خودروی بی‌راننده اپل، تغییر چهره جاده‌ها؟

«اپل قبلا ثابت کرده هر کس به توانایی این شرکت شک دارد اشتباه می‌کند»

پروژه تایتان اپل، نامی که برای طرح این غول فناوری، یعنی توسعه خودروهای برقی بدون راننده انتخاب شده است- REUTERS/Stephen Lam/File Photo

خودروهای بدون راننده، یکی از آن ایده‌های علمی-تخیلی است که مدیران صنعت و فناوری آن را در فیلم‌ها دیدند و فکر کردند: «یک روز می‌رسد که ما این کار را انجام دهیم. ما در پی خلق جهانی هستیم که در آن هیولاهای دو تنی بنزینی (که گاهی به ماشین‌های قاتل هم تبدیل می‌شوند) با ماشین‌های روباتیک یا همان روبوکار‌های برقی کم‌صدا جایگزین شوند. مثل آن ماشینی که در فیلم علمی تخیلی مرد خرابکار (Demolition Man) در لس‌آنجلس آینده پیش از آن که وسلی اسنایپس سر برسد تا آشوب به پا کند، یک نمایش هالیوودی محشر می‌سازد. مطمئن، تمیز و پاک و فوق‌العاده سودمند برای ما.»  گزارش‌ها از سیلیکون‌ولی نشان می‌دهند که اپل قصد دارد چنین چیزی را محقق کند، تا همین سال ۲۰۲۴. 

البته بزرگ‌ترین مشکلی که در خصوص وسایل نقلیه وجود دارد این است که برای دستیابی به سود در درازمدت، زمان لازم است. چه برسد به این‌که سودآوری خیلی زیادی مد نظرمان باشد و این مشکل زمانی بیشتر می‌شود که تازه بحث سودآوری نیز مطرح شود. این ماشین‌ها معمولا پول‌هدردهنده هستند، هیولاهایی حریص برای بالاکشیدن دلار. از مسؤولان رسمی دیترویت بپرسید، جایی که ده‌ها میلیارد پوند بابت خودروهای بدون راننده صرف شد،  با بازدهی و خروجی خیلی کم. 

به طور یقین شرکت تسلای ایلان ماسک این جور خودروها را ساخته است تا در شاخص سهام  S&P ۵۰۰ سود ببرد. اما این شرکت در سال ۲۰۰۳ پایه‌گذاری شد و تازه از امسال به سوددهی پایدار رسیده است. ارزش سهام آن هم تنها کمی بابت فروش بوده است. نه بابت خودروهای برقی بلکه به دلیل مجوزهای اعتباری کربن (carbon credit). 

پروژه تایتان اپل، نامی که برای طرح این غول فناوری، یعنی توسعه خودروهای برقی بدون راننده انتخاب شده، نام مناسبی است. تایتانیک صفتی است که تحلیل‌گران به عنوان شکست و ناکامی می‌شناسند. وقتی که چیزی آن گونه که انتظار می‌رود کار نکند.  

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما شاید هم نه. اپل از سال ۲۰۱۴ محتاطانه شرایط را مزه‌مزه کرده و تلاش‌هایش به قولی خاموش-روشن بوده است. هرچند هدف گسترده‌ای که اعلام شد براساس اخباری که شنیدیم، باتری با بردی بیشتر از قبل است که نشان می‌دهد این بار موضوع جدی است. این شرکت منابع گسترده‌ای در اختیار دارد. به قدری کافی که هر پروژه‌ای را بتواند به نتیجه برساند. مهم اما زمان این هدف است. هیئت مدیره دوست ندارد زمان را از دست بدهد. اگرچه که مساله همه‌گیری کرونا ممکن است این تاریخ را کمی عقب بیندازد. شاید بزرگ‌ترین مشکل این باشد، زمانی که مشتریان خودروهای برقی بخرند چندان علاقه‌ای به این نداشته باشند که خودروی آن‌ها لزوما بدون راننده باشد. 

آیا اپل می‌تواند این مساله را هم تغییر دهد؟ یکی از بزرگ‌ترین مهارت‌های این شرکت، توانایی آن در متقاعد کردن ما برای خرید محصولاتش است. برای خرید محصولاتی که هرگز نمی‌دانستیم به آن‌ها نیاز داریم و این که قانع شویم از بین محصولات دیگر و جایگزین‌های ارزان‌تر، بابت خرید اپل پول اضافی خرج کنیم. بسیاری از مردم بودند، زمانی که آی پد به بازار آمد درباره خرید آن تردید داشتند. من شنیده بودم که می‌گفتند آی پد فقط یک آیفون بزرگ‌تر است که نمی‌شود با آن تماس تلفنی گرفت. 

این بدبینی زمان زیادی طول نکشید. ایرپادها؟ یکی از بررسی‌هایی که من خواندم نوشته بود: اپل کارایی و خلاقیت خود را از دست داده است. ایرپادها خوبند اما آن دو تا آویز سفید از گوش؟ مسخره به نظر می‌رسند. استیو جابز فقید هرگز چنین طراحی زشتی را تشویق و حمایت نمی‌کرد. اما این قدر هم مشکوک نباش و قدری هم ایمان داشته باش! (کنایه‌ای برگرفته از یک اصطلاح کتاب مقدس مسیحیان) واقعیت این است که همین حالا این محصول ایرپاد از گوش خیلی‌ها آویزان است. و بله! حتی نسخه‌های زینتی و فانتزی هم باعث نشده‌اند این محصول از سودآوری بیفتد.

اما مشکل بر سر راه خودروهای بدون راننده به مراتب بیشتر و پیچیده‌تر از یک جفت پلاستیک دور یک دستگاه دریافت کننده بلوتوت است، به مراتب پیچیده‌تر از یک تراشه سیلیکونی و چند بلندگوی مینیاتوری کوچک. عواقب اشتباه بودن آن به مراتب جدی‌تر از آن است که ببینید مثلا یکی از گوشی‌های ایرپاد پروتان، درست همان لحظه که دارید به صورت اتفاقی از روی یک دریچه فاضلاب رد می‌شوید، بیفتد و دویست و پنجاه پوند از دست بدهید.  

طی سال گذشته ۱۷۵۲ مورد مرگ جاده‌ای و ۱۵۳۱۵۸ مورد آسیب‌های دیگر گزارش شده است. پیش‌بینی‌ها از آن حکایت دارند که خودروهای بدون راننده می‌توانند این ارقام را به شکل اساسی کاهش دهند. با این حال مردم هنوز تصور می‌کنند که تصادفات جاده‌ای با خودروهای بدون راننده به مراتب خطرناک‌تر از تصادفات جاده‌ای است که یک راننده خطاکار موجب می‌شود. قانونگذران به صورت قابل فهمی نگران هستند، با وجود آن که اغلب پیش‌بینی‌ها از امن‌تر شدن جاده‌ها با خودروهای بدون راننده حکایت دارند. شاید این به سبب آن است که روشی مواجهه انسان با تصادف‌های رانندگی، موقعیت تبصره ۲۲ (اشاره به بن‌بست منطقی و یک موقعیت تناقض‌آمیز) است.

در نظر بگیرید که کودکی جلوی مسیر حرکت شما می‌پرد. تنها حالت شما این است که: الف) به او بزنید ب) ماشین را منحرف کنید و به کسی دیگر بزنید.

شما کسری از ثانیه وقت دارید. چه کار می‌کنید؟ خودروی خودران چه کار می‌کند؟ این موقعیت‌ها خوشبختانه بسیار نادر هستند. آیا یک ماشین خودکار می‌تواند برای چنین موقعیتی که یک کودک می‌پرد وسط خیابان، اشتباه کند؟ مشکل این جاست که چنین مسائلی در کشاکش مسائل روابط عمومی گم است و روابط عمومی هم چیزی است که فناوری‌های بزرگ در آن خیلی خوب نیستند. خودروهای برقی آمده‌اند که بمانند. بدون راننده؟ من فکر می‌کنم تا سال ۲۰۲۴ اگر گزارش‌ها درست باشند، خیلی خوشبینانه است اما اپل قبلا ثابت کرده است، کسانی که به توانایی این شرکت شک داشته‌اند اشتباه می‌کنند.

© The Independent

بیشتر از زندگی