جمعی از استادان تطبیقی دانشگاه فرهنگیان ایران در تماس با ایندیپندنت فارسی به صدور گسترده احکام بازنشستگی در این دانشگاه اعتراض کردند. آنان میگویند تصمیم اخیر دولت مسعود پزشکیان و وزارت آموزش و پرورش عملا به حذف نیروهای باسابقه و متخصصی منجر میشود که ستون فقرات تربیت معلم در ایران را شکل دادهاند. این استادان معتقدند که سیاست جدید نهتنها حقوق قانونی آنان را نقض میکند، بلکه آینده تربیت معلم و کیفیت آموزش در ایران را نیز به خطر خواهد انداخت.
در پی انتشار گزارشهایی درباره بازنشستگی اجباری حدود ۸۰۰ عضو هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان، نامه سرگشاده جمعی از استادان این دانشگاه خطاب به مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، منتشر شد که در آن تاکید شده بود تصمیم بازنشستگی ناگهانی بدون رعایت مصوبه هیئت امنای دانشگاه در سال ۱۳۹۶، غیرقانونی است و میتواند نسبت استاد به دانشجو را از وضعیت بحرانی کنونی که ۱ به ۸۰ است، به شرایط وخیمتر ۱ به ۱۰۰ برساند. آن هم در حالی که طبق استاندارد وزارت علوم، به ازای هر ۳۰ دانشجو، باید یک استاد در نظر گرفته شود.
استادان معترض که بسیاری از آنان مدرک کارشناسی ارشد و دکترا دارند، حالا به ایندیپندنت فارسی میگویند دانشگاه فرهنگیان اساسا به پشتوانه همین نیروها شکل گرفت. آنان تاکید کردند: «دریافت مجوز تبدیل مراکز تربیت معلم به دانشگاه فرهنگیان در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ بر پایه همین استادان باسابقه صورت گرفت؛ کسانی که کارشناسی ارشد و دکترا داشتند. حال چطور همان استادان پس از سه دهه خدمت، ناگهان با حذف پایههای سنوات و بدون رعایت حقوق قانونی، بازنشسته میشوند؟»
این استادان به اظهارات اخیر رجبعلی برزویی، رئیس دانشگاه فرهنگیان ایران، هم واکنش نشان دادند. برزویی مدعی شده بود بازنشستگی این افراد به استناد آییننامههای وزارت علوم و شرط «۳۰ سال سابقه یا ۶۵ سال سن» اجتنابناپذیر است، اما استادان تطبیقی این روایت را رد میکنند و میگویند مصوبه رسمی هیئت امنای دانشگاه در سال ۱۳۹۶ ادامه خدمت تا ۶۵ سالگی را بدون شرط ۳۰ سال سابقه تضمین کرده بود. به باور آنان، حذف این مصوبه و بازنشستگی پیش از موعد از «مصادیق آشکار تضییع حقوق و نقض عدالت اداری» است.
یکی از محورهای اصلی این اعتراض حذف «پایههای استحقاقی» است. استادان معترض میگویند در حالی بازنشسته میشوند که با وجود بیش از ۳۰ سال سابقه، پایه حقوقی آنان بهطور غیرقانونی کاهش یافته است. آنها میپرسند: «چطور ممکن است کسی با پایه ۲۱ و سابقه بالای ۳۰ سال، به جای دریافت پایههای کامل، با کمترین میزان مزایا بازنشسته شود؟» و معتقدند که این اقدام به معنای کاهش مستقیم دریافتی و ضربه به معیشت بازنشستگان تحصیلکردهای است که سالها بار اصلی تربیت معلم در ایران را به دوش کشیدند.
بحران دانشگاه فرهنگیان در ایران در بستری وسیعتر رخ میدهد. جمهوری اسلامی ایران طی دهههای اخیر بهدلیل سیاستهای جنگطلبانه علی خامنهای، با تحریمهای گسترده و بحران شدید بودجه روبرو بوده و بخش عظیمی از منابع مالی ایران هم بهجای سرمایهگذاری در حوزههای ضروری مانند آموزش، سلامت یا زیرساختها، در پروژههای موشکی، هستهای و حمایت از شبهنظامیان منطقهای صرف شده است.
کارشناسان میگویند دولت پزشکیان اکنون تلاش دارد بخشی از این کمبود بودجه را از جیب معلمان و استادانــ از طریق بازنشستگی اجباری، کاهش مزایا و جایگزینی نیروهای حقالتدریس کمهزینهــ جبران کند.
با این حال پیامدهای این سیاست برای حوزه آموزش و پرورش ایران نگرانکننده است. طبق نامه استادان معترض، خروج ناگهانی صدها استاد باسابقه موجب میشود رشتههایی همچون هنر در آستانه انحلال کامل قرار گیرند. در این شرایط دانشگاه فرهنگیان ایران بهعنوان نهاد اصلی تربیت معلم، در غیاب نیروهای متخصص، بیشازپیش به نیروهای حقالتدریسی وابسته خواهد شد؛ نیروهایی با دستمزد اندک که امنیت شغلی ندارند و نمیتوانند کیفیت آموزش را تضمین کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در همین حال، برخی استادان هم به بیعدالتی در فرایند انتخاب افراد مشمول بازنشستگی اشاره میکنند. به گفته آنان، تعدادی از افراد بدون توضیح مشخص از فهرست بازنشستگی حذف شدهاند؛ موضوعی که شائبه سیاسیکاری و اعمال سلیقه در روند تصمیمگیری را تقویت کرده است.
رئیس دانشگاه فرهنگیان ایران مدعی است که این دانشگاه تلاش کرده بود تا از نهادهای بالادستی برای ادامه خدمت استادان مجوز بگیرد، اما بهدلیل موانع قانونی، این درخواست رد شد. او همچنین وعده داده است که استادان بازنشسته میتوانند بهصورت حقالتدریسی با دانشگاه همکاری کنند، اما منتقدان این رویکرد را «تحقیرآمیز» میدانند و میگویند تبدیل استاد تماموقت با دههها تجربه به نیروی ساعتی، به معنای بیاعتبار کردن جایگاه علمی و حرفهای آنان است.
فراتر از کشمکشهای حقوقی، آنچه امروز در دانشگاه فرهنگیان ایران جریان دارد، بازتابی از بحران گستردهتری است که نظام آموزشی ایران با آن مواجه است؛ بحران کمبود استاد، کیفیت پایین آموزش و از بین رفتن اعتماد معلمان به حاکمیت.
معترضانی که صدایشان را به ایندیپندنت فارسی رساندهاند، میگویند بازنشستگی اجباری آنان نه یک اقدام قانونی، بلکه بخشی از روند کلی «زدن از جیب آموزش» در نظام جمهوری اسلامی است؛ روندی که سرنوشت نسل آینده دانشآموزان ایران را به خطر میاندازد.
به نظر میرسد تصمیم دولت پزشکیان و وزارت آموزش و پرورش برای بازنشستگی اجباری استادان باسابقه، بیش از آنکه یک الزام قانونی باشد، نتیجه بحران مالی و اولویتهای بودجهای جمهوری اسلامی است. به گفته منتقدان، تا زمانی که بودجه کشور در مسیر جنگافروزی در منطقه و پروژههای نظامی بلعیده میشود، آموزش و پرورش ایران همچنان قربانی خواهد بود و این بار نیز استادان تطبیقی دانشگاه فرهنگیان با حقوق و کرامت خود، بهای آن را میپردازند.