زمان آن رسیده که در مورد جنگ در اوکراین واقع‌بین باشیم

هر راه حلی بر اساس حقایق موجود پیش می‌رود، نه آن‌طور که ما دلمان می‌خواهد

در حال حاضر به نظر می‌رسد احتمال پیروزی اوکراین کمتر شده است - Aris Messinis / AFP

متوجه شده‌اید چطور دیگر با اخبار آخرین پیروزی‌های اوکراینی‌های قهرمان یا آخرین شکست روس‌های وحشی بیدار نمی‌شویم؟ چطور فراخوان‌های جمعی ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین‌ــ از جمله آخرین صحبت‌های او با پلوتوکرات‌ها [افراد متنفذ و ثروتمند] در داووس‌ــ نسبت به قبل زمان پخش بسیار کمتری از ما می‌گیرد؟

خب، شکی نیست که بعضی از این تغییرها انعکاس چرخه‌های عادی اخبار است. حمله روسیه به اوکراین در سه ماه پیش آن‌قدر تکان‌دهنده و واکنش زلنسکی و هموطنانش به‌قدری شجاعانه بود که علاقه عموم به آن‌ها را به اوج رساند.‌ این‌جا جنگ بود، یک جنگ خوفناک و همه‌جانبه، در اروپا، با بازیگری خوش‌چهره که به رهبر الهام‌بخش زمان جنگ تبدیل شد، و داوودهای دلاور اوکراینی که از جالوت‌های دست‌و‌پا‌چلفتی روسیه باهوش‌تر بودند. 

هرچند شاید در همان بازه‌ای که عموم مخاطبان هنوز درگیر نام‌ها و مکان‌های ناآشنا، سفری چندین ساعته از جزایر ما بودند، اولین ماجرا‌ــ و تهدید فوری جنگی گسترده‌تر‌ــ از بین رفته باشد. احتمال اینکه نگرانی‌های شخصی‌تر، از قبیل افزایش هزینه‌های زندگی (حتی اگر تا حدی به‌دلیل جنگ بالا رفته باشد) در بریتانیا و کل اروپا در دستور کار قرار بگیرد، اجتناب‌ناپذیر بود.

شاید هم دنبال کردن جنگ سخت‌تر شده باشد. تصویر بزرگ‌تر‌ــ تهدید پایتخت، کی‌یف؛ ستون عظیمی از تانک‌های روسی، ویرانی در دومین شهر اوکراین، خارکیف، و آخرین سنگر دردناک کارخانه فولاد آزوف در ماریوپل‌ــ جای خود را به جزئیات شهرهای کوچک‌تر و گذرگاه‌های رودخانه در دونباس داده است. نقشه‌هایی که زمانی بین آبی و زرد اوکراین، و قرمز، سفید و آبی روسیه خطوطی واضح را نشان می‌دادند، اکنون سایه‌های بیشتری دارند. ویدیوهای موبایلی غیرنظامیان از میدان نبرد تا حد زیادی ته کشیده است. در حالی که منطقه جنگی در دونباس وسیع‌تر شده، دسترسی برای خبرنگاران سخت‌تر شده است.

هرچند به نظرم حتی تمام این عوامل در کنار هم کاهش حضور اوکراین به‌ویژه در پخش رسانه‌‌ای، و به‌ویژه در جهان انگلیسی زبان را توضیح نمی‌دهد. واقعیت این است که نه تنها اهمیت اوکراین در اخبار رسانه‌های ما تغییر کرده بلکه فحوای گزارشی نیز عوض شده است. می‌توانم بگویم این تغییر از زمان سقوط ماریوپل در ۱۷ تا ۱۸ مه شروع شد.

فقط به این دلیل نیست که پیروزی روسیه در ماریوپل نقطه عطف احتمالی در جنگ بود، و به همین دلیل نیز این شهر دربرابر روسیه تا این حد مقاومت کرد: ماریوپل بندر بزرگی بود که مسیر زمینی روسیه به کریمه را که از روزهای اول تهاجم مقاومت کرده بود مسدود می‌کرد. به این دلیل است که اوضاع تا حد زیادی آن‌طور که گزارش می‌‌شد نبود.

این‌طور به نظر می‌رسد که سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی توافقنامه‌ای امضا کرده‌اند که طبق آن، تخلیه مجروحان با وضعیت بسیار وخیم امکان‌پذیر است (ما بعضی از آن‌ها را روی صفحه‌های نمایش‌ دیده‌ایم). ظاهرا در این توافق پیش‌بینی شده است که بیش از ۲۰۰۰ رزمنده باقی‌مانده نیز عقب‌نشینی کنند. این عملیات را تخلیه توصیف کردند و ما چیز زیادی از آن ندیدیم. روس‌ها آن را تسلیم خواندند‌ــ واژه‌‌ای که عمدتا در بیشتر گزارش‌های انگلیسی‌زبان از گفتن آن اجتناب می‌‌شود‌ــ حتی اگر سربازان اسرای جنگی روسیه شوند.  

جهان غرب از زلنسکی خط گرفت، که دلاوری جنگجویانش را ستود، و گفت آن‌ها را برای ممانعت از تحمل رنج بیشتر تخلیه کرده است و در آینده با اسرای روس مبادله می‌شوند. همه این‌ها ممکن است درست باشد، شاید بازتاب خواب و خیالی که قابل درک است، یا برای حفظ روحیه در بحبوحه جنگ طراحی شده باشد. اما نه غرب، به شکل ایالات متحده آمریکا یا ناتو، نه بریتانیا اهل جنگ است‌ــ ما با تمام توان تلاش کرده‌ایم تا از هرگونه دخالت مستقیم جلوگیری کنیم‌ــ و نباید واقعیت را پنهان کنیم. این به‌طور نمادین، و در عمل، شکستی بزرگ برای اوکراین بود.

از حدود یک هفته بعد از آن، بحث پیروزی اوکراین دشوارتر شده است. به‌تدریج پذیرفته‌ایم که درگیری‌های شدیدی در جریان است و روسیه دستاوردهایی داشته است، هرچند محدود و شاید موقت. در ۱۹ مه، زلنسکی با تغییر لحن شدیدی گفت که دونباس دارد «نابود» می‌شود و «جهنمی آن‌جا برپا است». سه روز بعد، گفت که اوکراین ممکن است روزانه تا ۱۰۰ رزمنده از دست بدهد، و از اواسط آوریل تلفات داده است، بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سرباز اوکراینی کشته شده‌اند و تا ۱۰ هزار تن مجروح شده‌اند. تا آن زمان، اوکراین به‌روزرسانی‌های منظمی از تلفات روسیه ارائه می‌کرد، اما در مورد تلفات خودش چیز زیادی نگفته بود.

برخی معتقد بودند که شاید زلنسکی شروع کرده است به آماده کردن مردم اوکراین برای ضرورت گفت‌و‌گو، با دادن امتیازهای احتمالی؛ دیگران [گفتند] او از غرب تقاضای کمک بیشتری می‌کرد. اما دشوار بتوان این نکته را نیز نادیده گرفت که کاهش اهمیت اخبار اوکراین‌ــ به‌ویژه در بریتانیا‌ــ هم‌زمان با تغییر بخت اوکراین رخ داده است.

آنچه در هفته گذشته از گفت‌و‌گوی اخیر شنیده‌ایم که اوکراین می‌تواند به پیروزی حتمی دست یابد و تمام قلمرو خود از جمله کریمه را پس بگیرد، بسیار بعید است. همچنین با سخنان وزیر دفاع آمریکا مبنی بر اینکه ایالات متحده آمریکا می‌خواهد ببیند روسیه به‌حدی تضعیف می‌شود که دیگر نمی‌تواند عملیات مشابهی در آینده انجام دهد، فاصله زیادی دارد.

اکنون، جنگ به‌هیچ‌وجه پایان نیافته است، بسیاری از کارشناسان نظامی معتقدند که این جنگ وارد مرحله فرسایشی شده و ممکن است ماه‌ها‌ــ یا حتی سال‌ها طول بکشد. همچنین این احتمال وجود دارد که موج دوباره به نفع اوکراین تغییر کند، یا اینکه مسکو به هر دلیلی تصمیم بگیرد جنگ را متوقف کند.

اما در این میان، زمان آن فرا رسیده است که نسخه‌های غربی جنگ از خوشایند جلوه دادن تعادل برتری یا کم‌اهمیت نشان دادن شکست‌های اوکراین دست بردارند. هر راه‌حلی براساس حقایق، آن‌گونه که هست، پیش خواهد رفت نه آن‌طور که ما دلمان می‌خواهد. این را نیز نمی‌توان مسلم دانست که اوکراین قلمرو خود را در میدان جنگ بازپس بگیرد.

زلنسکی درباره تلفات اخیر اوکراین و خسارت‌هایی که ممکن است در دونباس با آن مواجه شود، پیشنهادی ارائه داد. اما میزان آسیب به اوکراین بسیار فراتر می‌رود. بر اساس برآورد شورای آتلانتیک مستقر در ایالات متحده آمریکا در هفته گذشته، ۳۰ درصد از زیرساخت‌های اوکراین تخریب شده است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که تولید ناخالص داخلی اوکراین در سال ۲۰۲۲ ممکن است بین ۳۰ تا ۴۵ درصد کاهش یابد.

به گفته سرهی مارچنکو، وزیر دارایی [اوکراین]، تاکنون ۷۰ درصد از درآمدهای پیش‌بینی‌شده اوکراین در جنگ هزینه شده است و این کشور ماهانه ۵ میلیارد دلار کسری بودجه دارد. حدود ۶ میلیون اوکراینی از این کشور گریخته‌اند، که همه‌شان بازنخواهند گشت، و ۸ میلیون نفر در داخل کشور آواره شده‌اند.

این‌ها با هر معیار محاسبه‌ای، خساراتی بزرگ به حساب می‌آیند که با ادامه جنگ، پیوسته رو به افزایش‌اند. با این حال، تاکنون آسیب به اوکراین جنبه‌ای از جنگ است که در بیشتر گزارش‌های غربی، بعد از عزم قهرمانانه اوکراینی‌ها و بی‌رحمی و بی‌کفایتی روسیه، در جایگاه سوم قرار گرفته است.

اما میزان خسارت‌ــ از لحاظ انسانی، ارضی و مادی‌ــ اکنون مناقشه‌ای عمومی را برانگیخته که اوکراین کی و تحت چه شرایطی ممکن است کاستن از خسارات خود را مدنظر قرار دهد، بحثی که تاکنون عمدتا به ناظران محدود شده بود. «واقع‌گرایان» (از جمله پیر سیاست، هنری کیسینجر) می‌گویند خیلی زود؛ «آرمان‌گرایان» (از جمله لیز تراس، وزیر خارجه خودمان) می‌گویند نه تا پیش از پیروزی کامل اوکراین.

زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، تاکنون به هر دو صورت، هم با اشاره به دادن امتیاز و هم با اراده برای مبارزه، بازی کرده است. اما روزی، شاید خیلی زود، ممکن است مجبور شود دست به انتخاب بزند. 

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه