نقش سپاه در مذاکرات هسته‌ای

از نگاه خامنه‌ای، سپاه پاسداران در کنار شورای نگهبان، قوه قضاییه و صداوسیما چهار رکن اصلی نگه‌دارنده نظام‌اند

سپاه، به امر خامنه‌ای، می‌خواهد نشان دهد جمهوری اسلامی ایران هم‌زمان با بازگشت به مذاکرات هسته‌ای، برای تنش‌های نظامی هم آماده است- عکس از خبرگزاری مهر

در آستانه ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای در وین، سپاه پاسداران بار دیگر تحرکات خود در خلیج فارس و دریای عمان را افزایش داده و اخیرا مدعی شده که در رویاروی با شناورهای آمریکایی، یک نفت‌کش حامل نفت قاچاق را توقیف کرده است. کمی بعد معلوم شد که نفت‌کش یادشده حامل نفت خود جمهوری اسلامی ایران بوده و سپاه در واقع نفت‌کش ویتنامی در حال حمل نفت ایران را توقیف کرده و کوشیده است از آن به‌عنوان یک دستاورد و قدرت‌نمایی نظامی مقابل آمریکا بهره‌برداری تبلیغاتی کند.

چنین رویدادی در آستانه مذاکرات هسته‌ای وین، این سوال را مطرح کرده که آیا سپاه پاسداران بار دیگر درصدد کارشکنی در مذاکرات هسته‌ای است یا این نوع اقدام‌ها نوعی تقسیم کار بین تیم مذاکراتی و دیپلماتیک دولت ابراهیم رئیسی و نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران است؟ برای پاسخ به این سوال باید این چند موضوع را از یکدیگر تفکیک کرد: نقش و جایگاه سپاه پاسداران در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران، رابطه سپاه پاسداران و علی خامنه‌ای به‌عنوان رهبر و فرمانده کل قوا در جمهوری اسلامی ایران و در نهایت رابطه متفاوت سپاه پاسداران با دولت‌های حسن روحانی و ابراهیم رئیسی.

سپاه پاسداران حالا نه فقط مهم‌ترین نیروی مسلح در جمهوری اسلامی ایران بلکه شریک اصلی روحانیون حاکم در قدرت است. پاسداران که روزگاری در اوایل انقلاب، نقش محافظ را برای روحانیون بازی می‌کردند، حالا بسیاری از سمت‌های اصلی و کلیدی را در اختیار دارند و تقریبا شانه‌به‌شانه روحانیون سمت‌های اصلی و کلیدی حکومت را اشغال کرده‌اند. سازمان اطلاعات سپاه پاسداران هم اکنون مهم‌ترین و بانفوذترین نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران است و وزارت اطلاعات را از نظر نفوذ و قدرت پشت سر گذاشته است. سپاه در انتخابات مختلف هم آشکارا دخالت می‌کند و در رد یا تایید صلاحیت بسیاری از نامزدها نقشی اساسی دارد. در عرصه اقتصادی سپاه یکی از بزرگ‌ترین بازیگران است و مدتی است که در عرصه فرهنگ و حتی سینما نیز از طریق سازمان اوج به یک تهیه‌کننده فیلم‌های سینمایی تبدیل شده است و در سال‌های اخیر، فیلم‌های سینمایی موردحمایت سپاه از برندگان اصلی جوایز جشنواره فیلم فجربوده‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در حوزه سیاست خارجی، نیز سپاه به مهم‌ترین بازیگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حوزه خاورمیانه و کشورهای همسایه تبدیل شده است. معادلات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مورد کشورهایی مانند عربستان، سوریه، عراق، لبنان، افغانستان، یمن و اسرائیل کاملا در اختیار سپاه پاسداران است. سفرای جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و همسایگان ایران یا عضو سپاه پاسداران‌اند یا با اعمال نفوذ سپاه تعیین می‌شوند. مهم‌ترین حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی تنش‌ با آمریکا نیز دست‌کم در خاورمیانه، متاثر از اقدام‌ها و تصمیم‌گیری‌های سپاه است.

چنین نقش و جایگاه ویژه‌ای که سپاه در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی، اقتصادی و فرهنگی یافته، بدون چراغ سبز و تایید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران تصورناپذیر است. علی خامنه‌ای بارها رویکردهای سپاه در تمامی این حوزه‌ها را تایید کرده است. او از نقش سپاه در سرکوب معترضان در داخل ایران حمایت می‌کند و مشوق گسترش نقش سپاه در سیاست خارجی است.

هنگامی که پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰، فایلی صوتی از محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت، در نقد دخالت‌ها و سایه انداختن نیروی قدس سپاه بر وزارت خارجه منتشر شد، علی خامنه‌ای بلافاصله در یک سخنرانی به حمایت از سپاه پاسداران پرداخت. در حوزه فرهنگی نیز در حالی که منتقدان بازگشت سپاه به پادگان‌ها و خروج سپاه از سیاست داخلی و اقتصادی و فرهنگی را خواستارند، علی خامنه‌ای به‌طور مداوم از گسترش نقش سپاه در این حوزه‌ها حمایت  و سپاه را به ورود بیشتر به این حوزه‌ها تشویق کرده است.

از نگاه خامنه‌ای، سپاه پاسداران در کنار شورای نگهبان، قوه قضاییه و صداوسیما چهار رکن اصلی نگه‌دارنده نظام‌اند. از نگاه او، شورای نگهبان دروازه جلوگیری از ورود نامحرمان به سمت‌های حساس و کلیدی راس نظام، قوه قضاییه دستگاه بگیروببند مخالفان و تشکل‌های منتقد و مخالف، صداوسیما رکن توجیه‌گر و تبلیغاتی سیاست‌های نظام و سپاه زبان زور و شمشیر نظام است که منتقدان و مخالفان و معترضان را سرکوب می‌کند و جمهوری اسلامی ایران قرار است در چالش با قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، به موشک‌های بالیستیک و گروه‌های نیابتی آن تکیه کند.

در چنین شرایطی تردیدی نیست که سپاه پاسداران نه خود را به رئیسی جوابگو می‌داند و نه به روحانی پاسخگو می‌دانست؛ بلکه خود را در کنار رهبر می‌بیند و نه زیردست دولت. جایگاهی که با رفتن روحانی و آمدن رئیسی چندان تغییر نکرده است. سپاه پاسداران همچنان خود را بازیگری اصلی در معادلات منطقه‌ای و حتی بین‌المللی و فراتر از دولت می‌داند و فقط خود را به همراهی با سیاست‌های تعیین شده خامنه‌ای موظف می‌بیند.

اگر سپاه پاسداران در دوره برجام و پسا برجام در تقابل با برجام و دولت روحانی بود و با نوشتن شعار نابودی اسرائیل بر موشک‌هایش آن‌ها را شلیک می‌کرد، این امر تا حد زیادی ناشی از اراده شخص خامنه‌ای و البته بی‌اعتمادی فرماندهان سپاه به دولت روحانی و سیاست خارجی آن و شخص وزیر خارجه‌اش یعنی محمدجواد ظریف بود.

امروز هم اگر سپاه پاسداران در آستانه ازسرگیری مذاکرات وین در حال نمایش قدرت در خلیج فارس و دریای عمان است، این بازی تبلیغاتی جدید هم ناشی از اراده رهبر جمهوری اسلامی ایران است. شاید تنها تفاوت مهم درباره نقش سپاه پاسداران در دوره روحانی و رئیسی این باشد که سپاه در دوره روحانی خود را در تقابل با دولت روحانی می‌دید و امروز خود را در نوعی همسویی و تقسیم کار با دولت رئیسی می‌بیند. آنچه تغییر نیافته، نقش تعیین‌کننده خامنه‌ای در برنامه‌های هسته‌ای، موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و سایه انداختن سپاه بر دولت و سیاست داخلی و خارجی است.

سپاه، به امر خامنه‌ای، می‌خواهد نشان دهد جمهوری اسلامی ایران هم‌زمان با بازگشت به مذاکرات هسته‌ای، برای تنش‌های نظامی هم آماده است؛ رویکردی که البته برای مردم ایران در این سال‌ها به معنای افزایش هزینه‌های ناشی از تقابل جمهوری اسلامی ایران با نظام منطقه‌ای و بین‌المللی بوده و در داخل، به افزایش بیش از پیش شکاف بین مردم معترض و حکومت و چهار اعتراض بزرگ ضدحکومتی در پنج سال گذشته منجر شده است؛ اعتراض‌هایی که با خونین‌ترین سرکوب‌ها در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران از سوی سپاه پاسداران و سایر نیروهای انتظامی و امنیتی روبه‌رو شده است.