دست آزادی‌گرایان جوامع غربی برای مقابله با «فرهنگ حذف» بسته نیست

غول‌های رسانه‌‌‌‌ای و آکادمیک که عمدتا در دست چپ‌ها اداره می‌شوند، به دنبال آن هستند که کوچک‌ترها را با برچسب‌هایی مثل فاشیست یا نژادپرست از صحنه به‌در کنند

وقتی «بزرگ»‌ها به سانسورچی تبدیل می‌شوند، تنها راهی که باقی می‌ماند ترک آن‌هاست - ATTA KENARE / AFP

این روزها شاهد سانسور بسیاری از مطالب در توییتر و یوتیوب و فیسبوک (تا حد انتقاد از خامنه‌ای در ویدیوهای یوتیوبی یا انتقاد از چین به دلیل ویروس کرونا در فیسبوک و انتقاد از اجرای انتخابات ۲۰۲۰ امریکا در توییتر)، دستکاری در جست‌وجوها و لایک‌ها توسط گوگل و یوتیوب (حذف دیس‌لایک‌های سخنگوی کاخ سفید در دولت بایدن)، و تولید فارغ‌التحصیلان بیگانه با تاریخ و تمدن غربی، در دانشگاه‌های معروف بوده‌ایم. اکنون این خطر عظیم در جوامع غربی هر روز ملموس‌تر می‌شود که آزادی بیان و دیگر مواریث تمدن غربی، قرار است توسط شبکه‌های اجتماعی و شرکت‌های بزرگ آی تی و دانشگاه‌ها به تاراج گذارده شود.

از سوی دیگر، با موج هویت‌گرایی و پاکیزگی سیاسی، آزادی بیان در رسانه‌های بزرگ مورد حملات جدی، آن هم از سوی مدیران و ویراستاران این نهادها واقع شده است. در دانشگاه‌های آمریکا تقریبا اثری از چندصدایی باقی نمانده و مخالفان چپ و سوسیالیسم اگر دعوت شوند (که معمولا نمی‌شوند) با چوب و چماق آنتیفا و «مبارزان عدالت اجتماعی» مواجه می‌شوند (مثل برکلی). نیویورک تایمز متهم است که تا کنون در چند مرحله ویراستاران و نویسندگان خود را برای مخالفت با فرهنگ حذف تصفیه کرده یا آن‌ها را به نقطه‌ استعفا رسانده است. این موسسات نشان داده‌اند که حتی در جامعه‌ای با آزادی‌های تضمین شده، وقتی قدرت در دست گروهی متمرکز شود، تمامیت‌خواهی به دنبال خواهد داشت. جالب اینجاست که مخالفان ترامپ چهار سال وی را عامل محدود کننده‌ آزادی‌ها و رسانه‌ها و دانش معرفی می‌کردند، اما خود آنان در عمل دارند این کارها را انجام می‌دهند. 

آزادی بیان، گرانقدرترین دستاورد جوامع غربی

این که آزادی بیان در اولین تبصره قانون اساسی امریکا تضمین شده، اتفاقی نبوده است. بنیانگذاران این کشور می‌دانستند که بدون آزادی بیان، رشد و توسعه و کرامت و خلاقیت و اخلاق و قانون و دین و عقلانیت و فدرالیسم غیرممکن است. بدون آزادی بیان هیچ ارزشی باقی نمی‌ماند و هیچ هنجاری سرپا داشتنی نخواهد بود. آزادی بیان نیز فقط مختص فیلسوفان حکیم و نخبگان سیاسی و فرهنگی و کسانی که «درست» می‌گویند، نیست. با بزرگ‌تر شدن شبکه‌های اجتماعی تا حد انحصار و نیز با تبلیغاتی شدن رسانه‌های بزرگ در ایالات متحده، آزادی بیان بیش از هر زمان دیگر در معرض تحدید و تهدید است. راه حل چیست؟

در یک کلمه، «کوچک»‌ها. وقتی «بزرگ»‌ها به سانسورچی تبدیل می‌شوند، تنها راهی که باقی می‌ماند ترک آن‌هاست. برای آزادی‌گرایان، زمان ترک شبکه‌های اجتماعی بزرگ مثل توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، و تلگرام، خاموش کردن شبکه‌های اصلی تلویزیونی (ان‌بی‌سی، سی‌بی‌اس، اچ‌بی‌او، ان‌پی‌آر، سی‌بی‌اس، سی‌ان‌ان، ام‌اس‌ان‌بی‌سی، فاکس نیوز، و شوتایم)، ثبت‌نام نکردن در دانشگاه‌های معروف (هاروارد و پریسنستون و ییل)، و قطع اشتراک روزنامه‌های معروف (نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست) فرا رسیده است. این‌ها در بخش خصوصی هستند و هرچه می‌خواهند، می‌توانند دروغ بگویند، دیدگاه‌های منتقد چپ و اسلامگرایان را حذف کنند، بخشی از اخبار را نادیده بگیرند و در برنامه‌هاشان تبلیغات سیاسی بگنجانند تا به‌تدریج از شمار مراجعه‌کنندگان و حقوق ثبت‌نام، اشتراک و تبلیغات تجاری آن‌ها کاسته شود. برای هر یک از آن‌ها، ده‌ها جایگزین کوچک‌تر وجود دارد که کارشان را بهتر انجام می‌دهند. در این نوشته به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنم.

این‌ها کوچک‌هایی هستند که کار خود را بهتر از بزرگ‌ها انجام می‌دهند و صرفا برای مخالفت با بزرگ‌ترها ساخته نشده‌اند و مخاطبان نیز برای دهان‌کجی به بزرگ‌ترها به سراغ آن‌ها نرفته‌اند. 

اوملتو  (Omeleto)

اوملتو یک شبکه ویدیویی بر روی سایت یوتیوب است برای گذاشتن و دیدن فیلم کوتاه. این شبکه البته گزیده‌گراست و بیشتر فیلم‌های کوتاهی را که نامزد اسکار شده یا در جشنواره ساندنس عرضه شده‌اند، به نمایش می‌گذارد. این شبکه ۲.۸میلیون مشترک دارد و حدود ۴۰۰ فیلم کوتاه بر روی آن گذاشته شده است. اگر از حقنه‌ها و القائات تبلیغات سیاسی در همه برنامه‌های تلویزیونی، از اخبار تا سریال‌های تلویزیونی، خسته شده‌اید، اوملتو حداقل برای دو تا سه ماه شب‌های شما را با انواع فیلم‌های داستانی پر خواهد کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پِرِه‌گِریو (PragerU)

دانشگاه پره‌گر موسسه‌ای برای تولید ویدیوهای آموزشی پنج دقیقه‌ای است که اکثرا توسط استادان دانشگاه و نخبگان هر رشته پر می‌شوند. این ویدیوها در سایت یوتیوب، فیسبوک و سایت این دانشگاه مجازی به اشتراک گذاشته می‌شوند. البته یوتیوب و فیسبوک خود را مسئول سانسور ویدیوهایی می‌دانند که با نظرات دروازه‌بانان آن‌ها نمی‌خواند؛ بدون آن که این ویدیوها به کسی توهین کرده یا دعوت به خشونت کرده باشند. گرچه فیسبوک و یوتیوب ادعای انتشاراتی بودن ندارند که خود را مجاز به ویراستاری بدانند. آن‌ها خود را تریبون عمومی معرفی می‌کنند که حق سانسور ندارد. پره‌گر به دنبال آن است که جای خالی ایده‌های آزادی‌خواهانه، فدرالیستی، عقل‌گرا، و قانون‌گرا را در فضای آموزشی امریکا که توسط چپ اشغال شده و به ایده‌های دیگر اجازه بروز نمی‌دهد، پر کند. 

تماشای روزانه ویدیوهای پره‌گر (که مجانی است) به چهار میلیون، مشترکان آن به ۲.۸ میلیون، تماشای ویدیوهای این موسسه به ۴.۵ میلیارد، و دنبال کنندگان ویدیوهای آن در شبکه‌های اجتماعی به ۹ میلیون رسیده است. با شکست آموزش دانشگاهی در حوزه انعکاس تنوع فکری و تقلیل انسان‌ها به رنگ پوست، قومیت و گرایش جنسی و جنسیتی، موسسه پره‌گر خدمتی تاریخی به گفت‌وگو و تنوع‌خواهی نظری در ایالات متحده و دیگر کشورهای انگلیسی زبان کرده است. 

 سابستک (Substack)

سابستک یک سایت برای انتشار مقالات و یادداشت‌های کوتاه به قلم نویسندگان مستقل است. نویسندگانی که شهرتی دارند، اما با ویراستاران سایت‌های موجود مشکل دارند و نمی‌توانند پاکیزگی سیاسی موجود، سانسورها، گفتمان‌ها و روایت‌های کلان آن‌ها را تحمل کنند، می‌توانند کار خود را به این سایت منتقل کنند و با گرفتن اشتراک از خوانندگان، امورات خود را نیز بگذرانند. در سابستک مطالب فارسی هم می‌توان گذاشت. همچنین، چند نویسنده با هم می‌توانند یک خبرنامه یا روزنامه منتشر کنند؛ بدون آن که اختیار ویراستاری را به کسی واگذار کنند. بسیاری از نویسندگان، بعد از دشوار شدن نوشتن آزادشان، به سابستک مهاجرت کرده‌اند. کسانی مثل مت تایبی، اندرو سالیوان، گلن گرینوالد، و آن هلن پیترسون، با دیدگاه‌هایی بسیار متفاوت، در سابستک مطالب خود را منتشر می‌کنند. 

 پارلر/مستادون/آمینو/پیکز (Parlor/Mastodon/Amino/Peeks)

این‌ها رقبای توییتر هستند؛ بدون آن که فعلا محتوا را سانسور کنند یا اداره کنندگانش دیدگاه‌های سیاسی خود را در نشر یا عدم نشر مطالب دخالت دهند. (اپل و دیگر غول‌های دنیای مجازی پارلر را با اتهام واهی تحریض به حمله به کنگره، متوقف کردند. این شبکه بعدا موفق به بازگشت از طریق میزبانی دیگر شد) ممکن است این‌ها نیز وقتی احساس قدرت کردند، چنین کنند، ولی هنوز به آنجا نرسیده‌اند. توییتر با خامنه‌ای و پوتین و شی جینگ پینگ بیش از منتخبان مردم در کشورهای غربی کنار می‌آید و زمان آن رسیده است که طرفداران آزادی بیان و تمدن غربی، این شبکه را ورشکسته یا کم‌مخاطب سازند. 

 شبکه‌های کم مخاطب‌تر رادیویی و تلویزیونی (OAN/Newsmax/Blaze)

برای گرفتن اخبار روزانه هیچ نیازی ندارید به سراغ دروغگوها و تبلیغاتچی‌های بزرگ بروید. از شبکه‌ها و سایت‌هایی با صدها هزار یا ده‌ها هزار مراجعه کننده نیز می‌توان خبرها را گرفت؛ مثل او ای ان، نیوزمکس، و بلیز. این‌ها بیشتر صدای محافظه‌کاران در امریکا را پوشش می‌دهند، اما به دلیل دوری از قدرت فعلا چیزی را سانسور نمی‌کنند. به جای ان‌پی ‌آر، می‌توان از شبکه‌های کوچک محلی خبر گرفت. برای برنامه‌های کمدی یا شوهای مبتنی بر گفت‌وگو نیز به جای بوق‌های تبلیغاتی مثل کُلبر و کیمل، ده‌ها کانال یوتیوب با کیفیت بهتر و بانمک‌تر می‌توان یافت؛ مثل ویدیوهای کیوان (یک ایرانی امریکایی) که به امور جاری رهیافت انتقادی دارد و بلندگوی حزبی نیست.

نشریات خبری-تحلیلی کوچک‌تر (Daily Wire/Epoch Times/New Discourses/American Spectator/Townhall)

نشریات معروف مثل نیوزویک یا تایمز یا حتی مجله «علم»، به صدای سانسورچیان و نژادگرایانی (علیه اروپایی‌تبارها) که همه چیز را از دریچه نژاد و جنسیت و هویت نگاه می‌کنند، تبدیل شده‌اند. نشریات اینترنتی با مخاطبان محدودتر مثل «تایمز زمانه»، «گفتمان‌های نو»، «چشم‌انداز امریکایی»، «اخبار روز»،  و «سالن شهر» تنوع بیشتری در مطالب خود دارند و دیدگاه‌ انتقادی مبتنی بر عقلانیت و آزادی‌گرایی را دنبال می‌کنند. 

غول‌های رسانه‌‌‌‌ای و آکادمیک که عمدتا در دست چپ‌ها اداره می‌شوند، به دنبال آن هستند که کوچک‌ترها را با برچسب‌هایی مثل فاشیست یا نژادپرست از صحنه به‌در کنند. موسسه‌های فوق نیز در صورت بسیار بزرگ شدن، امکان محدود کردن آزادی‌های دیگران را دارند، و به همین دلیل باید با دقت آن‌ها را تحت نظر داشت و وقتی به طرفداران یا اعمال‌کنندگان فرهنگ حذف و پاکیزگی سیاسی تبدیل شدند، می‌توان آن‌ها را ترک کرد. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه