چند استعفای دیگر لازم است تا فاجعه برگزیت را درک کنیم؟

سه سال است که برگزیت سیاست‌، اقتصاد و روابط ما را زهرآلود کرده

جان برکو، رئیس مجلس عوام بریتانیا که هفته پیش از سمت خود استعفا داد - JESSICA TAYLOR / UK PARLIAMENT / AFP

تعجبی ندارد که با بودن دومینیک کامینگز در مرکز دولت، دو عنصر اصلی استراتژی خروج از اتحادیه اروپا، هنوز سرجایشان هستند.

نخست، کاهش اهمیت عضویت ده‌ها ساله بریتانیا در اتحادیه اروپا، با خلق این فکر که برگزیت رخدادی کوچک و ساده است؛ یک لحظه است، چیزی با تعریف مشخص، تمام‌شدنی، روز 31 اکتبر، روز برگزیت. این تصویر از آن جهت اهمیت دارد که نشان می‌دهد اگر برگزیت یک رخداد است، آنگاه مردم می‌توانند شاهد پایان آن باشند و نوری در انتهای تونل ببینند؛ بازگشت به وضع عادی.

ولی حقیقت چیز دیگری است، چنانکه بوریس جانسون، نایجل فاراژ، مایکل گوُو و دیگران خیلی خوب می‌دانند.

برگزیت یک رخداد نیست. یک روند است؛ و تونل، دراز است؛ نوری هم در ته آن به چشم نمی‌خورد.

سه سال است که برگزیت سیاست‌، اقتصاد و روابط ما را زهرآلود کرده. انتقال شرکت‌ها به فرانسه، آلمان، ایتالیا و هلند، بخشی از برگزیت است. سقوط سرمایه‌گذاری در داخل، برگزیت است. افزایش بهای مواد خوراکی خانواده، برگزیت است. کمبود درمان جایگزینی هورمون (اچ‌آرتی)، برگزیت است. تلاش جانسون برای تعلیق پارلمان، پیش چشمان بهت‌زده دنیا، برگزیت است.

اینها همه برگزیت است.

و این تازه اول کار است.

فکرش را بکنید: در 45 سال گذشته، در دولت‌های پیاپی بریتانیا، اتحادیه اروپا در تصمیم‌های مربوط به قوانین ما، مرزهای ما، امنیت ما و اقتصاد ما در هم تنیده شده بود. روشن است که فرایند ترک اتحادیه اروپا کمی سخت‌تر از عوض کردن حساب بانکی است.

ولی این مطلب – یعنی واقعیت – به کار جانسون یا فاراژ نمی‌آید. برتری‌جویی نرینه‌سالاری سیاسی با روش «چشم بسته پریدن»، یعنی که نباید پیش از آن که خیلی دیر شده باشد، زیاد سوال بپرسیم. آنها هم مثل فروشندگان دغل‌کار ماشین‌های دست دوم، استاد جزئیاتِ بیان ‌نشده‌اند:

روی این نقطه چین امضا کنید، شماره حساب بانکی‌تان را به ما بدهید، سوار ماشین بشوید و بروید. ولی البته وقتی چرخ‌هایش از زیرش در رفت، جنس فروخته شده پس گرفته نمی‌شود...

و این ما را به عنصر دوم استراتژی ترک اتحادیه اروپا می‌رساند که هم‌اکنون در دولت جاری است: سادگی.

به مردم گفتند جدایی از اتحادیه اروپا به همان سادگیِ باقی ماندن در آن است. یک لحظه به این قضیه فکر کنید: بلند شدن و جایی رفتن آسان‌تر از ماندن سرجای خودتان است؛ اسباب کشی آسان‌تر از نشستن در خانه است.

مایکل گوُو در کارزار همه‌پرسی سال 2016 گفت: «روز بعد از رای به ترک اتحادیه اروپا، همه برگ‌های برنده دست ماست و هر راهی را که بخواهیم انتخاب می‌کنیم». لیام فاکس در ژوئیه 2017 گفت: «توافق تجارت آزاد که با اتحادیه اروپا امضا خواهیم کرد، یکی از آسان‌ترین توافق‌ها در تاریخ بشر خواهد بود». جانسون در مارس 2016 گفت: «عده زیادی اعتقاد دارند که هزینه جدایی عملا صفر خواهد بود و هزینه ماندن خیلی بالا». ولی کل هزینه آمادگی برای برگزیت تا کنون به 6 میلیارد پوند رسیده، و دعوا بر سر قراردادهای مربوط به کشتی‌های نامرئی ادامه دارد.

ماشین دولت، حالا بخشی از عملیات است: 100 میلیون پوند خرج کارزار «برای برگزیت آماده شوید» شده، که در عمل قانون منع تبلیغات سیاسی پیش از انتخابات یا همه‌پرسی را نقض می‌کند. من هنوز منتظر پاسخ مارک سدویل، وزیر کابینه، به نامه‌ام در این زمینه هستم.

حقیقت این است که خروج بدون توافق، یعنی هیچ توافقی در هیچ زمینه‌ای. این یعنی آغاز سال‌ها – حتا دهه‌ها – مذاکرات از موضع ضعف مطلق. این یعنی قیمت‌ها بالا خواهد رفت، درآمدها آسیب خواهد ‌دید، شغل‌ها از میان خواهد رفت و امنیت ملی ما و جایگاه ما در دنیا تضعیف خواهد شد؛ و صلحی که به‌سختی در ایرلند شمالی به دست آمده، به خطر خواهد افتاد.

این یعنی آغاز سال‌هایی متمادی که در آن، سیاستمداران در اخبار شامگاهی انگشت اتهام را به سوی هم و به سوی بروکسل خواهند گرفت؛ در حالی که بحران مسکن ما اوج می‌گیرد، بیمه درمانی همگانی ما ضعیف‌تر می‌شود، و کم‌درآمدترین‌ها بیشترین ضربه‌ها را می‌خورند. وقتی کشور ما با خودش درگیر شود و مواضع سخت‌تر شود، این خطر هست که مردم به جان هم بیفتند و تفرقه بالا بگیرد.

دولت می‌داند کشتی‌اش راهی کدام بندر است، اما می‌خواهد بگوید همه بادها مساعدند. دولت به دنبال خروج بی‌توافق است، و همراه با آن، یک دهه یا بیشتر مشقت و اضطراب ناشی از برگزیت برای کشوری که همین حالا هم در لبه پرتگاه است. وقایع این هفته، قدرت آن بادهای مخالف را نشان داد: جانسون چهار رای‌گیری اولش را باخت، 21 نماینده عضو حزب محافظه‌کار را اخراج کرد، شاهد خروج برادرش از دولت بود، و امبر راد را مجبور کرد کابینه را ترک کند و از حزب محافظه‌کار هم کناره‌گیری کند.

آن‌چه کشور ما الان نیاز دارد، رهبری واقعی است؛ چیزی که این هفته در مجلس عوام دیدیم. سیاستمدارانی که حاضرند منافع ملی را بالاتر از منافع حزبی قرار دهند و مسیر تازه‌ای برای شکستن بن‌بست انتخاب کنند. نمایندگانی که آماده اند این دو حقیقت را صادقانه به همه بگویند: برگزیت یک روند است، و پیامدهای دردناکش سال‌ها ادامه خواهد داشت؛ و برگزیت به همان سختیِ تمام چیزهایی است که کشور ما در تاریخ معاصر با آن روبه‌رو شده.

کشور ما به زمان بیشتری نیاز دارد: تمدید کوتاه‌مدتِ مهلت برای حذف هر نوع برگزیت بدون توافق افراطی و خطرناک، و تعیین مسیری جدید بر اساس سه عامل: ۱) وضوح، چرا که ما حالا خیلی بیشتر از سه سال پیش می‌دانیم؛ ۲) ختم ماجرا از طریق رای‌گیری جدید و تعهدآور از مردم با تعریف مشخصی از برگزیت، همراه با گزینه ماندن در اتحادیه اروپا؛ و ۳) وحدت مردم برای بازسازی روابط، پس از سال‌ها سیاست‌ها و تفرقه‌های دردناک.

مری کریگ نماینده پارلمان عضو حزب کارگر از ویکفیلد، و رئیس کمیسیون حسابرسی زیست‌محیطی مجلس عوام است.

https://www.independent.co.uk/

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه