سریال پایتخت؛ از حاشیه‌های پر چالش تا لالایی خوانی خواننده زن

درآمد صداوسیما از آگهی تنها یک قسمت سریال، ۱۹ میلیارد تومان تخمین زده شد

تصویر از شبکه های اجتماعی -محسن تنابنده گفته بود دیگر با تلویزیون همکاری نخواهد کرد

سریال پرطرفدار پایتخت که در چند سال اخیر به پای ثابت برنامه‌های نوروزی تلویزیون ایران تبدیل شده و لحظات فرح‌بخشی را برای تماشاگران و علاقه‌مندان به این سریال فراهم کرده بود، امسال به‌گونه‌ای متفاوت سر این سفره نوروزی حاضر شد. این سریال امسال در دو اپیزود نسبتا طولانی که قسمت‌های ۱۶ و ۱۷ نام گرفتند (در مجموع ۱۵۶ دقیقه)، در روزهای ۲۹ و ۳۰ اسفند از شبکه اول سیما پخش شد؛ دو قسمتی که به دلیل شرایط کرونا سال گذشته، امکان ضبط آن فراهم نشد و تولید آن به سال بعد موکول شد و بنا به گفته کارگردان سریال (سیروس مقدم)، قرار بود برای ایام رمضان به نمایش در آید که در عمل، به دلیل شدت گسترش کرونا، ساخت آن به بعد و پخش آن به ایام نوروز امسال موکول شد.

قسمت پانزدهم سریال با ازدواج رحمت امینی (با بازی هومن حاجی عبداللهی) و بستن قرارداد فوتبال بهتاش (با بازی بهرام افشاری) نیمه تمام مانده بود. در همان قسمت‌ها بود که مهران احمدی (بازیگر نقش بهبود) بعد از ترک چند فصل قبلی، مجددا در این سریال حضور یافت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

غیبت بهبود (مهران احمدی) و فرستادنش به تیمارستان و نیز سارا و نیکا (فرقانی- دختران نقی معمولی) نشان داد که دست‌اندرکاران سریال برای تهیه این دو بخش با دشواری‌هایی روبه‌رو بودند. پیش از این علیرضا خمسه نیز از سریال کنار گذاشته شده بود.

حاشیه‌های مهم‌تر از متن فصل ششم؛ از ستون پنجم تا درآمد ۲۸۵ میلیارد تومانی

فصل ششم سریال با حاشیه‌های بسیاری همراه بود که در همان روزهای نخست پخش قسمت پایانی، به چالشی برای صداوسیما و دست‌اندرکاران سریال تبدیل شد. از یک سو حمله علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما، به مشابهت بخشی از سریال با فیلم معروف دهه ۵۰ (موتورسواری رحمت با نامزدش در جاده با فیلم همسفر با بازی بهروز وثوقی و گوگوش) که آن را نفوذ فرهنگی خواند، جوی سیاسی-امنیتی به کلیت سریال بخشید. او در نامه‌‌ای به معاون خود (مرتضی میرباقری)، به حواشی قسمت آخر مجموعه پایتخت شش اشاره و تاکید کرد: «لازم است بررسی شود این اقدام حاصل اشتباه، بی‌توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه‌انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟»

این اظهارات، ادامه ساخت سریال را در پرده‌ای از ابهام قرار داد و بعد هم اظهارات محسن تنابنده (که به نوعی او را باید قلب و نقطه محوری این سریال به شمار آورد) که گفته بود دیگر با تلویزیون همکاری نخواهد کرد، فضای ادامه ساخت این سریال را بحرانی‌تر کرد. اما در نهایت، آن که پیروز این میدان شد، نه سایه سیاست بر سر آن و نه تهدید تنابنده،‌ که چربیدن منافع اقتصادی ناشی از آگهی‌های میلیاردی بود که از پخش این سریال نصیب تلویزیون می‌شد.

در گزارشی که ایسنا به نقل از روزنامه خراسان در ۱۷ فروردین سال ۹۹ منتشر کرد، هزینه ساخت سریال پایتخت شش، ۲۳ میلیارد تومان عنوان شد. در مقابل، درآمد صداوسیما از آگهی تنها یک قسمت سریال، ۱۹ میلیارد تومان تخمین زده شد. اگر این رقم در عدد ۱۵ (تعداد قسمت‌های سریال در سال گذشته) ضرب شود، مبلغ ۲۸۵ میلیارد تومان به دست می‌آید که با کسر هزینه تهیه سریال، رقمی معادل ۲۶۲ میلیارد تومان سود خالص را نصیب سازمان صداوسیما و البته شرکت‌های پخش آگهی می‌کند.

صاحبان این شرکت‌ها که سال‌ها است بر صداوسیما و درآمدهای نجومی آن از آگهی‌ها چنگ‌انداخته‌اند، همان‌هایی هستند که رئیس قبلی صداوسیما را وادار به استعفا کردند و طبیعی است که وقتی پای چنین درامد هنگفتی در میان باشد، بحث‌های دیگر به حاشیه رانده می‌شود و طرفین در نهایت بر سر قیمتی به توافق خواهند رسید. قیمتی که همه را به پای میز معامله و ساخت دو قسمت انتهایی و احتمالا فصل‌های بعدی خواهد کشاند.

غیبت‌های بازیگران و …

اگر چه دلیل غیبت دختران دوقلوی نقی معمولی در فیلم (سارا و نیکا فرقانی) به دلیل پخش یکی دو عکس آنان با لباس شنا در یک مهمانی استخر (استخرپارتی- در سوئد) و نیز رقص در یک مهمانی دیگر عنوان شد، اما حذف مهران احمدی به دلیل حضور همزمانش در فیلمی دیگر و بازی کم و بی‌تحرک بهرام افشاری (شکستن پا و یکجانشینی) به دلیل حضور و بازی همزمان در فیلمی دیگر، طراحی شد.

مخاطب هوشیار و آگاه به امور تهیه فیلم و سریال، می‌تواند غیبت آن یکی و کم‌تحرکی این یکی را به خوبی دریابد و حدس بزند. البته حضور نداشتن سارا و نیکا عملا به بار طنز سریال آسیبی نرساند، چرا که آن‌ها تقریبا افراد اضافه‌ای در سریال بودند که به دلیل همان محدودیت‌هایی که برای زنان در ایران وجود دارد و نیز شخصیت‌پردازی خنثی این دو در سریال، به خصوص وقتی پای به سنین نوجوانی گذاشتند، عملا کار خاصی در سریال انجام نمی‌دادند؛ در حالی که غیبت بازیگر نقش بهبود و حضور کمرنگ بازیگر نقش بهتاش، که بخشی مهم از بار کمدی سریال را بر دوش آن‌ها بود، در سریال به خوبی حس می‌شد.

از سوی دیگر بازگشت مجدد مهران احمدی و نقش ویژه‌ای که به او داده شده بود، بار طنز سریال را بهبود بخشیده بود وغیبتش در دو قسمت اخیر به خوبی حس می‌شد. بر این موارد، غیبت آرش عباسی، فیلمنامه‌نویس اصلی فصل ششم سریال را هم بیفزایید که در همان روزهای پاییز سال ۹۹ در واکنش به ادامه همکاری با این سریال اعلام موضع کرد و گفت که با این سریال همکاری نخواهد داشت. قرارگیری نام خشایار الوند (که اسفند ۹۷ درگذشت) این خبر را هم در رسانه انعکاس داد که دو بخش اخیر بر اساس طرح فیلمنامه او در همان زمان سامان یافته و نوشته شده است.

لحظات کمیک جذاب اما …

دو بخش پایانی سریال لحظات کمیک خوبی دارد. کلیت داستان در دوران کرونا می‌گذرد و همین، نقطه تمایز این دو قسمت با ۱۵ قسمت قبلی است. وقوع تمامی اتفاقات در سایه کرونا، نکته محوری این سریال است و حتی اتهام قتل به نقی به این دلیل است که کرونای او باعث مرگ پدر همسرش (هما سعادت با بازی ریما رامین‌فر) شده و دادگاه نیز به اتهام قتل برای او قرار مجرمیت صادر کرده است. اما به نظر می‌رسد که فیلمنامه آن قوت و قدرت بخش‌های قبلی را که بتواند تماشاگر را به پیش براند، ندارد؛ اگرچه همانند قسمت‌‌های قبلی، لحظات کمدی موقعیت خوبی در سراسر دو قسمت چیده شده است اما محبوبیت و اقبال به سریال نه محصول فیلمنامه و همین دو قسمت، که محصول برندی است که قسمت‌های قبلی برای دست‌اندرکاران آن فراهم کرده و آن را به سرمایه‌ای قابل اتکا برای آنان بدل ساخته است تا به رغم ضعف‌های ساختاری، همچنان پراقبال‌ترین کار تلویزیون به شمار آیند؛ به نحوی که در پنج روز گذشته، تنها در یوتیوب (که در ایران فیلتر است) نزدیک به یک میلیون نفر از این سریال دیدن کنند که نشان از استقبال از سریال بین مخاطبان ایرانی خارج از ایران دارد.

یک اتفاق نادر

 در بخش دوم (بخش ۱۷) سریال اتفاقی رخ داد که در نوع خود در صداوسیما کم‌نظیر است و‌ آن، در‌آغوش کشیدن مادر و فرزند پسرش و نیز لالایی با تک‌خوانی زن است. در سریال، شخصیتی جدیدی که یک نوجوان مبتلا به عقب‌افتادگی ذهنی است، به این دو بخش اضافه شد تا بتواند بار کمدی سریال در غیبت مهران احمدی و کم‌تحرکی بهرام افشاری را جبران کند. آن نوجوان و احتمالا بزرگسال مبتلا به سندرم داون، با شیرین‌کاری‌هایش لحظاتی شادی‌آور به سریال ‌بخشید. این فرد، فرزند مادری است که به دلیل کرونا در بیمارستان بستری است و هر لحظه احتمال مرگ او می‌رود و فرزند مدام مادرش را صدا می‌زند، چرا که سخت به او وابسته است. صحنه‌ای که مادر با پوششی از نایلون و وصل به دستگاه اکسیٓژن، به منزل نقی‌ معمولی می‌‌آید، از جمله صحنه‌های زیبای سریال است که با لالایی‌خوانی با صدای زنی شمالی، حس موسیقایی خوبی به این صحنه می‌بخشد و تاثیر آن بر مخاطب را چندین برابر می‌کند.

نکته مهم در این پلان، پخش صدای تک‌خوانی زن و در آغوش کشیدن فرزند پسر از سوی مادر است. کارگردان البته با قرار دادن یک محفظه نایلونی بین پسر و مادر، سعی کرده است ایراد نخست از منظر فقهی را تا اندازه‌ای بپوشاند ‌اما برای تک‌خوانی زنان مشخص نیست که به چه جمع‌بندی رسیدند که آن را پخش کردند.

آیا سیاست صداوسیما و البته سیاست‌گذاران فرهنگی هسته سخت حاکمیت بر این قرار گرفته است که این بخش را بهانه‌ای برای شروع پخش تک‌خوانی زنان بدانند یا این که همانند بسیاری موارد از این دست، پخش آن آزمایشی است تا حساسیت‌های موجود در جامعه مذهبی و به خصوص نهادهایی چون حوزه علمیه قم و علمای آن را محک بزنند. برای رسیدن به پاسخ به این پرسش، باید منتظر روزهای آینده نشست و به ارزیابی واکنش‌ها نسبت به این بخش از سریال پرداخت.

بیشتر از فرهنگ و هنر