به تعویق افتادن نابودی اسرائیل

رو دست نخوریم بهتر است

چهار سال پیش، در روز قدس وقتی ساعت روزشمار نابودی اسرائیل را در میدان فلسطین تهران رونمایی کردند نشان می‌داد که ۸۴۱۱ روز دیگر اسرائیل نابود خواهد شد. طراحان هوشمند جمهوری اسلامی به رهبری سردار سلامی که کرونایاب مستعان را طراحی کرده بود، این ساعت را طوری ساخته‌اند که روزهای تعطیل هم، همچنان کار خودش را می‌کند و شماره معکوس می‌اندازد. همان روز در مجلس اسلامی مقرر شد که دولت باید تا ۲۰ سال دیگر یعنی سال ۱۴۲۰ اسرائیل را نابود کند. ماده‌شان یک تبصره کم داشت: «به شرطی که نظام جمهوری اسلامی خودش تا آن تاریخ نابود نشده باشد.»

حالا مع‌الأسف خبر می‌رسد که به علت قطع برق، ساعت روزشمار از کار مانده و نابودی اسرائیل به تأخیر افتاده. معلوم نیست اگر دوباره راه بیفتد، وقت اضافی می‌دهند یا طرفین باید به هم پنالتی بزنند؟.

آشنایی با شهید حجت‌الاسلام

در سال ۹۹ خبر داده بودند که «تصویر بزرگ حاج قاسم (سلیمانی) در کنار تابلوی نابودی اسرائیل نصب شد.» دیروز داشتم ویدئوی عملیات نصب تابلوی بزرگ را تماشا می‌کردم که برخوردم به «حجت‌الاسلام‌والمسلمین شهید عباس شیرازی»! حالا چرا؟ عرض می‌کنم. اول باهاش آشنا بشویم:

حجت‌الاسلام شهید عباس شیرازی طلبه مبارزی بوده که:

گیومه باز «پدر بزرگوار شهید می‌گوید: شهید بزرگوار اخلاص زیادی داشت، در اوایلی که ایشان می‌خواست به حوزه علمیه برود، یکی از افرادی که با شهید آشنا بود گفته بود می‌خواهی بروی آخوند پنج‌ریالی بشوی، (چون اصطلاحی بود بین مردم روستا کسانی که روضه می‌خواندند به آن‌ها ۵ ریال پول می‌دادند). شهید فرموده بود: من برای رضای خدا درس می‌خوانم و کاری به ۵ ریالش ندارم.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید ابوالحسن نواب می‌گوید: واقعا مردمی بود و از هیچ خلق و خوی استکباری برخوردار نبود. (ضمیر ناخودآگاه این یکی حجت‌الاسلام، داشتن خلق و خوی استکباری را مثبت ارزیابی می‌کند: برخوردار!)

حاج آقای صفایی رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا می‌گوید: شهید شیرازی برای اینکه ساواک را گیج کند گاهی به نام شیخ کرمانی ، شیخ شیرازی ، شیخ رفسنجانی، شیخ زرندی و غیره سخنرانی می‌کرد. ساواک برداشت می‌کرد که چهار نفر در آنجا صحبت می‌کنند.

جناب تیمسار عباس محتاج ، فرمانده نیروی دریایی ارتش (که همسایه شهید بود) می‌گوید: یاد شهید می‌افتم می‌بینم که ایشان واقعا بزرگوار بودند و شهادت حق ایشان بود.

سرانجام مرغ روح این مجاهد فی سبیل الله و عاشق جمال پروردگار ، قفس تن را شکست و تا بی‌نهایت پرواز نمود و شهادت را در تاریخ ۱۷/۳/۶۴ با زیباترین صورت در آغوش کشید.  روز جمعه هفدهم خردادماه سال ۱۳۶۴ راهی دزفول شد تا قبل از آغاز نماز جمعه سخنرانی کند. اما در میان راه خودرو حامل حجت‌الاسلام شیرازی با خودرو دیگری برخورد کرد.....، او را به بیمارستان انتقال دادند. ولی بیمارستان امکانات لازم را نداشت. به ناچار سعی کردند با هلی‌کوپتر ایشان را به اهواز ببرند، غافل از آنکه کپسول اکسیژن خالی در هلی‌کوپتر گذاشته‌اند و این مرد بزرگ در آسمان جان به جان‌آفرین تسلیم کرد و شاهد بزمگاه عشق گردید.» (پایان گیومه)

همین که کپسول‌های خالی به معجزه الهی پر از اکسیژن نشده، نشانی آسمانی از رسیدن لحظه بزرگ شهادت این شهید تصادفی است. بنابراین کسی پاپی نمی‌شود که چه کسی اکسیژن کپسول‌های آمبولانس هوائی را دزدیده است.

محو شدن حجت‌الاسلام به آن عظمت

 برگردیم به تصویر معروف حاج قاسم در کنار تابلو روزشمار نابودی اسرائیل. فیلمش را چند بار نگاه کردم. بر سینه دیوار ساختمانی هفت هشت ده طبقه، تصویر بزرگ «حجت‌الاسلام » فوق‌الذکر نشسته است. دو جوان از دیواره پشت‌بام، پرده پلاستیکی سنگین تصویر حاج قاسم را به پائین می‌فرستند. دو نفر هم از روی داربست کمک می‌کنند. پوستر هیولاپیکر حاج قاسم فرومی‌افتد روی تصویر غول‌پیکر «حجت‌الاسلام» (آیا زیر تصویر شهید حجت‌الاسلام، شهدای دیگری هم دفن شده‌اند؟ نمی‌دانم) دیوار، تمام‌قد به تسخیر شهید سلیمانی درمی‌آید. اثری از شهید قبلی، با آن‌همه اهن و تلپ و مبارزات و فرار از دست ساواک و حضور در جبهه و  قاضی‌گری و دادستانی و نمازخوانی مرتب و تصادف و هلیکوپتر و کپسول، باقی نمی‌ماند! هیچ توضیحی به مردم داده نمی‌شود. مردم هم آن‌قدر بی‌اعتنا به هردوشان که انگار نه انگار تابلوی به آن عظمت ناگهان غیب می‌شود و یک تابلوی باعظمت‌تر می‌آید روی ساختمان!

فریب نخوریم بهتر است!

حاج قاسم را می‌کشند روی حجت‌الاسلام. شهید قبلی قربانی شهید بعدی می‌شود. نظام اسلامی عنداللزوم به خودی‌هایش رحم ندارد، از قطب‌زاده بگیر بیا جلو تا اکبر و احمد و قاضی منصوری و سعید امامی و این آخری حمید نوری که به دستگاه قضائی سوئد لو داده‌اندش. باشد که این یکی به سزای جنایاتی که کرده، برسد که شاکی و شاهد کم ندارد.

روایت است که قاچاقچیان کلان مواد مخدر در ترددهای پراکنده بین کشورها گاهی یک محموله را لو می‌دهند که مأموران مرزی سرشان گرم بازرسی شود و مست از پیروزی شوند و جایزه بگیرند و مواد مفت گیرشان بیاید تا در این فاصله محموله‌های دیگر به سلامت رد شود. اما جنایات جمهوری اسلامی با تبلیغات به تله افتادن یک بازجوی از کار افتاده، زیر پرده نمی‌افتد و پایان هم نمی‌گیرد. زنهار که هیاهوی تبلیغاتی سر این بخت برگشته، ما را از احوال آن ۱۴ نفر و آن ۱۴۰نفر و آن ۱۴۰۰ نفر و آن ۱۴ هزار نفر.... و آن هشتاد میلیون و ۱۴ نفر غافل نکند. دادخواهان حواسشان جمع باشد که این روزها بر معترضین به قطع برق و قطع آب در زندان‌های وطن و بیرون از زندان‌های وطن چه می‌گذرد. نویسندگان زندانی، حقوقدانان زندانی در چه حالند؟

ساعت نابودی اسرائیل هم کسی را فریب نمی‌دهد و حواس مردم را از آوارگان فلسطین و شهرک‌سازی‌های اسرائیل پرت نمی‌کند. یکی از مقامات بالای اسرائیلی که رابطه گرمی با یکی از مقامات بالای حکومت اسلامی دارد، بیت معروف ایرج میرزا را این‌طوری نوشته:

به او گفتم تو (ساعت) را نکو گیر – که من صورت دهم کار خود از زیر!

صبح روز نابودی

بگذریم. نمی‌دانم حالا ورثه شهید کپسول با بازماندگان شهید پهپاد دست‌به‌یقه شده‌اند یا خیر؟ نیز نمی‌دانم بعد از پایان مهلت و نابود شدن اسرائیل، آیا دوباره پرده حاج قاسم را بالا می‌کشند و شمایل حجت‌الاسلام از زیرش نمایان می‌شود؟ یا به‌زودی یک روز صبح ناگهان خبردار می‌شویم دیشب اسرائیلی‌ها آمده‌اند شمایل بزرگ حاج قاسم را پیچیده‌اند دور ساعت نابودی، و گذاشته‌اند توی تریلی برده‌اند. ضمناً یک ستاره داوود هم کشیده‌اند روی پیشانی شهید عباس شیرازی دامت برکاته.

***

www.tafrihbook.com

***

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه