کوه نور: روایت شگفت‌انگیز الماس «نحسی» که هند خواهان بازگشت آن است

مورخان هندی اتفاق‌نظر دارند که این الماس کمیاب به نام کوه نور، در دوره قطب‌شاهی از معدن کولور در ناحیه قلعه باستانی گلکنده، کشف شده است

در برخی از کتاب‌های تاریخی درباره کشف کوه نور آمده است که این الماس طی قرن سیزدهم در دکن کشف شد - rct.uk

پس از درگذشت ملکه الیزابت، تقاضا برای بازگرداندن الماس «کوه نور» که بر تاج سلطنتی بریتانیا نصب شده است، بار دیگر در هند رو به افزایش است.

این درخواست در حال حاضر به رسانه‌های اجتماعی محدود است و احتمال اندکی وجود دارد که از سوی دولت ملی‌گرای هند مورد تایید قرار گیرد، زیرا در این مورد عقب‌نشینی خود را پیش‌تر اعلام کرده‌اند.

چارلز سوم، پسر ارشد ملکه الیزابت دوم، اکنون پادشاه جدید بریتانیا است و مراسم سوگند سلطنتی نیز سپری شده است، و تاجی که با الماس «کوه نور» ۱۰۵.۶ قیراطی مزین شده است، حالا متعلق به ملکه او، کامیلا است.

ایندیپندنت اردو از چندین مورخ و کارشناس هندی پرسید که آیا تقاضا برای بازگرداندن الماس کوه نور مناسب و امکان‌پذیر است، یا خیر. اکثر آن‌ها گفتند که این الماس در واقع متعلق به هند کنونی نیست، بلکه به هند متحد تعلق دارد، اما بازگرداندن آن ناممکن است.

تاریخچه الماس کوه نور

اکثر مورخان هندی اتفاق‌نظر دارند که این الماس کمیاب به نام کوه نور، در دوره قطب‌شاهی از معدن کولور در ناحیه قلعه باستانی گلکنده، کشف شده است. کولور امروزه بخشی از ایالت آندرا پرادش در جنوب هند است.

علامه اعجاز فرخ، مورخ تاریخ دکن از شهر شیکاگوی آمریکا،، در گفت‌وگو با ایندیپندنت اردو گفت: «الماس کوه نور کشف‌شده از معدن کولور، نخست به دست میرمحمد سعید معروف به «میر جمله دوم» از گلکنده رسید. گفتنی است که پیش از اینکه او از سوی عبدالله قطب‌شاه به مسند نخست‌وزیری منصوب شود، تاجر الماس و جواهر بود. او این باارزش‌ترین الماس جهان را در یک کیف چرمی نگه می‌داشت و هیچ‌گاه آن را از خود دور نمی‌کرد. وزن آن حدود ۷۵۶ قیراط بود. روزی پسر میر جمله در حالت مستی بر تخت پادشاهی نشست که در نتیجه این کار، پدرش را از مسندش برکنار کردند. پس ازاین رویداد، میر جمله مناسب دانست که برای جلب همکاری، با فرمانروای مغول شاه‌ جهان ملاقات کند و هنگامی که به دربار شاه جهان رسید، الماس کوه نور را  به رسم هدیه به او تقدیم کرد. بدین ترتیب، این الماس به سلطنت مغول‌ها رسید.»

علامه اعجاز فرخ می‌گوید که انتقال الماس کوه نور از دست محمد شاه رنگیلا، شاه مغول، به نادرشاه افشار، داستان جالبی دارد.

«داستان را چنین روایت کرده‌اند که وقتی نادرشاه در سال ۱۷۳۹ میلادی به دهلی حمله کرد، خبرچینانش به او اطلاع دادند که الماس کمیاب و نادری در عمامه محمدشاه رنگیلا پنهان است. تا آن هنگام، اسم این الماس، «کوه نور» نبود.

نادرشاه به بهانه تعویض عمامه، از محمدشاه رنگیلا عمامه یادشده را دریافت کرد و پس از مشاهده الماس درخشان در آن، آن را «کوه نور» نامید و از آن روز به بعد، این الماس به آن نام خوانده شده است. نادرشاه در کنار سایر غنایم، الماس کوه نور را نیز از هند با خود برد.»

در برخی از کتاب‌های تاریخی درباره کشف کوه نور آمده است که این الماس طی قرن سیزدهم در دکن کشف شد که ملک کافور، از فرماندهان علاءالدین خلجی، دومین پادشاه سلسله خلجی، به آن دست یافت.

پس از سال‌ها مالکیت خانواده خلجی، در قرن شانزدهم آن به سلطان ابراهیم لودی رسید. پس از نبرد پانی‌پت در سال ۱۵۲۶، ظهیرالدین محمد بابر، نخستین امپراتور مغول، به آن دست یافت و تا زمان حمله نادرشاه، در مالکیت سلاطین مغول‌ باقی ماند.

الماس‌های دیگر از گلکنده

علامه اعجاز فرخ درباره دیگر الماس‌های کمیاب ناحیه گلکنده می‌نویسد که جز کوه نور، کم و بیش ۳۰ الماس معروف از گلکنده به گوشه و کنار جهان برده شده است.

او به عمر خالدی، از نویسندگان معروف، اشاره کرد که فهرستی از شکل، رنگ، وزن، و صاحبان این الماس‌های کمیاب تهیه کرده است.

او می‌نویسد: «الماس امید، الماس بازتابنده‌ای به رنگ بنفش است. در قرن هفدهم از منطقه کولور به دست آمد و در سال ۱۸۳۰ هنری فیلیپ هوپ آن را خریداری کرد. آقای فیلیپ این الماس را به شکل بیضی تراشید. وزن آن حدود ۴۵.۵ قیراط است و در موزه تاریخ طبیعی هنری در واشنگتن نگهداری می‌شود.

یکی دیگر از الماس‌های کمیاب گلکنده، الماس «Pitt Regent» است که در تاج فرانسه قرار دارد. این الماس در واقع پیش‌تر متعلق به توماس پیت بود، و ازاین رو به نام او مسمی است. وزن این الماس دراصل ۴۱۰ قیراط بوده است، اما پس از تراش و اصلاح، فقط ۱۴۰ قیراط باقی مانده است.

الماس دیگری که از گلکنده به دست آمده است، الماس «چشم بت» (Idol Eye Diamond) است که داستان متفاوتی دارد. این الماس در مجسمه معبدی در سریرانگام در شهر مدراس (چنای) تعبیه شده بود که یک فرانسوی آن را سرقت کرد. پس از آن تقریبا تا سه قرن ناپدید بود.

در سال ۱۹۰۶ میلادی سلطان عبدالحمید، از شاهان امپراتوری عثمانی ترکیه، آن را بازیافت. این الماس پس از گذر از دست‌های مختلف، امروز در موزه لوور پاریس قرار دارد. الماس یادشده بسیار درخشان و آبی، و وزن آن ۷۰.۲۰ قیراط است.

الماس دیگری نیز در گلکنده کشف شده است که به نام «دریای نور» شهرت دارد و ششمین الماس بزرگ جهان به شمار می‌رود. این الماس ۱۸۲ قیراطی که زینت‌افزای تاج شاه‌جهان، امپراتور مغول، بود، پرتوهای صورتی- زرد روشن منعکس می‌کند. گفتنی است که نادرشاه افشار این الماس را نیز با خود به ایران برده بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بر سطح الماس دریای نور عبارت «سلطان صاحبقران فتحعلی‌شاه قاجار ۱۲۴۴» حکاکی شده است. این الماس بخشی از تاج سلطنتی ایران بوده است و اکنون در موزه جواهرات ملی ایران نگهداری می‌شود.

«الماس شاه» نیز الماس دیگری است که از گلکنده به دست آمده و بر روی آن «برهان نظام شاه ۱۰۰۰هـ.» حک شده است. این الماس در موزه کرملین در شهر مسکو نگهداری می‌شود.

الماس کمیاب دیگری به نام «نورالعین» نیز در موزه جواهرات ملی ایران است که وزن آن فقط ۱۰ قیراط است، اما به دلیل رنگ صورتی- زرد روشن آن، از کمیاب‌ترین الماس‌های جهان به شمار می‌رود. این الماس از سوی ابوالحسن قطب‌شاه به رسم هدیه به سلطان اورنگ زیب، امپراتور مغول، اهدا شد. بعدها نادرشاه آن را نیز با خود به ایران انتقال داد.

این الماس بین زمردهای کمیاب گلکنده چیده شده بود و در سال ۱۹۵۸ از سوی رضاشاه پهلوی در حکم هدیه عروسی به ملکه فرح دیبا پهلوی اهدا شد.

بازگرداندن، ناممکن

دکتر ساچیتا ماهاجان، استاد تاریخ مدرن در مرکز مطالعات تاریخی دانشگاه معتبر جواهر لعل نهرو در دهلی، در گفت‌وگو با اندیپندنت اردو، این پرسش را مطرح کرد که چگونه ممکن است بریتانیا صرفا در پی یک روند (Trend) در توییتر، چیزی را که ۱۷۳ سال پیش تصرف کرده و با خود برده است، بازگرداند. 

او می‌گوید، اگر بریتانیایی‌ها می‌خواستند الماس کوه نور را پس دهند، سال‌ها پیش این کار را می‌کردند. اما این هم مناسب نیست که فقط «کوه نور» را مطالبه کنید؛ سایر اشیای باارزش، مانند دیگر جواهرات، دست‌نوشته‌ها و نقاشی‌هایی را نیز که به غارت برده شده‌اند، بازپس بخواهید.

او در ادامه می‌افزاید که سپس باید در مورد تلفات جانی و مالی گسترده هندی‌ها در دوران استعمار و حاکمیت بریتانیا نیز بحث شود و علاوه بر عذرخواهی، غرامت نیز بخواهید. فقط با «کوه نور» چه خواهید کرد؟

دکتر سید علی ندیم رضوی، مورخ و استاد تاریخ دانشگاه اسلامی علیگر، می‌گوید که آنچه در گذشته رخ داده است، بازگشت‌پذیر نیست.

او می‌گوید: «اشیای نادر و ‌ارزشمند ما زیب و زینت موزه‌های بسیاری از کشورها است. باید بیاموزیم و عبرت بگیریم و از چیزهایی که نزدمان باقی مانده، نگهداری کنیم و از آن‌ها بهره ببریم.»

او می‌افزاید: «در موزه‌ها، کتابخانه‌ها و آرشیوهای ما، گران‌بهاترین و کمیاب‌ترین چیزها در حال نابودی‌اند. دست‌کم، چیزهایی که از اینجا برده شده‌اند، اگر در فرانسه، آلمان، یا کتابخانه‌ها و موزه‌های بریتانیا قرار دارند، محفوظ و مصون‌اند. روی آن‌ها تحقیقات انجام شده است و می‌شود و من کاملا معتقدم که تا آخر زمان در امان خواهند بود.»

او معتقد است که «اگر می‌توانستیم از چنین سرمایه‌ها و چیزها حراست و حفاظت کنیم، قطعا حق داشتیم الماس کوه نور را مطالبه کنیم. در حکم یک مورخ، امیدوارم اگر به کتابخانه‌‌ای در بریتانیا بروم، دست خالی برنخواهم گشت، اما دسترسی به چیزها و آثاری که در اینجا باقی مانده‌اند و تحقیق روی آن‌ها خیلی آسان است، ساده نیست.»

علامه اعجاز فرخ می‌گوید: «این قانون دنیا بوده است که وقتی فاتح چیزی از سرزمین فتح‌شده به دست می‌آورد، هرگز آن را پس نمی‌دهد؛ در نتیجه، امیدواری به بازگرداندن کوه نور هم درست نیست.»

شيرين موسوی، استاد گروه تاريخ دانشگاه اسلامی عليگر، نيز همين نظر را دارد.

او می‌گوید: «این الماس را بریتانیایی‌ها از طریق غنایم جنگی به دست آورده‌اند. سرزمینی که از طریق جنگ فتح شده باشد، مال و ثروت حاکمان سابقش به غنیمت تبدیل می‌شود. بریتانیایی‌ها خیلی چیزها را از اینجا به غارت برده‌اندو مگر تا امروز کسی اموال غارت‌شده را پس داده است؟»

اما محمد ظفر منهاج، معاون ارشد پژوهشی همین دانشگاه، معتقد است که تقاضای بازگرداندن «کوه نور» کاملا درست و موجه است.

او می‌گوید: «اگر الماس کوه نور نزد کشور ضعیفی بود، تا الان برگردانده می‌شد. ممکن است دولت ما نیز با توجه به توانایی و قدرت خود، بازگرداندن آن را درخواست کند، که کاملا حق دارد.»

با این حال، او در زمینه «روند» توییتری می‌گوید: «مردم فقط به چیزهای مرتبط با اقتصاد علاقه دارند. همه حس می‌کنند که کوه نور ارزشمند است، اما واقعیت این است که چیزهای گرانبهاتری از کشور ما در بریتانیا موجود است.»

شاهد زبیری، مورخ اهل حیدرآباد دکن، نیز درخواست بازگرداندن کوه نور را موجه می‌داند.

او می‌گوید: «الماس کوه نور از معدن گلکنده و متعلق به هند بود، بنابراین تقاضای آن کاملا درست است. از لحاظ تاریخی از اهمیت بالایی برخوردار بود و سرمایه گرانبهای کشور ما به شمار می‌رفت که به صورت غیرقانونی، به تصرف بریتانیایی‌ها درآمد.»

پروفسور فرحت حسن، استاد تاریخ در دانشگاه دهلی، نیز مانند محمد ظفر منهاج و شاهد زبیری، طرفدار تقاضای مردم هند است که دولت بریتانیا باید اکنون کوه نور را برگرداند. 

او براین باور است که «تقاضای استرداد کوه نور به نظر من مناسب و درست است، زیرا هر چه بریتانیایی‌ها از هند برده‌‌اند، نوعی تاراج و غارت به شمار می‌رود».

پروفسور ندیم رضوی می‌گوید که با مشاهده «روند» فعلی توییتری، «چنین به نظر می‌رسد که مردم را متقاعد کرده‌اند که گویا بازگشت این الماس، به بیکاری و تورم در کشور پایان می‌دهد. ظاهرا به همین دلیل است که مردم با نادیده گرفتن همه مصائب و سختی‌های خود، به این امر مشغول شده‌اند و کسی نیست تا دولت را در ارتباط به تورم و بیکاری، زیر سوال ببرد».

کوه نور فقط الماس نیست

پروفسور فرحت حسن می‌گوید که «ارزش کوه نور به این نیست که الماس کمیابی است، بلکه نماد استقلال هند است و برای بسیاری از هندی‌ها اهمیت نمادین دارد. از نظر اقتصادی، بازگرداندن آن نه سودی برای بریتانیا دارد و نه زیان، ولی هند از قدرت مذاکره و استدلال برای بازگرداندن آن برخوردار نیست».

پروفسور ندیم رضوی نیز معتقد است که بخشی از اهمیت تاریخی کوه نور، آن است که همواره از دست یک طبقه حاکم به طبقه دیگری انتقال یافته است؛ یعنی از غارتگری به غارتگری دیگر: «هر کس قدرتی داشت، آن را به دست می‌آورد. بریتانیایی‌ها نه تنها الماس کوه نور، بلکه بخش بزرگی از ثروت هند را به کشور خود فرستادند و انقلاب صنعتی خود را با آن آغاز کردند. در دوران استعمار بریتانیا، هندوستانی که در زمان امپراتوری مغول‌ها «پرنده طلایی» نامیده می‌شد، مردمش از گرسنگی و فقر جان می‌دادند...»

پریتی سینگ، دانشجوی دکترا که در حال نوشتن پایان‌نامه خود در مورد تاریخ مغول در گروه تاریخ دانشگاه حیدرآباد است، می‌گوید: «بریتانیایی‌ها آن‌قدر باهوش‌اند که می‌توانند کشورهای آسیایی را تحت نام الماس کوه نور، با یکدیگر درگیر جنگ کنند.»

او می‌افزاید: «اگر کوه نور بازگردانده شود، ممکن است بین پاکستان و هند بر سر مالکیت آن اختلاف پدید آید و این همان چیزی است که بریتانیا می‌خواهد. الماس کوه نور در هر جایی باشد، مسئله بزرگی نیست، اما اگر کشورهای آسیایی به دلیل آن با یکدیگر بجنگند، برای همه ما بد خواهد بود.»

پریتی سینگ می‌گوید که یک «روند» توییتری که خواستار بازگرداندن کوه نور است، تنها یک هفته باقی می‌ماند و سپس موضوع تازه‌ای پدیدار خواهد شد که روند روز باشد.

او می‌گوید: «در هند هر هفته مشکلات جدیدی به وجود می‌آیند و به موضوع روز یا روند چند روزه‌ای در صفحات اجتماعی بدل می‌شوند، اما تا امروز راه‌حل مناسبی برای هیچ مشکلی پیدا نشده است.»

تقاضای بازگردان کوه نور چه زمان‌هایی مطرح شده است؟

نه تنها هند، بلکه پاکستان، افغانستان، و ایران نیز هرازگاهی خواستار بازگرداندن الماس کوه نور شده‌اند.

به گفته پروفسور فرحت حسن، ادعای مالکیت پاکستان بر کوه نور بی‌اساس است، زیرا مرکز امپراتوری مغول، آگرا یا دهلی بوده است و از آنجایی که این دو منطقه در حال حاضر جزو جغرافیای هند است، پس ادعای این کشور نیز موجه است.

پاکستان و بنگلادش از بدنه هند جدا شده‌اند و قبل از سال ۱۹۴۷ (به رسمیت شناختن استقلال هند و ایجاد کشوری به نام پاکستان) وضعیت مستقلی نداشتند، بنابراین هند مدعی قانونی آن است.

پیش ازاین نیز صداهایی مبنی بر استرداد کوه نور بلند شده است، اما این مطالبه‌ها هیچ‌گاه تاثیر عمده‌ای بر روابط دیپلماتیک دو کشور نگذاشته است.

در گذشته نیز در مناسبت‌های مختلف در هند، درخواست‌هایی برای بازگردان کوه نور مطرح شده است. بسیاری از چهره‌های مهم هند، از جمله راج موهن گاندی، نوه مهاتما گاندی، از بریتانیا خواسته‌اند که الماس کوه نور را بازپس دهد.

هنگامی که ملکه الیزابت دوم در سال ۱۹۹۷ از هند بازدید کرد، درخواست برای استرداد کوه نور تکرار شد. از این گذشته، برخی از نمایندگان هندی‌‌تبار پارلمان بریتانیا نیز به نفع بازگرداندن کوه نور به هند صحبت کرده‌اند.

در سال ۲۰۱۵، اقبال جعفری، وکیل اهل لاهور، دادخواستی را برای بازگرداندن کوه نور از بریتانیا به دادگاه عالی لاهور ارائه کرد و در سال ۲۰۱۹، چودری فواد حسین، وزیر اطلاعات فدرال وقت پاکستان، در توییتی نوشت که بریتانیا باید الماس کوه نور را به موزه لاهور بازگرداند.

با این حال، بریتانیا پیوسته از بازگرداندن کوه نور خودداری کرده است. زمانی که دیوید کامرون، نخست‌وزیر سابق بریتانیا، در سال ۲۰۱۳ از هند بازدید کرد، طی مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد که الماس کوه نور مسترد نخواهد شد.

موضع دولت هند

در آوریل ۲۰۱۶، دولت هند ادعا کرد که تمام تلاش‌ها برای بازگرداندن الماس کوه نور انجام خواهد شد. با این حال، رنجیت کومار، وکیل دادگستری، همان سال در دادگاه عالی همه را شگفت‌زده کرد و گفت که الماس کوه نور متعلق به بریتانیا است و قابل بازگرداندن نیست.

او گفت که رنجیت سینگ در ازای دریافت کمک در جنگ‌های دوران سیک‌ها، آن را به میل خود به بریتانیا داده است، بنابراین بریتانیا آن را ندزدیده است. 

دادخواست بازگرداندن الماس کوه نور را شهروندی به نام نفیس احمد صدیقی، در دادگاه عالی هند به ثبت رسانده بود.

پیش از اظهارات رنجیت کومار به دادگاه عالی، دولت نارندرا مودی گفته بود که هند باید از ادعای خود در مورد کوه نور دست بردارد، زیرا واقعیت این است که الماس یادشده در سال ۱۸۵۰ به دولت بریتانیا هدیه داده شده است.

© IndependentUrdu

بیشتر از جهان