پرسش‌های تامل‌برانگیز در مورد آینده روسیه

آیا ممکن است روسیه نیز به دلیل فشارها، محاصره‌ها و رویارویی‌های کنونی در معرض خطر تجزیه قرار گیرد؟

۸۰ درصد از شهروندان روسیه که برای نخستین‌بار در زندگی خود در همه‌پرسی شرکت می‌کردند، تمایل خود را برای حفظ اتحاد جماهیر شوروی اعلام کردند - ANATOLY SAPRONENKOV / AFP

شهروندان اتحاد جماهیر شوروی، در بامداد روز ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ برابر با پنجم دی‌ماه ۱۳۷۰ با واقعیت جدیدی از خواب بیدار شدند، زیرا کشور آن‌ها دیگر در نقشه سیاسی جهان وجود نداشت و امپراتوری وسیع اتحاد جماهیر شوروی به تاریخ پیوسته بود. سال‌ها طول کشید تا اتباع روسیه و شهروندان سایر جمهوری‌های عضو اتحاد جماهیر شوروی، میزان دگرگونی بزرگی که با آن روبه‌رو شده بودند را درک کنند.

از پیکر اتحاد جماهیر شوروی، ۱۵ جمهوری جدید پا به عرصه وجود گذاشت و این کشورهای تازه تاسیس هر‌ سال استقلال خود را جشن می‌گیرند، بدون این‌که شهروندان آن‌ها پاسخی برای این پرسش پیدا کنند که «ما از کدام کشور استقلال خود را به دست آورده‌ایم؟ از کشور خود؟!»

البته تحولاتی که در سه هفته اخیر قبل از این روز به‌یادماندنی رخ داد برای طبقه سیاسی که سرعت تحولات را با نگرانی و انتظار دنبال می‌کردند، تعجب‌آور نبود. درواقع، از هشتم دسامبر ۱۹۹۱ (۱۷ آذر ۱۳۷۰)‌ زمانی که بوریس یلتسین، رئیس‌جمهوری‌ شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه، لئونید کراوچوک، رئیس‌جمهوری سوسیالیستی شوروی اوکراین و استانیسلاو شوشکویچ، رئیس‌جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی در اقامتگاه مجللی که برای پذیرایی از مقام‌های رسمی در جنگل‌های بلاروس بنا نهاده شده بود با یکدیگر دیدار و پیمان بلووژسکایا «Belovezhskaya» را امضا کردند، شمارش معکوس برای انحلال اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. بر اساس این پیمان کشورهای مستقل هم‌سود پدید آمدند و روسیه خود را‌ جانشین اتحاد جماهیر شوروی معرفی کرد.

سه هفته طول کشید تا میخائیل گورباچف ​​متقاعد شود که دیگر هیچ راه فراری از اذعان به این واقعیت وجود ندارد که دولتی که او قول دفاع از آن را داده بود، دیگر وجود نداشت. درنتیجه، او در ساعت ۱۹:۳۸ چهارم آذرماه ۱۳۷۰ در تلویزیون دولتی «اوستانکینو» حضور یافت و استعفای خود را از ریاست جمهوری اعلام کرد.

در همین حال و پیش از آن‌که گورباچف سخنرانی خود را به پایان رساند، پرچمی که نماد اتحاد جماهیر شوروی بود پایین آورده شد، میخائیل گورباچف که هنوز استعفانامه خود را امضا نکرده بود با آرامش کامل به خواندن پیامش به شهروندان ادامه داد تا احساسات خود را نسبت به از دست دادن موقعیت و کشورش پنهان کند.

گورباچف ​​در سخنرانی خود از اینکه تصمیم انحلال دولت بر اساس اراده ملت گرفته نشده است، ابراز تاسف کرد. این سخن او اشاره به همه‌پرسی بود که ۹ ماه پیش و در ماه مارس‌۱۹۹۰ برگزار شد و نتیجه کاملا واضحی داشت؛ حدود ۸۰ درصد از شهروندان روسیه که برای نخستین‌بار در زندگی خود در همه‌پرسی شرکت می‌کردند، تمایل خود را برای حفظ اتحاد جماهیر شوروی اعلام کردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

سوالی که از رای‌دهندگان پرسیده شد این بود: «آیا حفظ اتحاد جماهیر شوروی را که یک فدراسیون متشکل از کشورهای مستقل و برابر است و حقوق و آزادی‌های افراد از هر نژاد در آن کاملا تضمین می‌شود را ضروری می‌دانید؟»

درست است که برخی از جمهوری‌ها مانند ارمنستان، استونی و گرجستان همه‌پرسی را تحریم کردند و برخی دیگر مانند قزاقستان کلمه کشورها را با «جمهوری‌ها» جایگزین کرد و اندکی در‌صدد اصلاح این همه‌پرسی برآمد، اما نتیجه نهایی عملا قابل‌توجه بود. نخبگان سیاسی ملی‌گرا نیز که پس از ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ با شتاب بسیاری خود را از صف کمونیست‌ها جدا کردند و با استفاده از انگیزه ملی‌گرایی برای چند دهه زمام قدرت را در دست داشتند، این همه‌پرسی را به‌طورکلی نادیده گرفتند.

در سال‌های اخیر، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، نبود اتحاد جماهیر شوروی را بزرگ‌ترین فاجعه سیاسی-جغرافیایی قرن بیستم دانست و اعلام کرد «کسی که از فروپاشی کشور شوروی اندوهگین نیست، درواقع، احساس و عاطفه ندارد و کسی که فکر می‌کند می‌تواند بار دیگر آن‌گونه نظامی را ایجاد کند، عقل خود را ازدست‌ داده است».

از آن زمان تاکنون وقایع بسیاری برای روسیه و سایر جمهوری‌های شوروی سابق رخ‌داده است، اما حوادث و تحولات باعث شد روسیه خود را تنها وارث ابرقدرت شرق معرفی کند. اکنون‌که روسیه در شرایط بسیار پیچیده و دشواری قرارگرفته است، این پرسش مطرح می‌شود که آیا ممکن است روسیه نیز به دلیل فشارها، محاصره‌ها و رویارویی‌های کنونی در معرض خطر تجزیه قرار گیرد؟

پوتین که از فراز و نشیب‌های تاریخ تجارب بسیاری کسب کرده است، به این پرسش پاسخ داد و گفت: «ازآنجا که ما درباره تاریخ صحبت می‌کنیم، باید به یاد داشته باشیم که مخالفان ما همواره و در طول قرن‌ها می‌گفتند که شکست روسیه از بیرون غیرممکن است و تنها می‌توان آن را با ایجاد چالش‌های داخلی به سمت شکست و فروپاشی سوق داد.»

ولادیمیر پوتین خاطرنشان کرد که «جنگ جهانی اول و تحولات دهه ۱۹۹۰ که عوامل فروپاشی داخلی اتحاد جماهیر شوروی را فراهم کردند، این واقعیت را به‌خوبی بازگو می‌کند.» اما چه کسانی در درون کشور دست به چنین اقدامی می‌زنند؟ به گفته او کسانی‌ که همواره در خدمت منافع خارجی غیرمرتبط با منافع و آرمان‌های ملت روسیه، شهروندان امپراتوری روسیه، اتحاد جماهیر شوروی و فدراسیون روسیه کار می‌کنند، عوامل فروپاشی داخلی روسیه خواهند بود.

روزنامه الشرق الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه