خبرنگاری که گفت: نُومُوگُم!

مصاحبه اختصاصی با خبرنگار گمنام

گفت از آمریکا می‌ترسم نامم را فاش کنم.

«یک خبرنگار در هرات، به شرط فاش نشدن نامش، به ایندیپندنت فارسی گفت که افراد مسلح ناشناس وارد خانه شدند و پدر، مادر و سه فرزند خانواده را سر بریدند.»

چرا؟ خبرنگار چرا اسمش را لو نمی‌دهد؟ یاللعجب!

مصاحبه با خبرنگار گمنام

– حالا شما اسمت را بگو لطفاً!
-نه خیر، نوموگم.. خدا هم بیاید، اسمم را نمی‌گویم. خانوم کاملیا هم بیاید، اسمم را فاش نمی‌کنم.
- چرا نمیگوئی برادر؟
- چونکه برای من مسئولیت دارد.
- شما که نه جزو قاتلین هستی، نه جزو مقتولین.
- ولی اگر بگویم، شاید جزو مقتولین بشوم.
-چرا چنین فکر می‌کنی؟
- از آمه ریکا می‌ترسم.
- آمریکا چکار به شما دارد؟
- همه کار.
- شما فقط یک خبرنگاری.
- بله، ولی به ما اخطار کرده‌اند خبر سربریده شدن را نباید پخش کنیم. آمه ریکا روی خبرهای سربریدن و چاقوزنی و قمه کشی حساس است.
- خب آنها انسانی فکر می‌کنند.
- بعله. میگویند زکی! اینهمه ما تفنگ به شما می‌دهیم، مسلسل می‌دهیم، تپانچه می‌دهیم، هفت تیر می‌دهیم، پیشتاب و پیستوله و رولور می‌فرستیم، شما غلط می‌کنید با چاقو سر همدیگر را می‌برید. باید گلوله به هم بزنید. می‌گویند ما اینهمه تکنولوجی را برای شما پیشرفت داده‌ایم، صلاح نیست مثل وحشی‌ها همدیگر را بکشید.
- به شما چکار دارند؟ شما فقط گزارشگری.
- قبول، ولی می‌گویند مخابره اینجور خبرها بدآموزی دارد. می‌گویند پس ما این کارخانجات تسلیحات را برای چی درست کرده‌ایم؟ تازه پاکستان هم از آنطرف مدعی ماست. روسیه هم توی صف است. می‌گویند کشتن با سلاح سرد، باعث اتلاف وقت و هدر رفتن نیروی انسانی است، در همان فاصله با یک هفت تیر، می‌شود هزار نفر را کشت. می‌گویند ما روی شماها حساب کرده‌ایم، سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.
-پس شما حاضر نیستی اسمت را بگوئی.
- حاضرم. به شرطی که بنویسید پنج عضو خانواده با سلاح گرم کشته شدند، خیلی هم از مقتول شدن خودشان راضی هستند.

***

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه