تحصیلات تکمیلی ایران، درگیر سه بحران

شوق به مدرک محصلین را رها نکرده

خبرگزاری تسنیم - عکس از دانشجویان ایرانی در مراسم فارغ التحصیلی

در تاریخ تحصیلات تکمیلی (سطوح کارشناسی ارشد و دکترا) در ایران پدیده تحصیلات عالی تا این حد درگیر بحران‌های متعدد نبوده است. این بحران البته در رشد قارچ گونه‌ دهه‌‌های هشتاد و نود، تصفیه‌های ایدئولوژیک دهه‌ شصت، فساد بورسیه‌ها در چهل سال گذشته و تبدیل دانشگاه به حیاط خلوت بسیج و نیروهای امنیتی ریشه دارد. تحصیلات تکمیلی چنان که از اطلاعات موجود بر می آید با سه بحران کمی، کیفی و کارکردی مواجه است. این سه بحران در هم تنیده شده و از هم تغذیه می کنند.

بحران کمی

این بحران نتیجه‌ بازاری شدن تحصیلات تکمیلی و تفوق مدرک گرایی بر شایسته سالاری و معیارهای علمی و حرفه‌ای است. شوق به این گونه مدارک همچنان در ایران بالاست. در سال ۱۳۹۸ تعداد ۶۱۵ هزار و ۴۵۲ داوطلب در آزمون کارشناسی ارشد ثبت نام کردند که این تعداد نسبت به سال قبل، ۱۲ هزار و ۹۳۳ نفر کمتر بود. از ثبت نام کنندگان در این آزمون ۵۲۲ هزار و ۸۷۳ نفر در جلسه آزمون حاضر بودند و تعداد ۹۲ هزار و ۵۷۹ نفر در جلسه آزمون غایب بودند. از تعداد ۵۲۲ هزار و ۸۷۳ نفر داوطلب حاضر در جلسه آزمون کارشناسی ارشد سال ۹۸، تعداد ۴۵۶ هزار و ۸۶۴ نفر مجاز به انتخاب رشته شدند که از این تعداد، ۴۳۲ هزار و ۷۶۷ نفر در یک کدرشته و تعداد ۲۴ هزار و ۹۷ نفر در دو کدرشته مجاز به انتخاب رشته بودند. از تعداد ۴۵۶ هزار و ۸۶۴ داوطلب مجاز به انتخاب رشته، تعداد ۲۵۳ هزار و ۶۶۵ نفر معادل ۵۵.۵۲ درصد داوطلبان نسبت به تکمیل فرم انتخاب رشته خود اقدام کردند. (برنا ۱۹ شهریور ۱۳۹۸) این ارقام نشان می دهد که حدود نیمی از شرکت کنندگان در این آزمون واقعا نمی دانند که با زندگی خود چه می کنند و در نهایت حتی به مرحله‌ انتخاب رشته نیز نمی رسند اما شوق به مدرک آنها را رها نکرده است.

ظرفیت پذیرش در مقطع کارشناسی ارشد سال ۹۸ دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی بدون احتساب ظرفیت دانشگاه آزاد اسلامی تعداد ۱۶۰ هزار و ۸۱۷ نفر بود که در نهایت تعداد ۱۵۱ هزار و ۷۳۹ نفر در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی (به جز دانشگاه آزاد اسلامی) و ۹۷ هزار و ۳۷۹ نفر در رشته های دانشگاه آزاد اسلامی پذیرفته شدند. این یعنی دانشگاه‌ها آن چنان شیفته‌ مدرک سازی و گرفتن شهریه هستند که دو سوم ثبت نام کنندگان را قبول می کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در آزمون دکترای ۹۶ تعداد ۲۶۰ هزار نفر ثبت نام کردند، ۱۸۵هزار نفر در جلسه آزمون دکتری حضور داشتند و ۹۸ هزار نفر دعوت به مصاحبه شدند. در این آزمون هم حدود یک چهارم داوطلبان نشان داده‌اند که نمی دانند با آینده‌ خود چه می خواهند بکنند. در آزمون دکترای ۹۸ تعداد ۱۹۵ هزار نفر ثبت نام کردند. از این میان حدود ۱۶۳ هزار نفر در جلسه آزمون دکتری حضور داشتند. آمار ثبت نام كنندگان در آزمون دوره دكترای نیمه متمركز سال ۹۸ نسبت به تعداد داوطلبان سال ۹۷ همین كنكور ۳۸ هزار نفر كمتر است. (ایرنا ۱۳ اسفند ۱۳۹۷) کاهش افراد شرکت کننده و غایب در جلسه‌ امتحان نشان می دهد که تب دکترا برای بلاتکلیف‌ها اندکی کاهش یافته اما علی رغم فقدان بازار برای فارغ التحصیلان هنوز تب مدارک تکمیلی بالاست. حتی بخشی از آنها که پذیرفته می شوند در نهایت ثبت نام نمی کنند چون بسیاری از این دوره ها مجانی نیستند و افراد را از کار و کسب درآمد باز می دارند. در نهایت دانشگاه‌ها اکثر کسانی را که می خواهند مدرکی بگیرند (حتی بدون شایستگی) می پذیرند و برای آموزش عالی آمارهای فراینده اما توخالی درست می کنند.

بحران کیفی

بحران کیفی ناشی از گزینش‌های ایدئولوژیک و سیاسی، ستاره دار کردن دانشجویان معترض و غیر خودی، دادن بورسیه و پذیرش دانشجویان خودی، فقدان آزمایشگاه و کارگاه در سطح دکترا و فقدان اساتید متمرکز بر پژوهش برای برنامه‌های تحصیلات تکمیلی است. در ابتدای دولت روحانی اسامی بیش از سه هزار دانشجوی بورسیه‌ای خودی که بدون امتحان و بدون داشتن شرایط رقابتی بورسیه شده بودند (با معدل های ۱۰ و ۱۲ در دوران کارشناسی) منتشر شد و در نهایت با دخالت خامنه‌ای قریب به اتفاق آنها در دانشگاه‌ها استخدام شدند. پیش از این هزاران نفر با توصیه‌ مقامات سیاسی و روحانی (مثل مصباح) با بورسیه‌های دولتی برای اخذ دکترا به خارج اعزام شده بودند. اینها آموزش دانشجویان در دوره‌های تحصیلات تکمیلی را نیز بر عهده دارند و از نحوه‌ پذیرش آنها می توان کیفیت آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی را حدس زد.

در دهه‌ نود در برخی کلاس‌های دوره‌ دکترا ۳۰ تا ۳۵ نفر شرکت می کنند که مشخص است هدف تولید انبوه و بر سر کار گذاشتن بوده است و نه تحصیلات عالی. تصاویری از کارنامه‌های داوطلبان تحصیل در دوره‌های دکترا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که نشان می دهد صاحبانشان علی رغم نمرات بسیار پایین و بعضا منفی در دانشگاه‌های اسم و رسم دار پذیرفته شده‌اند. (تابناک ۳ مهر ۱۳۹۵) این دانشگاه‌ها البته با این نحوه عمل اعتبار خود را از دست داده‌اند.

بحران کارکردی

تحصیلات تکمیلی نیز همانند تحصیل در رشته‌های کارشناسی کارکرد خود در کسب شغل را از دست داده‌اند. در یک دوره دانشجویان فارغ التحصیل دوره‌های کارشناسی وقتی شغلی به دست نمی آوردند تصور می کردند که با مدارک بالاتر این مانع را پشت سر می گذارند اما به تدریج بسیاری از آنها متوجه شده‌اند هیچ رابطه‌ای میان اخذ مدرک و شغل در ایران وجود ندارد. مشاغل دولتی از آن بسیجیان و قوم و خویشان مدیران است (با مدرک یا بدون مدرک) و مشاغل شبه دولتی از آن حلقه دوستان و آشنایان. کار تخصصی و حرفه‌ای در اولویت نیست تا افراد بر اساس شایستگی و نوع تحصیلات خود انتخاب شوند.

اکثریت فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها که کار دارند در رشته‌ تحصیلی خود مشغول به کار نمی شوند چون کسب شغل به جای خالی در اداره‌‌ تحت نظر آشنای شما یا گرفتن پروژه از آشنایان در سه امپراطوری مالی و اقتصادی کشور (بیت، سپاه و شرکت‌های دولتی) بستگی دارد. در سال‌های دهه‌‌ نود بیکاری بالای ۵۰ درصدی به فارغ التحصیلان انبوه دوره‌های تکمیلی نیز سرایت کرده است. حدود صد هزار فارغ التحصیل دوره های دکترا در ایران بیکار هستند (شبکه ی خبر ۱۲ آذر ۱۳۹۷) که مساوی است با تعداد کل دانشجویان دکترا در سال ۱۳۹۵ که حداقل دانشجویان ۵ سال این مقطع را در بر می گیرد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه