ایرانیان نیویورک؛ اعتراض به اعدام ادامه دارد

حقوق بنیادی از جمله حق حیات را نمی‌توان به رفراندوم گذاشت

تجمع ایرانیان مقیم نیویورک علیه صدور احکام اعدام در ایران

آیا یکی از حقوق بنیادی انسان یعنی حق حیات را می‌توان به رای عمومی گذاشت؟ به عبارت دیگر آیا مجازات اعدام را می‌توان به رفراندوم گذاشت؟ این پرسشی بنیادی است که انسان قرن ۲۱ باید به آن پاسخ دهد. اگر همین امروز مجازات اعدام را در کشورهای غربی به رای بگذاریم شاید اکثریت جامعه به مجازات اعدام رای بدهند. این جا نقطه‌‌ای است که حقوقدانان، متفکران و روشنفکران افکار عمومی را به چالش می‌کشند. مجازات اعدام در ۱۴۰ کشور لغو شده، اما ایران هنوز در فهرست ۲۱ کشوری است که مجازات اعدام در آن اجرا می‌شود. خشونت اعدام در دوران جمهوری اسلامی سه ویژگی دارد: اول این که نظام‌مند و بدون هیچ توقفی از پشت‌بام مدرسه رفاه در سال ۵۷ آغاز تا اعدام دو کرد معترض در هفته گذشته به طور مدام ادامه داشته است. دوم این که این خشونت توسط ماشین حکومتی اجرا می‌گردد و بدون هیج روند شفاف قضایی ادامه دارد. و سوم آن که چرخه خشونت را مدام بازتولید می‌کند. اکثر پژوهش‌های جامعه‌شناسی نشان داده که مجازات اعدام به کاهش جرم نمی‌انجامد. شاید به این دلیل عفو بین‌الملل گزارش خود را با این نقل قول از نیوسام فرماندار ایالت کالیفرنیا آغاز کرد: «اعدام، مرگ عامدانه انسان‌هاست، مجازاتی جبران‌ناپذیر، سازوکاری شکست‌خورده که از ارتکاب جرم جلوگیری نمی‌کند.»

تلاشی خستگی‌ناپذیر برای دگرگونی

مجازات اعدام یکی ازعریان‌ترین انواع خشونت انسان بر انسان است. بخشی از متفکران، روشنفکران و کنشگران در ایران و ورای مرزها چند دهه است که تلاش‌های خستگی‌ناپذیر خود را به طور مستمر برای لغو مجازات اعدام افزایش داده‌اند. هشتگ ۱۱ میلیونی «اعدام نکنید» برای توقف حکم اعدام سه نفر از معترضین آبان ۹۸ را شاید بتوان در این راستا درک کرد. البته بدون آن که دچار این توهم شویم که مجازات اعدام را می‌توان با استفاده از ابزار شبکه‌های اجتماعی متوقف کرد، اما شاید بتوان ادعا کرد که بخشی (نه الزاما اکثریت) از افکار عمومی امروز ایران نگاهی متفاوت از قبل نسبت به مجازات اعدام دارد. کانون ایرانیان نیویورک - نیوجرسی که اعضایش از حدود ده سال پیش برای لغو مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی تلاش کرده، شنبه گذشته اول ماه اوت در منهتن نیویورک پویشی برگزار کرد. منطقه منهتن نیویورک حقیقتا چهره‌‌اش در زمان کرونا تغییر کرده است، منابع معتبر گزارش داده‌‌اند که حدود نیم میلیون نفر ثروتمند این شهر را ترک کرده‌اند و در مناطق شمال استان نیویورک و نیوجرسی برای فرار از بیماری سکنی گزیده‌اند. شمار افراد بی‌خانمان و فقر آشکار چهره ناعادلانه خود را در شهر به رخ می‌کشد. در چنین شرایطی این کنشگران در حمایت از لغو اعدام در کلیت آن و در اعتراض به حکم اعدام پنج نفر از معترضین آبان ۹۸ در اصفهان به نام‌های محمد بسطامی، مهدی صالحی، هادی کیانی، عباس محمدی و مجید نظری تجمع سکوت برپا کردند. در شرایطی که کرونا در آمریکا غوغا می‌کند، هوای بسیار گرمی را شاهد بودیم، برخی از این کنشگران در سنین پرخطر از بابت همه‌گیری ویروس کرونا بودند و قاعدتا نباید این طور خطر می‌کردند، از آن‌ها پرسیدم به خاطر کدام دغدغه در این اوضاع بحرانی به خیابان‌ها آمدند.

کنشگران نیویورکی: قبول خطر و دغدغه

هرمز: «زندگی خودش ریسک است. مبارزه علیه اعدام برای من مهم است، باید جلوی این اعدام‌ها را بگیریم. این وظیفه ماست. این شمع مخالفت با اعدام را باید روشن نگه داریم.»

منیژه: «بدون فشار بر جمهوری اسلامی، حقوق بشر در ایران اجرا نمی‌شود. ما این‌جا هستیم زیرا جمهوری اسلامی نه تنها به کنوانسیون‌های بین‌المللی گردن نمی‌نهد، بلکه اعدام‌ها را بیشتر هم کرده، مثلا حکم اعدام همین پنج نفر در اعتراض‌های آبان ۹۸ که به صورت صلح‌آمیز در خیابان تظاهرات می‌کردند.»

کامرون: «آمریکایی هستم و برای حمایت از مردم ایران، دموکراسی و سکولاریزم این جا هستم.»

محمد: «مبارزه علیه خشونت جمهوری اسلامی اساس کار ما است. امروز برای اعتراض به این خشونت این جا هستیم.»

داریوش: «جان مردم ایران برای ما اهمیت دارد، در کنار مبارزه علیه امپریالیسم، برای احقاق حقوق آن‌ها این جا هستیم.»

تورج: «اجرای عدالت درایران، آزادی عقیده و رفع اعدام در هر زمینه.»

حمید: «باید به حکومت نشان دهیم که زندانیان تنها نیستند و ما برای آن‌ها دغدغه داریم.»

تینا: «آمریکایی هستم و برای حمایت از دوستانم و پشتیبانی از عدالت در ایران این جا هستم.»

بابک: «این کمترین کاری است که ما برای لغو اعدام و پشتیبانی از محکومین به اعدام می‌توانیم انجام دهیم.»

مصطفی: «حمایت مدام و خستگی‌ناپذیر از حقوق اولیه به ویژه پشتیبانی از لغو اعدام.»

گری (آمریکایی): «برای همبستگی و مبارزه برای عدالت درمقابل رژیم ایران که مدام دموکراسی را مورد حمله قرار می‌دهد.»

فرید: «ما به شکل مدنی به احکام ناحق جمهوری اسلامی برای کشتن جوانان اعتراض داریم و امیدواریم رسانه‌‌ای کردن این حرکات‌ها در جهان، تلنگری بر حکومت وارد کند و تغییر رفتار بدهد.»

کیا، ۱۹ ساله: «می‌خواستم پشتیبانی خودم را از سرزمینم نشان دهم. به نظرم آزادی حق هر کشوری است و ایران نمونه‌‌ای از آن کشورهاست که فقدان آزادی در آن مشهود است.»

تارا، ۱۵ساله: «در اخبار خواندم که جمهوری اسلامی تصمیم به اعدام پنج نفر گرفته، بدون این که آن‌ها بتوانند وکیلی برای دفاع از خود داشته باشند. من مخالف این تصمیم هستم و نمی‌خواهم آن‌ها اعدام شوند.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مقایسه آماری کشورها: ایران مسؤول یک سوم اعدامی‌های جهان

مجموعه اعدام‌ها در سال ۲۰۱۹ در جهان بالغ بر ۶۵۷ نفر است (۱). ایران پس از چین در رده دوم با ۲۵۱ اعدام در همین سال قرار دارد. رده سوم را عربستان صعودی با ۱۸۴ اعدام اشغال کرده و ردیف بعدی به عراق تعلق دارد. آمریکا با ۲۲ اعدامی در رده ششم قرار دارد. به گزارش سازمان حقوق بشر ایران حداقل چهار کودک در میان اعدامیان در ایران وجود دارد که در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال سن داشته‌‌اند و انتقاد شدید سازمان ملل متحد را به همراه داشته است، با توجه به این که ایران به کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک پیوسته است. افزون بر آن ۱۳ اعدام در ملاءعام در سال ۲۰۱۹ در این کشور انجام شده که به بازتولید خشونت یاری رسانده و موجب از میان رفتن حساسیت جامعه نسبت به خشونت می‌شود، چه نمایش مدام اعدام در رسانه‌ها یا در ملاءعام حساسیت مخاطبان را نسبت به این عمل کاهش می‌دهد.

اعدام در ایران و آمریکا، تفاوت‌ها و مشابهت‌ها

در سال گذشته شاهد ۲۲ اعدام در امریکا بودیم. روند اعدام در ده سال گذشته در این کشور کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۴ شاهد ۳۴ اعدام بودیم. دولت مرکزی و دولت‌های ۲۸ ایالت در این کشور هنوز مجازات اعدام را در قوانین خود حمل می‌کنند. در یازده ایالت تکزاس، جورجیا، آلاباما، تنسی، میسوری، اکلاهوما، آیداهو، ویرجینیا، فلوریدا، می‌سی سی پی، نبراسکا و اوهایو از سال ۲۰۱۰ مجازات اعدام انجام گرفته است. دکتر عبدی جوادزاده جرم‌شناس و جامعه‌شناس، معتقد است اعدام در ایران عمدتا علت سیاسی و اجتماعی دارد، در حالی که اعدام‌های آمریکا عمدتا جنایی است. در هر دو کشور این باور وجود دارد که افزایش مجازات اعدام به کاهش جرم می‌انجامد. اگر چه در پس این تئوری هیچ گونه شاهدی در ۱۷۰ سال اخیر وجود ندارد ولی بسیاری بر این عقیده بدون پژوهش، اصرار و باور دارند. اما این برخوردی سطحی است.

«در یک تصویر بزرگ‌تر باید به عوامل و دلایل سیاسی واقتصادی دو کشور نظر افکند، در ایران اکثر اعدام‌های سیاسی به دلیل نبود روندی غیرشفاف و ناعادلانه به محکومیت متهم بی‌گناه می‌انجامد. در آمریکا نژاد و مساله طبقاتی نقش بسیار مهمی را در اعدام‌ها بازی می‌کند. ۹۱ درصد اعدامیان سیاه‌پوست هستند به ویژه در ۹ ایالت جنوبی که ذکر کردم که ایالت‌های مرگ نامیده می‌شود.» این استاد دانشگاه فلوریدا اضافه می‌کند: «اکثر این افراد از طبقات فرودست و فقیر جامعه‌اند، بنابراین یکی از عوامل به فقدان وکلای شخصی و معتبر برای سیاه‌پوستان به دلیل فقر برمی‌گردد.»

در سال ۱۹۹۸ ایالت کنتاکی قانون عدالت نژادی را که موجب عدم اعدام می‌گردد تصویب کرد، اما ایالت‌های دیگر از آن سرباز زدند.  ۹۵ درصد کسانی که منتظر اعدام هستند نیز به همین طبقات تعلق دارند، این روند می‌تواند تا ۱۴ سال طول بکشد. آقای جوادزاده اضافه می‌کند: «روند دادگاه اغلب آزمایشی از دی ان‌‌ای (DNA) که می‌تواند منجر به آشکار شدن حقیقت و پرونده این افراد شود را هم تامین نمی‌کند.» با توجه به اینکه اکثر کسانی که در ایران اعدام می‌شوند محکومان مواد مخدر و از خانواده‌های فقیر و فرودست هستند شاید تشابهاتی از این منظر در هردو کشور وجود دارد. اکثر معترضین آبان ماه که در حقیقت معترضین به گرانی و فقر بودند، به دلیل این‌که از طبقات فرودست بودند، اساسا از امکان رسانه‌‌ای شدن یا گرفتن وکیل بازمانده‌اند.

 کلیه آمارها از گزارش عفو بین الملل در سال ۲۰۲۰ گرفته شده است.

بیشتر از