شما اکنون تماشا می کنید | ایندیپندنت فارسی

تورج نگهبان؛ خالق «ای ایران ایران»، که به عشق وطن زیست و در غربت درگذشت

بازخوانی و تحریف ترانه «ای ایران ایران» از سوی مداح حکومتی و در حضور رهبر جمهوری اسلامی واکنش‌های زیادی داشت اما سبب شد تا نسل جوان‌تر ایران نیز در این موج با نام شاعر بزرگی که سراینده این سرود حماسی بود آشنا شود. تورج نگهبان، ترانه‌سرای کم‌نظیر دنیای هنر فارسی، که این‌روزها با تحریف یکی از شاهکارهایش، «ای ایران ایران» بر سر زبان‌ها افتاده، مانند بسیاری دیگر از ستارگان ادبیات معاصر، در غربت چشم از جهان فرو بست. نگهبان، زاده‌ ششم اردیبهشت ۱۳۱۱، در دوران پهلوی به‌عنوان شاعر، ترانه‌سرا، نویسنده و مجری شناخته می‌شد. ترانه‌هایی که برای صدای هنرمندانی چون مهستی، گوگوش، ویگن و داریوش نوشت، بخشی از حافظه جمعی چند نسل از ایرانیان شد. اما پس از انقلاب ۵۷، مانند بسیاری دیگر از هنرمندان، از عرصه کنار گذاشته شد. او سال‌ها در ایران ماند، با دلبستگی به کوه و خاکی که به آن عشق می‌ورزید، اما در نهایت در سال ۱۳۷۲ ناگزیر راهی آمریکا شد، دیاری که هرگز وطنش نبود. نگهبان که در ۳۰ مرداد ۱۳۸۷، پس از ۱۵ سال زندگی در تبعید، چشم از جهان فروبست، در یکی از آخرین مصاحبه‌هایش، اندکی خاک از دامنه البرز را نشان داد و گفت: «چه کند بینوا، همین دارد...» تحریف رسمی سروده‌اش، آن هم در حالی‌که خالق آن به‌دلیل فشارهای همین حکومت به غربت رانده شد، برای خانواده‌اش غیرقابل تحمل بود. آن‌ها این اقدام را «نهایت ریاکاری» خوانده و در بیانیه‌ای نوشتند: «شما نه فقط ما را، که ایران را حذف کردید از دل مردم، تا از ملت، امتی بسازید. خاک را با خون خفه کردید، و حالا که فریادی برایتان نمانده، همان سرودهایی را که روزی لعنت می‌کردید، با ناله و نوحه جلوی رهبرتان می‌خوانید؟»

تورج نگهبان؛ خالق «ای ایران ایران»، که به عشق وطن زیست و در غربت درگذشت

بازخوانی و تحریف ترانه «ای ایران ایران» از سوی مداح حکومتی و در حضور رهبر جمهوری اسلامی واکنش‌های زیادی داشت اما سبب شد تا نسل جوان‌تر ایران نیز در این موج با نام شاعر بزرگی که سراینده این سرود حماسی بود آشنا شود. تورج نگهبان، ترانه‌سرای کم‌نظیر دنیای هنر فارسی، که این‌روزها با تحریف یکی از شاهکارهایش، «ای ایران ایران» بر سر زبان‌ها افتاده، مانند بسیاری دیگر از ستارگان ادبیات معاصر، در غربت چشم از جهان فرو بست. نگهبان، زاده‌ ششم اردیبهشت ۱۳۱۱، در دوران پهلوی به‌عنوان شاعر، ترانه‌سرا، نویسنده و مجری شناخته می‌شد. ترانه‌هایی که برای صدای هنرمندانی چون مهستی، گوگوش، ویگن و داریوش نوشت، بخشی از حافظه جمعی چند نسل از ایرانیان شد. اما پس از انقلاب ۵۷، مانند بسیاری دیگر از هنرمندان، از عرصه کنار گذاشته شد. او سال‌ها در ایران ماند، با دلبستگی به کوه و خاکی که به آن عشق می‌ورزید، اما در نهایت در سال ۱۳۷۲ ناگزیر راهی آمریکا شد، دیاری که هرگز وطنش نبود. نگهبان که در ۳۰ مرداد ۱۳۸۷، پس از ۱۵ سال زندگی در تبعید، چشم از جهان فروبست، در یکی از آخرین مصاحبه‌هایش، اندکی خاک از دامنه البرز را نشان داد و گفت: «چه کند بینوا، همین دارد...» تحریف رسمی سروده‌اش، آن هم در حالی‌که خالق آن به‌دلیل فشارهای همین حکومت به غربت رانده شد، برای خانواده‌اش غیرقابل تحمل بود. آن‌ها این اقدام را «نهایت ریاکاری» خوانده و در بیانیه‌ای نوشتند: «شما نه فقط ما را، که ایران را حذف کردید از دل مردم، تا از ملت، امتی بسازید. خاک را با خون خفه کردید، و حالا که فریادی برایتان نمانده، همان سرودهایی را که روزی لعنت می‌کردید، با ناله و نوحه جلوی رهبرتان می‌خوانید؟»