تامین صلح در خاورمیانه بدون مداخله موثر جامعه جهانی امکان‌پذیر نیست

سیاست غرب در رابطه با روند صلح خاورمیانه در حال حاضر نشان‌دهنده شکست سیاسی آشکار است

جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائيل.   عکس از: AFP via Getty Images

از زمان انعقاد توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳، بازیگران بین‌المللی مانند کانادا، اتحادیه اروپا و ایالات متحده نقش اصلی را در ایجاد روند صلح خاورمیانه ایفا کرده‌اند. با این حال به نظر می‌رسد تلاش طرف‌ها به بن‌بست رسیده است؛ به‌ویژه اینکه سیاست غرب در رابطه با روند صلح خاورمیانه در حال حاضر نشان‌دهنده شکست سیاسی آشکار است. در عین حال، تحولات جاری بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان می‌تواند به تغییر ماهیت درگیری منجر شود و سیاست غرب را در قبال منطقه دگرگون کند. همچنان، واقعیت‌های در حال تغییر و تحول ناشی از کم‌رنگ شدن راه‌حل دو کشور، جامعه جهانی را در حل‌وفصل منازعه فلسطینیان و اسرائيل با چالش‌های بسیاری مواجه می‌کند.

حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس،  آتش جنگ ویرانگری را برافروخت که ثبات خاورمیانه را به چالش کشید. واکنش اسرائیل به حمله حماس به کشته شدن ۳۶ هزار فلسطینی که اکثریت آن‌ها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند، منجر شد و بیش از یک میلیون فلسطینی را به آوارگی اجباری وادار کرد. این آوارگان در معرض خطر حملات ارتش اسرائيل قرار دارند.

البته حمایت اتحادیه اروپا از راه‌حل دو کشور، تحول جدیدی نیست و تنها تغییر قابل ذکری که در این میان رونما شده این است که نهادهای اتحادیه اروپا از آغاز سال جاری تصمیم گرفته‌اند در قبال درگیری جاری سیاستی را دنبال کنند که تا حدی به نفع صلح است. جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، در لیسبون گفت: «صلح پایدار در خاورمیانه هرگز تامین نخواهد شد، مگر اینکه جامعه جهانی نقش موثری در برقراری آن ایفا کند و راه‌حل مورد نظر را بر طرف‌های متخاصم تحمیل کند».

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به‌رغم اجماع بین‌المللی در مورد فرمول ارائه شده توسط سازمان ملل و اصرار بورل بر نزدیک شدن به افق اجتناب‌ناپذیر صلح، موانعی بر سر راه وجود دارد که غلبه بر آن‌ها عملا دشوار باشد. چگونه می‌توان صلحی را تحمیل کرد که مستلزم ایجاد یک کشور فلسطینی باشد، در حالی که اسرائیل حاضر به پذیرش این طرح نیست؟ بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل اخیرا اعلام کرد که در همه برنامه‌ریزی‌های آینده، «دولت اسرائیل باید سراسر منطقه از رودخانه تا دریا را کنترل کند».

اکنون به‌رغم اینکه برای متقاعد کردن دولت اسرائیل به کنار گذاشتن این خواسته غیرمنطقی، باید فشار خارجی شدیدی علیه تل‌آویو اعمال شود؛ اما با توجه به حمایت بی‌قیدوشرط واشنگتن از اسرائیل، چگونه می‌توان اسرائیل را تحت فشار بین‌المللی قرار داد؟

افزون برآن، تا کنون هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه مسکو یا پکن قصد مشارکت در طرح صلح را دارند، وجود ندارد. هرچند کشورهای منطقه، از جمله مصر، ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس تمامی تلاش‌های دیپلماتیک را برای برقراری آتش‌بس در غزه متمرکز کرده‌اند، اما تا زمانی که نوار غزه در معرض بمباران و خشونت قرار داشته باشد، صحبت از گفت‌وگو و صلح بی‌نتیجه است. البته با ادامه این وضعیت، کشورهای عربی انجام هرگونه تلاش صلح‌آمیزی که هدف از آن پایان جنگ غزه و به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین نباشد را اقدامی نادرست و غیرعملی می‌دانند.

به همین دلیل، اتحادیه اروپا به‌عنوان یک قدرت برتر اقتصادی که هم شریک تجاری اصلی اسرائيل و هم بزرگ‌ترین تامین‌کننده کمک خارجی به فلسطینی‌ها است، نتوانست در مسیر صلح بین اسرائیل و فلسطین، به کم‌ترین پیشرفتی دست یابد. در واقع، بی‌میلی کشورهای اروپایی برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل به منظور پایان دادن عملیات نظامی در غزه، به کاهش اعتبار اتحادیه اروپا در فلسطین و در بسیاری از کشورهای خاورمیانه منجر شد. با این حال، بروکسل می‌تواند برای بازنگری این وضعیت، موضوع به رسمیت شناختن کشور فلسطین را بر اساس اعلامیه سال ۱۹۹۹ برلین که آمادگی اتحادیه اروپا را برای بررسی این موضوع «در زمان مناسب» اعلام کرده بود، ترویج دهد.

از سوی دیگر، اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها در قبال منازعه فلسطین و اسرائیل مواضع متضادی دارند. دولت اسرائیل خواستار کنترل کامل بر تمامی سرزمین‌های اشغال‌شده از جمله نوار غزه است و به‌جای هرگونه تصمیمی برای پایان دادن به روند شهرک‌سازی، به دنبال تداوم آن است، در حالی که تشکیلات خودگردان فلسطین با هر راه‌حلی که شامل پایان اشغال و ایجاد یک کشور فلسطینی مستقل در مرزهای ۱۹۶۷ نباشد، مخالف است. به‌رغم بحران کاهش مشروعیت تشکیلات خودگردان فلسطین، فلسطینی‌ها بر این باورند که نخستین گام به سوی تشکیل کشور فلسطین، پایان دادن به اشغالگری اسرائیل است.

برآوردهای اخیر نشان می‌دهند که بیش ۷۰۰ هزار شهرک‌نشین یهودی به‌طور غیرقانونی در سرزمین‌های فلسطینی زندگی می‌کنند. افزون برآن، از هفتم اکتبر گذشته، روند انتقال فلسطینی‌ها از خانه‌هایشان تشدید یافته و در عوض شهرک‌سازی در کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی گسترش چمشگیری یافته است؛ به‌ویژه اینکه توسعه شهرک‌های غیرقانونی یکی از اولویت‌های اساسی دولت نتانیاهو محسوب می‌شود. تردیدی نیست که در وضعیت بحرانی کنونی، هرگونه پیشنهادی برای آغاز مذاکراه به‌منظور پایان دادن به اشغال سرزمین‌های فلسطینی محکوم به شکست است.

از سوی دیگر، نقش حماس در مذاکرات آینده بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها، چالش دیگری است که راه پیشرفت به سمت صلح را ناهموار می‌کند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا، جنبش حماس را یک گروه تروریستی معرفی کرده‌اند و اسرائیل به دنبال نابودی آن است. اکنون چالش اساسی این است که اسرائيل از شرکت در هرگونه گفت‌وگوی که حماس در آن نقش داشته باشد، خودداری می‌کند؛ در حالی که حذف حماس به‌عنوان بخشی از ملت فلسطین، به تشدید اختلاف بین جناح‌های فلسطینی می‌انجامد.

اگرچه صحبت از صلح در خاورمیانه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، اما دستیابی به صلح عملا دشوار است. بنابراین، اگر جامعه جهانی به‌طور جدی و همه‌جانبه وارد اقدام نشود، تامین صلح به شدت دشوار و غیرقابل اجرا به‌نظر برسد.

البته در سایه چنین درگیری نامتعادلی، محتمل‌ترین سناریو این است که اسرائیل به رد هرگونه راه‌حلی که شامل تشکیل کشور فلسطین باشد، ادامه دهد، حماس از جنگ کنونی جان سالم به در برد و جامعه جهانی همچنان شعار حمایت از راه‌حل دو کشور را سردهد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه