‌سازان و نوازندگان ایرانی بی‌نیاز نیست.  

او با نسل‌های پی‌درپی نوازندگان ایرانی کار کرده است: از غلامحسین بیگجه‌خانی، علی تجویدی، فرامرز پایور، نورعلی‌خان برومند و احمد عبادی (پیرمردان زمان جوانی شجریان)، محمد موسوی (متولدان دهه‌ بیست)، تا نسل جمشید محبی، جمشید عندلیبی، فرهنگ شریف، داریوش پیرنیاکان، داریوش طلایی، محمد فیروزی، منصور سینکی و برخی از کامکارها (متولدان دهه‌ سی) و بعد نسل کیهان کلهر، سعید فرج‌پوری و سهراب و تهمورس پورناظری و کامکارهای جوان‌تر (متولدان دهه‌ چهل به بعد). کمتر کسی از اهالی موسیقی ایرانی با این طیف وسیع کار کرده است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

شجریان در انتخاب شعر، آثار شاعران شعر کلاسیک ایرانی از رودکی تا هوشنگ ابتهاج و از شعر کهن (حافظ و سعدی) تا شعر نو (سپهری، نیما، اخوان ثالث و شفیعی کدکنی) را به موسیقی انتقال داده است. او به زبان‌های محلی (لهجه‌ مشهدی) و با موسیقی‌های محلی ایرانی نیز آثاری خلق کرده است.

هنر مستقل غیر دولتی

شجریان در ابتدای زندگی شغلی‌اش کارمند دولت بود، اما همین‌که کارش بال‌وپر گرفت، حسابش را از کارمندی دولت و کار کردن برای دستگاه دولتی (که در ایران بخش عمده‌ رسانه‌ها و مراکز فرهنگی را در اختیار دارد) جدا کرد. او از سه طریق انتشار آلبوم، آموزش آواز در خانه و برگزاری کنسرت (عمدتا در خارج از کشور، به‌علت فشاری که حکومت اسلامی بر موسیقیدانان مستقل وارد می‌کند) زندگی را می گذراند و به همین علت در هیچ مقطعی به خواسته‌های قدرت تن در نداد. علت تنفر نسل‌های پی‌درپی مدیران بوق‌های تبلیغاتی دولتی از او، همین استقلال بود. 

خواندن برای مردم، فاصله‌گیری از قدرت

آثار شجریان قبل از مرگش همه برای استفاده‌ مردم در وب‌سایت یوتیوب قرار داده شدند. هنرمندان بزرگ در عالم موسیقی چنین بی‌انتظار و سخاوتمندانه همه‌ آثارشان را بدون دریافت یک ریال در اختیار مصرف‌کنندگان قرار نمی‌دهند. تنها هنرمندان بزرگی که برای مردم فقیر کوچه و بازار می‌خوانند، چنین اقدامی انجام می‌دهند. او در زندگی اجتماعی و در برهه‌های مختلف نشان داد که دربرابر قدرت قرار می‌گیرد و در کنار مردم کوچه و بازار می‌ایستد. در مقطع جنبش سبز، او در کنار معترضان ایستاد، درحالی‌که کمتر کسی از چهره‌های مشهور خود را در معرض انتقام حکومت قرار می‌داد. در دوران او، برخلاف سال ۱۴۰۱ که هنرمندان دیگر نمی‌توانند در برابر خواست عمومی مقاومت کنند، استقلال از دولت چندان آسان نبود.

آثار شجریان از ابتدای دهه‌ شصت، رویکردی انتقادی به وضعیت موجود داشت. او این رویکرد را در اشعاری که انتخاب می‌کرد، نشان می‌داد و مخاطبان نیز این رویکرد را با لطافت و ظرافت کارش دریافت می‌کردند. او فردی سیاسی به‌معنای فعال سیاسی و حزبی نبود، اما می‌توانست تمامیت‌خواهی و قلدری حکومت و میزان شکاف میان قدرت و مردم را به‌درستی ببیند و از قدرت فاصله بگیرد. همین امر باعث شد که او بعد از ۱۷ شهریور،  از دستگاه‌های دولتی حکومت پهلوی فاصله بگیرد و بعد از آن، هیچ‌گاه در کنار هیچ قدرتی نایستاد. این قدرتمندان بودند که برای جلب توجه در کارزارهای سیاسی خود از او نام می‌بردند، اما برخلاف بسیاری از هنرمندان ریزه‌خوار دنبال سر هیچ رئیس دولتی یا وزیری راه نیفتاد. 

این قدرتمندان بودند که برای عیادت او، بدون اطلاع قبلی، به بیمارستان یا خانه‌‌اش می‌رفتند (برادر حسن روحانی و اسفندیار رحیم‌مشایی)، برایش هدیه می‌فرستادند (هاشمی رفسنجانی)، پس از مرگش پیام تسلیت می‌فرستادند (محمد خاتمی و حسن روحانی) و خیابانی را در تهران به نام او نام‌گذاری کردند (شورای شهر تهران). از این جهت، شجریان الگوی مناسبی است برای هنرمندانی که تحت سیطره حکومت‌های اقتدارگرا و تمامیت‌خواه زندگی می‌کنند، اما نمی‌خواهند به بوق تبلیغاتی آن‌ها تبدیل شوند.

یکی از کارهایی که دانشگاه‌ها در ایران سکولار و لیبرال (به‌معنای واقعی و نه معنای آمریکایی آن که سوسیالیسم است) پس از آزادشدن از رژیم نکبت و فلاکت اسلامی می‌توانند انجام دهند، تاسیس یک کرسی شجریان‌شناسی در یکی از بخش‌های دانشگاهی موسیقی است. طیف و سبک آثار او و تاثیر آن‌ها بر فرهنگ عمومی و موسیقی اصیل ایرانی قابلیت مطالعات دانشگاهی و آکادمیک دارند. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه